سیاسی
چشمانداز روابط کابل ـ تهران در ديدار اشرف غنی و رييسی

رییس جمهور غنی، در رأس هیأت عالیرتبه برای شرکت در مراسم تحلیف هشتمین رییس جمهوری ایران به تهران رفت و در حاشیه این مراسم با همتای تازه ایرانی خود، سید ابراهیم رییسی، دیدار و گفتوگو کرد.
اشرف غنی و برهم صالح، رییسان جمهور افغانستان و عراق و ایمن بن عبدالرحمان، نخستوزیر الجزایر، از بلندپایهترین مقامهایی بودند که در این مراسم حضور یافتند.
بنابراین حضور آقای غنی در مراسم سوگند رییس جمهوری جدید ایران، حاوی پیامی معنادار در شرایطی بود که افغانستان از سوی متحدان استراتیژیک غربیاش تنها رها شده و آنان با بدعهدی و پیمانشکنی، دولت و ملت افغانستان را در برابر تروریزم بیرحمی قرار دادند که خود محصول مشروعیتبخشی ایالات متحده با امضای توافق صلح دوحه است. پیامی که این حضور به همراه داشت، تقویت و گسترش روابط دو کشور در زمینههای گوناگون سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی در دوران ریاست جمهوری آقای سید ابراهیم رییسی است.
در این میان، آنچه بیش از همه قابل توجه بود، استقبال ویژه تهران از رییس جمهور غنی بود؛ به گونهای که رسانه ملی این کشور در گزارش زندهای که از مراسم تحلیف آقای رییسی پخش میکرد، مرتب از آقای غنی نام میبرد و این در حالی است که تصور میشد آقای غنی به دلیل برخی موضعگیریها و رویکردهای بحثبرانگیزی که به ویژه در زمینه مدیریت آبهای سرزمینی افغانستان، مخصوصاً در دو ساله پسین داشته است، تصویری نه چندان مثبت از خود در ذهن مقامهای سیاسی و مراجع رسانهای این کشور ثبت کرده است.
به این ترتیب، اگر یکی از اهداف سفر آقای غنی به تهران برای شرکت در مراسم سوگند وفاداری آقای ابراهیم رییسی را جلب حمایت دشمنان امریکا از دولت جمهوری اسلامی افغانستان بدانیم، به نظر میرسد این سفر برای او پردستآورد بوده است. این مهم، هم در سخنان آقای رییسی در دیدار با همتای افغانستانی خود تبارز صریح یافت و هم در استقبال رسانهای جمهوری اسلامی از او خودش را نشان داد.
اگر از حب و بغضهای رایج در تحلیلهای سیاسی چشم بپوشیم باید اذعان کنیم که سفر آقای غنی به تهران اگرچه در ظاهر برای شرکت در یک مراسم تشریفاتی صورت گرفت، اما مبتنی بر یک آنالیز آگاهانه و دقیق برآمده از واکاوی کارشناسانه تحولات میدانی جاری در افغانستان و منطقه و تشخیص عمیق نگرانیها و دغدغههای جمهوری اسلامی ایران انجام شد.
ایران نسبت به قدرتگیری و توسعه نفوذ نیروی تروریستی داعش در افغانستان، نگرانیهای جدی و عمیق دارد و تمام سناریوهای مرتبط با این موضوع را با دقت و درایت رصد میکند و میداند چه قدرتهایی در پشت این طرح توطئهآمیز قرار دارند و چه اهداف و برنامههایی را از مجرای استیلای این جریان مخوف در منطقه دنبال میکنند.
از سویی دیگر در ایران رییس جمهوری بر سر کار آمده که از نظر دستهبندیهای جناحی، در نقطه مقابل رییس جمهور پیشین این کشور- حسن روحانی- قرار دارد و به جای مماشات و مدارا با دشمنان بینالمللی جمهوری اسلامی در موارد مربوط به امنیت ملی این کشور، از موضعی انقلابی برخورد میکند و بر سر هیچ یک از خطوط سرخ انقلاب اسلامی ایران، حاضر به معامله یا دستکم تعامل نیست.
بنابراین، او در پی آن است که بسیاری از مسائل مربوط به سیاست خارجی ایران را به گفته وزیر امور خارجه دولت حسن روحانی، در «میدان» تعیین کند و به راستی چه میدانی تعیینکنندهتر از مواجهه با داعش یا جریانی شبیه به آن یعنی طالبان است؟
تصور میشود سفر آقای غنی به تهران با این هدف انجام شده که خطرات و مخاطرات ناشی از تسلط طالبان بر افغانستان را به سمع و نظر مسوولان جمهوری اسلامی و به ویژه آقای رییسی به عنوان رییس جمهور جدید این کشور برساند. چنین چیزی مستلزم اقناع مقامات تهران برای حمایت از دولت مستقر و منتخب جمهوری اسلامی افغانستان برای دستیابی به اهداف و منافع استراتیژیک خود از این مجرای مطمئن و قابل اعتماد است؛ چیزی که خود برایند طبیعی همکاری راهبردی کابل ـ تهران در سطوح مختلف خواهد بود و به صورت مشخص متضمن حذف طالبان از سبد منافع راهبردی ایران در منطقه و افغانستان.
بنابراین، سفر اشرف غنی به تهران نه تنها تشریفاتی نبود، بلکه کاملاً حسابشده و مبتنی بر نگاه عمیق و راهبردی او به مسایل جاری در کشور و نیازها و نگرانیهای ایران طراحی شده بود.
آنچه در این میان، امیدواری نسبت به پیامدهای مثبت سفر آقای به تهران را افزایش میدهد، همسویی رییس جمهور جدید ایران با دیدگاههای رهبر جمهور اسلامی، آیت الله سید علی خامنهای است که حرف اول را در سیاست خارجی تهران میزند.
به همین دلیل پربیجا نخواهد بود اگر انتظار داشته باشیم که گفتوگوی دو رییس جمهور درباره مسائل جاری افغانستان و چشمانداز آینده روابط دو کشور، در کوتاهمدت، با آثاری ملموس همراه باشد.
راحل موسوی/ خبرگزاری دید



