ديروز امرالله صالح، معاون اول رييس جمهور در صفحه فيس بوکش نوشت که قطعه سرخ طالبان از سوي رييس ستاد ارتش پاکستان سازماندهي و حملات شان برنامه ريزي مي شود و به خاطري که افراد قطعه سرخ از سوي مردم شناسايي نشوند، پس از حمله، خودشان را پنهان مي دارند و از گشت وگذار خودداري مي کنند.
اين افشاگري آقاي صالح ضرورت به اسناد و شواهد ندارد و واضح است که طالبان به عنوان مليشه هاي پاکستاني عمل مي کنند.
از سوي ديگر وابسته بودن طالبان به پاکستان براي بسياري از دولت ها به شمول امريکا يک مسأله پذيرفته شده است.
با توجه به همين موضع گيري ها، جنگ مردم افغانستان با پاکستاني هااست که اعلان نشده و اين طالبان اند که به دستور نظاميان آن کشور در برابر مردم افغانستان مي جنگند.
اين که طالبان به عنوان يک گروه افغاني خودشان را معرفي مي کنند، پس چه نياز است که پس از اشغال يک ولسوالي، تأسيسات عام المنفعه را ويران مي کنند و آتش مي زنند و تا مي توانند زنده گي و حيات را از باشنده گان ولسوالي هاي اشغال شده مي گيرند و اين مناطق را به سرزمين ارواح و مرده ها مبدل مي سازند.
ديروز گزارش شد، وزير داخله پاکستان در يکي از رسانه هاي آن کشور به صراحت گفت که پاکستان طالبان را تنها براي ويران کردن افغانستان به وجود آورده است.
اين اظهار نظر وزير داخله پاکستان مي رساند که طالبان هرگز براي صلح و آرامش مردم فکر نمي کنند و اگر قدرت عام و تام را هم در اختيار بگيرند بازهم به فکر ويران کردن و تخريب کشور مي باشند و مجبور اند که اهداف و برنامه شيطاني نظاميان پاکستاني را يکي پي ديگر عملي سازند.
در پنج سالي که طالبان کابل را در اشغال داشتند، در آن زمان هم همه دار و ندار و ميراث فرهنگي و تاريخي کشور را نابود کردند و چشمه هاي اقتصادي را کور ساختند.
انفجار تنديس هاي باميان يک تصميم عادي طالبان نبود و اين برنامه را با مهارت پاکستان عملي ساخته و وزير آن وقت وزارت اطلاعات و فرهنگ که در عملي شدن تخريب تنديس هاي باميان تعلل ورزيد، فوراً برکنار و به عوض آن قدرت الله جمال نفر خاص شبکه استخبارات پاکستان در وزارت فرهنگ نصب گرديد و برنامه تخريب و انفجار تنديس هاي باميان را بي درنگ عملي ساخت.
حال بايد همه سياسيون کشور و در مجموع مردم افغانستان در تلاش همين باشند که نگذارند افغانستان بار دگر به وسيله پاکستان اشغال شود.
آن عده از طالبان که ادعاي افغاني بودن را دارند بايد صف شان را جدا کنند و اعتراف بدارند که فريب خورده اند.
اين فريب خورده گان بايد خانواده هاي شان را از اسارت پاکستاني ها نجات بدهند و پس از نجات خانواده هاي شان مي توانند پروسه صلح را تقويت کنند.