سیاسی

ايتلاف کرزی – طالب؛ تلفيق جمهوريت و امارت؟

نرگس اعتماد / جمهور

حامد کرزی، رییس جمهور پیشین در نشست مطبوعاتی در کابل در پاسخ به این سوال که اگر طالبان به کابل بیایند، آیا حاضر است با آن‌ها کار کند؟ گفت اگر صلح شود، چرا نه؟ “طالبان از این خاک هستند” و او حتماً با آن‌ها همکاری خواهد کرد و “یک‌جا با آن‌ها این وطن” را خواهد ساخت.

او اما گفت: “تعیین زعامت کشور در توان افراد نیست، بلکه به اراده ملت افغانستان تعلق دارد.” کرزی تصریح کرد که حاضر است زعامت هر کسی را قبول کند، به شرطی که اراده فرد فرد افغانستان تمثیل شده باشد.

او از دولت و طالبان خواست به جنگ پایان دهند و به میز گفت‌وگوهای صلح برگردند. وی خطاب به طالبان گفت جنگ نکنند، زیرا با گرفتن ولسوالی‌ها به هیچ جایی نمی‌رسند.

کرزی همچنین از طالبان خواست زیرساخت‌های افغانستان را ویران نکنند و از تخریب پل‌ها، ساختمان‌ها و نهادها دست بردارند. او از حکومت هم خواست فرصت‌هایی را که برای صلح به وجود می‌آید “ضایع” نکند.

کرزی اگرچه هرگز – حتا زمانی که رییس جمهور بود- نماینده ای شایسته و صادق برای جمهوریت نبود و از این جبهه در برابر گفتمان امارت دفاع نمی‌کرد، اما پس از ریاست جمهوری، سویه طالبانی او بیشتر آشکار شد و نشان داد که آنچه امروز به عنوان «پیروزی‌های طالبان» به نمایش گذاشته می‌شود، بخشی از ثمرات کارزارهای گسترده او برای احیای امارت بوده است.

با این حال، اظهارات تازه او سراسر تناقض و دوگانه‌گی و نفاق بود. او بدون آن‌که با تعارض‌های درون و برون اش مواجه شود، از یک‌سو به تکریم طالبان می‌پردازد و از جانب دیگر، دستی هم بر ردای ابریشمین جمهوریت می‌کشد و به این ترتیب، به زعم خود جمهوریت و امارت را با ایتلاف خویش با طالبان، تلفیق می‌کند.

این اما موجب نمی‌شود که کسی تناقض های او را نبیند و موضع گیری های نفاق آلود و ریاکارانه اش را در راستای توجیه طالبان و چشم پوشی بر جنایت‌های آنان به حساب نیاورد.

کرزی در حالی که باور دارد که طالبان از این خاک هستند، از آن گروه می‌خواهد که زیرساخت‌های افغانستان را ویران نکند و از تخریب پل‌‌ها، ساختمان‌‌ها و نهادها دست بردارد. به این ترتیب، او به طور ضمنی – البته بدون آن‌که صریحاً اقدامات طالبان را محکوم کند و جنایت‌ها و خیانت‌های شان را برملا سازد- می‌پذیرد که طالبان کمر به نابودی این خاک بسته اند، زیرا زیرساخت‌‌های افغانستان را ویران می‌کنند و پل‌‌ها، ساختمان ‌ها و نهادها را منهدم می‌سازند.

کرزی هم مثل طالبان می‌داند که زیرساخت‌ها و پل‌ها و ساختمان‌‌ها و نهادها گرایش ایدئولوژیک ندارند و انهدام آن‌ها هیچ کمکی به تحقق رویای امارت نمی‌کند، اما این‌که چرا طالبان تروریست آن‌ها را نابود می‌کنند، نه کرزی به آن جواب می‌دهد و نه طالبان. پاسخ، اما مشخص است؛ چون پاکستان می‌خواهد!

به این ترتیب، آیا به راستی طالبان از این خاک هستند و روزی با کرزی، این وطن را آباد خواهند کرد؟

خیال است و محال است و جنون.

رییس جمهور پیشین، در بخشی دیگر از سخنان خود گفته است که “تعیین زعامت کشور در توان افراد نیست، بلکه به اراده ملت افغانستان تعلق دارد”. و تصریح کرده که حاضر است زعامت هر کسی را قبول کند، به شرطی که اراده فرد فرد افغانستان تمثیل شده باشد.

اول این‌که خود او ۱۳ سال بر افغانستان حاکمیت کرد، بدون آن که دغدغه اراده ملت افغانستان را داشته باشد و برای اراده فرد فرد افغانستان، اهمیتی قایل باشد.

همه روندهای انتخاباتی که در دوران او برگزار شد، مخدوش و با شایبه تقلب همراه بود و در برخی موارد، رسوایی‌ها و فضاحت‌های بی شماری به بار آورد که مایه شرمساری دموکراسی منحط و مبتذل امریکایی بود.

با این‌همه، او به عنوان کسی که ۱۳ سال از قِبَل دموکراسی و جمهوریت بر کشور حاکمیت کرده نمی‌تواند به تمامی، جمهوریت را کنار بگذارد و زیر نام صلح، برای بازگشت و احیا و استقرار دوباره رژيم امارت تلاش کند و برای این منظور، مجبور است میان جمهوریت و امارت، پلی برقرار کند تا هم بتواند طالبان را توجیه کند و هدف بزرگ آنان یعنی استقرار دوباره امارت را محقق سازد و هم پیشینه ۱۳ ساله خود در قبضه سکوی جمهوریت را مؤجه جلوه دهد و هنوز خود را از حامیان جدی این نظام سیاسی وانمود کند.

واقعیت، اما تغییری نخواهد کرد؛ کرزی یک طالب است و به هر رنگی که درآید، گرایش های طالبانی او قابل کتمان یا توجیه نیست.

 

نوشته های مشابه

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بستن
رفتن به نوار ابزار