سیاسی

تخار و بدخشان؛ رويای طالبان در شمال به واقعيت می پيوندد؟

طالبان با سرعتی غافل‌گیرکننده‌ در شمال افغانستان پیشروی کردند، اما موفقیت این گروه در تخار و بدخشان، دو ولایتی که به طور تاریخی پایگاه نیروهای ضدطالبان شناخته می‌شود، بسیار غیرمنتظره بوده است. طالبان تمام ۱۶ ولسوالی تخار را به کنترل خود درآورده‌ و پشت دروازه تالقان، مرکز تخار رسیده‌اند. در بدخشان نیز تقریباً تمام ولسوالی‌ها به دست طالبان افتاده و فیض‌آباد، مرکز بدخشان، هم در محاصره شورشیان است.

بررسی تاریخی نشان می‌دهد که گروه طالبان در دهه ۹۰ تقریباً بر بیش از ۹۰ درصد افغانستان به جز از همین دو ولایت چیره شده بود. اما چه شده است که شورشیان این بار به جای مناطق جنوبی که خاستگاه آنان است، در شمال پیشروی کرده‌اند؟

طالبان مدت‌ها است که به این دو ولایت‌ چشم دوخته است. تخار و بدخشان هم از لحاظ نظامی و هم از نظر اقتصادی اهمیت دارند. موقعیت این دو ولایت راهبردی و اوضاع آن‌ها بر سایر مناطق شمالی تأثیرگذاراست. اهمیت اقتصادی ولایت بدخشان هم خاص و بارز است. بدخشان یکی از ولایت‌هایی است که منابع طبیعی سرشار و ارزشمندی  را در خود جای داده است و معادن طلا، لاجورد و سنگ‌های قیمتی در آنجا قرار دارند.

البته مناطق کوهستانی بدخشان و هم‌مرزی‌ بودن آن با چین و تاجیکستان در آسیای میانه هم این منطقه را برای جنگ‌جویان خارجی افراطی جالب کرده است. رحمت‌الله نبیل، رییس پیشین امنیت ملی، به این باور است که در جنگ جاری بدخشان، نیروهای خارجی به طالبان کمک کرده‌اند.

آقای نبیل در حساب توییترش نوشته است: “طالبان به کمک جنگ‌جویان القاعده و جنبش ترکستان شرقی (اویغورها) توانستند مناطقی را در بدخشان تصرف کنند. قاری فصیح‌الدین حمایت عناصر خارجی را با خود دارد. لشکر جیش‌النصر القاعده و دیگران کاملاً فعال‌اند. حاجی فرقان رهبری جنبش ترکستان شرقی در شمال را به عهده دارد. بقایای جنبش اسلامی ازبیکستان به فرماندهی پسر طاهر یولداش، با طالبان متحد شده‌اند. طالبان برای مشورت و آموزش به نیروهای خارجی متکی‌اند. جنبش ترکستان شرقی در سقوط کندز در سال ۲۰۱۵ نیز نقش کلیدی داشت. تدارکات آن‌ها از طریق گذرگاه شاه سلیم صورت می‌گیرد.”

این پیشروی زنگ خطر را در آسیای میانه نیز به صدا درآورده است. تاجیکستان چند جلسه در سطح رهبری این کشور برگزار کرده و امام‌علی رحمان‌، با اشرف غنی، همتای افغانستانی‌اش خود، تیلفونی گفت‌وگو کرده است. ریيس‌جمهوری تاجیکستان همچنین با مقام‌های کشورهای دیگر آسیای میانه مذاکره کرده و دستور داده است که ۲۰ هزار نیروی امنیتی در مرز افغانستان و تاجیکستان مستقر شوند.

آگاهان نظامی و سیاسی به این باور اند که گروه‌های متحد طالبان اهداف فرامرزی دارند؛ بدخشان یکی از مناطق راهبردی است که ظرفیت پرورش گروه‌های ستیزه‌جو و افراطی در آن نسبت به سال‌های گذشته افزایش یافته است. طالبان چنین فرصتی را به ساده‌گی مناطقی را به کنترل درآورند، پیدا کرده‌اند. درباره تخار هم، تسلط طالبان بر تخار بر امنیت کندز و بغلان تأثیر مستقیم دارد و زمانی که طالبان بر ولایت‌های تخار و بدخشان کاملاً مسلط شود، فکر می‌کند که امتیاز بزرگی در سطح افغانستان به دست آورده است. با تمرکز بر این دو ولایت، گروه‌هایی از کشورهای آسیای مرکزی و سایر جنگ‌جویان خارجی از جمله شهروندان آسیای مرکزی که در جبهه طالبان و دیگر گروه‌ها مستقر می‌شوند، هم می‌توانند  دولت را تهدید کنند و هم از این طریق به کشورهای آسیای مرکزی پیام‌هایی مخابره کنند.”

طالبان مدعی‌اند که در این مدت بیش از ۱۵۰ ولسوالی را تصرف کرده‌اند، اما حنیف اتمر وزیر خارجه‌ی کشور در جمع سفیران خارجی اعلام کرد که از ماه اپریل سال جاری تاکنون ۸۰ ولسوالی به دست طالبان افتاده و شش هزار نفر کشته شده‌اند که ۴۰ درصد این تلفات نظامی و ۶۰ درصد دیگر غیرنظامی بوده‌اند. برخی از نظامیان برای زنده ماندن ناچار شده‌اند به تاجیکستان بگریزند. دولت تاجیکستان تأیید کرده است که بیش از یک هزار و ۵۸۰ نفر در چند مورد از مرز عبور کرده و خود را به تاجیکستان رسانده‌اند.

برخی از کارشناسان نظامی به عوامل داخلی پیشروی طالبان نیز اشاره می‌کنند.

اسدالله ندیم، کارشناس مسایل امنیتی، گفته که چند دلیل وجود دارد که سمت شمال سقوط کرده است، دلیل عمده این است که دولت به شکل لابی‌گری اداره می‌شود. لابی‌های منطقه‌یی و قومی تأثیر دارند. افراد قدرت‌مند در دولت از شرق کشورند؛ مانند حمد الله محب مشاور امنیت ملی ریاست جمهوری، فضل محمود فضلی، رییس اداره امور و خود اشرف غنی  این‌ها تمام بودجه، توجه، امکانات خاص و عملیات‌ نظامی را بر ننگرهار در شرق کشور متمرکز کرده‌اند، به این دلیل وضعیت شرق چندان بد نیست، مثلاً به فاریاب و هلمند که از نظر نفوذ یک‌سان است، توجه کنید. فاریاب یک لوا (تیپ) دارد که تجهیزات جنگی آن از کار افتاده است، اما در هلمند یک قول ارتش (لشکر) وجود دارد. در کندهار یک قول اردوی (لشکر) دیگر است. در ننگرهار یک قول اردوی (لشکر) دیگر است. به آن مناطق بودجه اختصاص داده می‌شود؛ مثلاً در پارک صنعتی ننگرهار ۲۰۰ میلیون دالر سرمایه‌گذاری شده و ۱۲ هزار نفر شغل به وجود ‌آمده است، اما در شمال چنین نیست.

او  در مورد دلیل دیگر پیشروی طالبان به این باور است: “رهبران قومی و محلی یا جنگ‌سالاران نیز نفوذ خود در شمال را از دست داده‌اند، مانند عطا محمد نور که سیاست غیرحرفه‌ای داشت و دوستم که از بدنه دولت جدا شد. آقای ربانی نیز تأثیر خود را در دولت از دست داد. این افراد بیشتر بر اندوختن ثروت، زن گرفتن و آپارتمان و غصب زمین و منافع شخصی تمرکز داشته‌اند. این شخصیت‌ها با یک امتیاز اندک از جمله یک معاونت یا یک وزارت، معامله کردند. شمال در دولت شخصیت‌های بانفوذی ندارد و محور، دولت آقای غنی است. سیاست‌مداران اهل شمال و دیگر اقوام از قدرت رانده شدند و دیگر در تصمیم گیری‌ها جایی ندارند. سمت شمال فراموش و برای پیشروی طالبان مجال فراهم شده است.”

در دهه ۹۰ میلادی نیز شمال کشور که در محل استقرار احمدشاه مسعود، فرمانده فقید مجاهدین که علیه طالبان مقاومت می‌کرد، منابع و امکانات نداشت، اما طالبان در آن زمان با تمام توان نتوانستند تخار و بدخشان را تصرف کنند.

در آن زمان یک مقاومت روشن و یک حرکت بسیار مردمی و یک رهبری بسیار تأثیرگذار و کاریزماتیک وجود داشت که از آن ظرفیت‌های اندک و امکانات اندک، نیروی پرشوری در برابر هجوم طالبان ایجاد کرده بود. از سوی دیگر، در آن زمان طالبان تازه شکل گرفته بودند و در مرحله‌ای تجربی قرار داشتند. آن‌ها پیشروی خود را از جنوب و شرق کشور آغاز کردند و در شمال درگیر شدند. حالا طالبان و دست‌اندرکاران آن‌ها در این ۲۰ سال تجربه اندوخته‌اند و با خروج نیروهای امریکایی و به کمک گروه‌های مختلف، سرمایه‌گذاری و توزیع سلاح و مهمات در شمال را آغاز کرده‌اند و با این هدف کار می‌کنند که در صورت مسلط شدن بر کشور، هیچ کس مقاومت نکند.

با این حال کابل می‌کوشد مقاومت دوم را علیه طالبان شکل دهد. در بسیاری مناطق کشور از جمله جنوب و شرق و غرب و شمال حرکت‌های مردمی مسلح شده علیه طالبان شکل گرفته است. رییس‌جمهور غنی، روز سه‌شنبه در کابل گفت که هیچ‌ گونه معامله و اراده‌ای برای تسلیم‌ شدن به طالبان وجود ندارد.

او در نشست کابینه افزود: “ما باعزت زند‌ه‌گی می‌کنیم، اکنون روز غیرت، عزم و اراده است، اگر طالبان فکر می‌کنند که ما تسلیم می‌شویم بدانند که ۱۰۰ سال دیگر هم به این آرزو دست نخواهند یافت.

وحیده پیکان/ اندیپندنت فارسی

 

نوشته های مشابه

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بستن
رفتن به نوار ابزار