سیاسی
از ناتو به ترکيه، چشمانداز مبهم امنيت افغانستان
وزارت خارجه ميگويد که از اظهارات رجب طيب اردوغان، رييس جمهوري ترکيه در مورد تأمين امنيت ميدان هوايي کابل برداشت نادرست شده است. اردوغان گفته بود در صورتي که کشورش مسووليت تأمين امنيت ميدان هوايي کابل را به عهده بگيرد، پاکستان و مجارستان را نيز در اين مأموريت دخيل خواهد کرد.
گران هيواد، سخنگوي وزارت امور خارجه اما گفتهاست: «حرفهاي رييس جمهوري ترکيه در مورد حضور نيروهاي کشور ديگر در مورد تأمين امنيت ميدان هوايي، اساساً غلط تفسير شدهاست.»
به گفته سخنگوي وزارت امورخارجه، ترکيه همواره بر حل مشکلات افغانستان از راه مسالمت آميز تاکيد کرده و هدف از صحبت رييس جمهوري ترکيه هم جلب حمايت کشورهاي منطقه به خصوص پاکستان در زمينه صلح افغانستان بوده است.
اين در حالي است که پيشتر هم اردوغان گفته بود که ترکيه تنها کشور مناسب براي مديريت وضع موجود در افغانستان پس از خروج نيروهاي خارجي است.
چرا ترکيه به تنها بازيگر امنيت افغانستان پس از خروج ناتو تبديل ميشود؟ ترکيه از يکسو کشوري به اصطلاح مسلمان است و از جانب ديگر، عضو پيمان نظامي ناتو ميباشد.
اين دو فاکتور ظاهراً رهبران ناتو را مجاب ميکند تا به ترکيه براي نقش آفريني در آينده امنيتي افغانستان صلاحيت تام بدهند تا به نيابت از اين سازمان، حافظ اهداف و منافع استراتيژيک آن پس از خروج نظاميان غربي از افغانستان باشد.
اين يک فرصت طلايي براي اردوغان است، رييس جمهوري اقتدارگرا که سوداي رهبري جهان اسلام را در سر ميپروراند و پيوسته سرگرم گسترش حوزه هژموني و نفوذ خود در کشورهاي اسلامي است.
تازه ترين نشانه از اين نقش آفريني بلندپروازانه، حضور و مشارکت مستقيم ترکيه در جنگ جمهوري آذربايجان و ارمنستان در منطقه مورد مناقشه قره باغ بود که در نتيجه آن، نيروهاي آذري به پيروزيهاي چشمگيري دست يافتند و دو روز پيش هم رهبران دو کشور، پيمان شراکت استراتيژيک و نظامي امضا کردند که گفته ميشود بخشي از آن مربوط به مجوز احداث پايگاههاي نظامي ترکيه در خاک جمهوري آذربايجان ميباشد.
در خصوص افغانستان، روابط مستحکم انقره با دوحه به مثابه رژيمهاي حامي اخوان المسلمين، يک بلوک ايدئولوژيک نسبتاً نيرومند را در معادلات منطقهيي مربوط به دنياي اسلام شکل داده است.
قطر روابط پيچيده و تنگاتنگي با طالبان دارد. تنها دفتر سياسي طالبان در دوحه مستقر است و ملاهاي طالبان از حمايت قوي شاهزادههاي ثروتمند قطري برخوردار اند و بعيد نيست که بخشي از مصارف ماشين جنگي پرهزينه طالبان را نيز ثروتهاي سرسام آور اعراب قطري تأمين کند.
به اين ترتيب، بديهي است که ترکيه براي آينده امنيت افغانستان برنامه دارد، اما اگر اين برنامه موفق شود، اردوغان نياز دارد تا عمران خان را هم شريک کند. رژيم به رهبري عمران خان، حامي بي پرده طالبان است و آينده افغانستان بدون طالبان، به ويژه پس از خروج ناتو، غير ممکن است.
نکته ديگري که اين پيوند را تعميق و تحکيم ميبخشد، ارتباطات پيچيده و پشت پرده دولت ترکيه با افراط گرايان و جريانهاي تروريستي تکفيري است. اردوغان متهم است که در سوريه به طور قوي و پايدار از تروريزم تکفيري به منظور براندازي دولت دمشق، حمايت کرده و سهمي عظيم و قابل توجه در نابودي زيرساختهاي حياتي و جنگ فاجعه بار آن کشور داشته است.
افزون بر اين، ترکيه به مثابه شاهراه امن و مصون ترافيک تروريزم بينالمللي به منظور انتقال تکفيري هاي فرامليتي از سراسر جهان به سوريه، نقشي غير قابل انکار ايفا کرد.
در اين ميان، بديهي است که به دليل ارتباطات شبکه اي گروههاي مختلف تروريستي و تکفيري، روابط انقره با طالبان نيز به خودي خود بهبود مييابد.
در سال هاي گذشته، گزارش هايي درباره سفر شماري از رهبران طالبان به ترکيه گزارش شده است، ضمن آنکه در يک تباني نانوشته، سربازان ترکيه که در چارچوب ناتو در افغانستان حضور داشته اند، هيچگاه به طور مستقيم با طالبان درگير نشده و جنگجويان آن گروه نيز اقدامي عليه اين نيروها انجام نداده اند.
با توجه به اين مسايل، نقش آفريني راهبردي ترکيه در آينده افغانستان، يک بازي برد- برد براي ترکيه و ناتو است و اگر اردوغان پاکستان را نيز در اين بازي شرکت دهد، در آن صورت طالبان هم با اين امر مشکلي نخواهند داشت.
در اين ميان اما مردم و دولت افغانستان، مثل هميشه هيچ سهمي در تصميم گيري درباره آينده امنيت کشورشان ندارند و احتمالاً تلاش هاي مذبوحانه و اغلب نمايشي و سفارشي وزارت امور خارجه، آخرين توان کابل براي واکنش نسبت به اين بازي خطرناک خواهد بود.
به اين ترتيب، بايد منتظر ماند و ديد که اردوغان متهم به حمايت از تروريزم در ادامه نمايشهاي نئوعثمانيستي اش چه برنامه اي براي افغانستان دارد و آيا افغانستان هم ميرود تا براي تحقق امپرياليزم پان ترکي اردوغان به سوريه دوم تبديل شود يا خير.
علي موسوي/ جمهور