سیاسی
عيد گذشت و نشست استانبول هنوز در هالهيی ابهام است
دکتر نعيم، سخنگوي تيم مذاکرهکننده طالبان در قطر، به تازهگي در توييترش نوشته است که پس از يک وقفه، هيأت مذاکراتي اين گروه و دولت در دوحه دوباره با يکديگر ملاقات کردهاند. بر اساس توييتهاي محمد نعيم، در اين ديدار ضمن تبريک عيد، در مورد وضعيت افغانستان و سرعت بخشيدن به گفتوگوهاي صلح صحبت شده است. دولت افغانستان نيز اين ديدار را تأييد و وزارت صلح اعلام کرده است که عبدالسلام رحيمي و فاطمه گيلاني، دو عضو تيم مذاکرهکننده دولت، در اين ديدار با تيم طالبان حضور داشتهاند.
مسأله مغفول مانده در اين ديدار، بحث نشست استانبول است. هيچ يک از دو طرف به ضرورت نشست استانبول اشارهاي نکرده و بيشتر بر سرعت بخشيدن روند مذاکرات در خود قطر تاکيد کردهاند. اين موضوع بار ديگر براي افکارعمومي اين ذهنيت را پيش ميآورد که نشست استانبول احتمالاً به اين زوديها يا شايد هم هرگز برگزار نشود.
قرار بود نشست صلح استانبول پس از عيد فطر برگزار شود، اما براي برپايي اين نشست، لازم بود تا تدابير لازم پيش از فرا رسيدن عيد آغاز شده باشد، اما حالا عيد هم تمام شده است و هيچ خبر و نشانهاي مبني بر برگزاري نشست ديده و شنيده نميشود. به نظر ميرسد حتا کشورهايي که بر لزوم نشست استانبول اصرار داشتند، حالا ديگر بر برگزاري آن تاکيد نميکنند.
در اين رابطه دو مسأله مطرح است: اول اينکه تعدادي از کشورهاي منطقه، با برگزاري نشست استانبول مخالف اند. به باور آنها -پاکستان، ايران، روسيه و چين-، ترکيه درصدد است ابتکار عمل در روند صلح افغانستان را در دست گيرد. سياستمداران ترک هم متوجه شدهاند که اکثر کشورهاي منطقه به خصوص همسايههاي افغانستان ، به روند صلح افغانستان از عينک منافع مستقيم خود مينگرند.
گزارشهايي وجود دارد که هرکدام از اين کشورها در افغانستان، تعدادي ازفرماندهان طالبان را مستقيم زير کنترل خود گرفتهاند و آنان را حمايت ميکنند. ترکيه تلاش داشت تا از منظري عمومي و بدون منافع منطقهيي بر روند صلح افغانستان تأثير بگذارد. در اين صورت، مسلماً نقش و جايگاه ترکيه در افغانستان بارزتر ميشد و محبوبيت سياستمداران اين کشور نزد افغانها که همين حالا هم بخشي از آنان، اردوغان، رييسجمهوري ترکيه، را تداومدهنده خلافت عثماني ميدانند، بيشتر و بيشتر ميشد.
اين مسأله با منافع منطقهيي کشورهاي همسايه افغانستان در تضاد است و به همين دليل، سنگاندازي براي برگزار نشدن اين نشست بيشتر شد و مسلماً تداوم خواهد يافت.
مسأله دوم، دستآورد مشخص نداشتن طالبان است. گروه طالبان پيش از برگزاري نشست استانبول به در اختيار داشتن جغرافيايي در افغانستان نياز داشت و دارد، زيرا اين مسأله جايگاه و ابهت اين گروه در جريان نشست استانبول را افزايش ميدهد. طالبان پيشبيني کرده بودند که ظرف دو ماه پس از اعلام خروج امريکا از افغانستان، اين گروه سه تا پنج ولايت کشور را به تصرف خود در خواهند آورد، حتا ولايتهايي که بايد تصرف ميشد هم مشخص شده بود، اما طالبان حتا نتوانستند يک ولايت افغانستان را ساقط کنند. بزرگترين دستآورد طالبان، تصرف يک ولسوالي در ولايت ميدان وردک، در همجواري کابل است که دولت در تلاش است آن را هم پس بگيرد.
گروه طالبان با شکست در ميدانهاي جنگ، ديگر هيچ حرفي در نشست استانبول ندارد، به همين دليل نشست استانبول را هر روزه به بهانههاي مختلف به تأخير مياندازند. حالا هم بهانه آزادسازي هفت هزار زنداني طالب از زندانهاي دولت افغانستان مطرح شده است. طالبان گفتهاند تنها در صورت آزادسازي اين زندانيها، تن به مذاکره خواهند داد، اما اين، بزرگترين ريسک براي تداوم مذاکرات صلح و برگزاري نشست استانبول است. هرچند رييس جمهور غني در صحبت با يکي از رسانههاي بينالمللي گفته است که حاضر است هفت هزار زنداني طالب را رها کند، اما براي اين کار ضمانتهاي بينالمللي ميخواهد تا اين نيروهاي آزاد شده، دوباره به جنگ بازنگردند.
اما به نظر نميرسد کسي به نمايندهگي از طالبان، چنين ضمانتي به دولت افغانستان بدهد. به همين دليل تا زماني که بحث آزاد سازي زندانيهاي طالب وارد فاز اجرايي نشده، امکان برگزاري نشست استانبول، اندک است. ف آژند