سیاسی
فرستاده در کابل؛ تقابل طرحها در آستانه نشست استانبول
زلمي خليلزاد، فرستاده ويژه امريکا براي صلح افغانستان بار ديگر به کابل سفر کرده است. او در نخستين روز اين سفر با رييس جمهور، رييس شوراي عالي مصالحه و شماري از رهبران سياسي و جهادي، ديدار کرده و محور اصلي همه اين ديدارها نشست استانبول درباره صلح افغانستان بوده است.
مثل هميشه، جزييات اين ديدارها همچنان محرمانه است و هيچ کس نميداند که طرفهاي افغانستان و نماينده امريکا در اين باره چه گفته اند و اختلافهاي عميق ميان دوطرف درباره نشست استانبول و پيامدهاي آن چهقدر کاهش يا افزايش يافته است.
با اين حال، واضح است که مأموريت خليلزاد، اعمال حد اکثر فشار بر کابل است تا در آستانه نشست استانبول، جديت و اراده امريکا براي تحميل طرح صلح خود با طالبان را دريابد و از ايجاد مانع در مسير نشست استانبول خودداري کند.
اين سفر به ويژه پس از آن صورت ميگيرد که شوراي عالي مصالحه هم اعلام کرده که پس از بررسي و توحيد همه طرحهاي ارايه شده از جمله طرح زلمي خليلزاد به يک جمع بندي نهايي رسيده است.
بر بنياد اعلام اين شورا، در طرح نهايي، برخي مفاد طرح خليلزاد، مورد تأييد و موافقت قرار گرفته، اما بعضي ديگر رد شده است.
از سوي ديگر، اشرف غني، رييس جمهوري نيز با ارايه طرح سه مرحله اي خود، خطوط سبز و سرخ نشست استانبول را مشخص کرد. بسياري از صاحب نظران، معتقد اند که طرح آقاي غني در تقابل واضح با طرحي قرار دارد که از سوي خليلزاد ارايه شده است. بنابراين، همزمان با سفر خليلزاد به کابل، تقابل طرحها در آستانهي نشست مهم استانبول ميان کابل و واشنگتن، تشديد خواهد شد.
امريکا و ديگر بازيگران اصلي در نشست استانبول، تاکنون هيچ واکنشي نسبت به طرح اشرف غني نشان نداده اند و اين سکوت، برخلاف قاعده هميشهگي، لزوماً به معناي رضايت نيست. به احتمال قوي، يکي از مأموريتهاي فرستاده امريکا در سفر جارياش به کابل نيز انتقال پيام مخالفت امريکا با طرح اشرف غني است.
آقاي غني هم ميداند که امريکا بزرگترين مخالف نقشه راه صلح او خواهد بود، اما با علم به اين مخالفت آن را تدوين کرده است تا نشان دهد که به اراده امريکا تمکين نميکند و در برابر طرح امريکا طرح دارد.
بر اين اساس، استانبول ناوردگاه نهايي طرحها خواهد بود و آنچه بايد در نهايت رقم بخورد، مسووليت مهندسي آن به خليلزاد واگذاشته شده تا پيش از برگزاري نشست استانبول براي کاهش تنش و تقابل، و توحيد ديدگاهها کار کند و اگر اين امر، از مسيرهاي ديپلماتيک و سياسي، امکان پذير نبود، احتمالاً به سبک و سنت استعمارگران کهن، به ابزارهاي ديگري براي تحميل استراتيژي مورد نظر خود، متوسل شود.
يکي ديگر از مأموريتهاي فرستادهي امريکا در کابل، تعميق شکاف و اختلاف ميان ارگ قدرت و ديگر ارکان دولت و نظام است. او ميخواهد ميان شوراي عالي مصالحه که در آن عبدالله و طيفي از رهبران سياسي و جهادي پرنفوذ افغان، حضور و عضويت دارند و ارگ رياست جمهوري، فاصله ايجاد کند. اين براي شکستن تلاشها به منظور ايجاد اجماع در آستانه نشست استانبول بسيار مهم است.
امريکا نگران توحيد و تجميع طرحهاي دولت، ارگ رياست جمهوري، مجلس، رهبران سياسي و جهادي و جريانهاي ملي و قومي براي حضور در نشست استانبول است. اشرف غني هم اخيراً در آيين رونمايي و تشريح طرح خود تأکيد کرد که افغانها بايد در نشست استانبول با يکصدا و يک رويکرد، شرکت کنند.
اگر اين اجماع و اتحاد، حول محور طرح اشرف غني صورت بگيرد، اين خطري براي چشمانداز مورد انتظار امريکا در نشست استانبول است، زيرا در آن صورت، واشنگتن و طالبان ديگر نخواهند توانست تراضي و تباني پشت پرده خود درباره آينده سياسي افغانستان را بر دولت کابل، تحميل کنند.
با توجه به اين مسايل، سفر جاري زلمي خليلزاد به کابل، از اهميت بسيار بالايي برخوردار است. اگر او موفق به ايجاد شکاف و فاصله ميان رهبران و جريانهاي سياسي و ارگ قدرت نشود، احتمالاً از زبان استعمارگران کلاسيک براي واداشتن اشرف غني و دولت به کناره گيري به نفع صلح امريکا با طالبان، استفاده خواهد کرد، رويدادي که مشخص نيست در نهايت، سرنوشت جنگ و صلح افغانستان را چگونه رقم خواهد زد.
عبدالمتين فرهمند/ کابل