سیاسی
پيام راکتی طالبان به امريکا پيش از نشست استانبول
وزارت دفاع امريکا يا پنتاگون حمله راکتي طالبان بر ميدان هوايي کندهار که در آن نيروهاي امريکايي نيز مستقر هستند را تأييد کرد.
منابع امنيتي در ولايت کندهار اين حمله را تأييد کرده اند و همچنان گزارشها حاکي است که شش راکت به اين ميدان هوايي اصابت کردهاست.
همچنين ذبيحالله مجاهد، سخنگوي طالبان در توييتي نوشت که ميدان هوايي کندهار که مرکز نيروهاي «دشمن» است، هدف حملات راکتي قرار گرفتهاست.
جان کربي، سخنگوي پنتاگون اين حمله را خلاف توافقنامه دوحه خواند و گفت که تشديد خشونت از سوي طالبان به فرصت صلح در افغانستان آسيب ميرساند.
پيش از حمله بر ميدان هوايي کندهار، يک مرکز نيروهاي افغان و خارجي در ولايت خوست نيز هدف حملات راکتي طالبان قرار گرفته بود و طالبان مسووليت آن حمله را بر عهده گرفتند.
تکرار حملات راکتي طالبان بر ميدانهاي هوايي و مراکز استقرار قواي امريکايي يک پيام روشن دارد و آن اينکه طالبان همچنان قدرت و انگيزه لازم براي جنگيدن را دارند و اگر نشست استانبول به نتيجه مطلوب و مورد نظر آن گروه منجر نشود، جنگ افروزان طالب آماده ورود به نبردي فرساينده و طولاني با نيروهاي امريکايي و خارجي اند.
پيام مهم ديگر اين حملات، واکنش طالبان به گمانه زنيها دربار امتناع امريکا از خروج از افغانستان طبق جدول زماني توافق شده در دوحه يعني اول مي سال جاري ميلادي است.
طالبان ميدانند که حضور نيروهاي خارجي، خطري در مسير قدرت گيري بلامنازع آنها در افغانستان است. آنها به دروغ، جنگ شان عليه امريکا را جهاد عليه اشغال و دفاع از آزادي و استقلال وطن ميخوانند و زير اين عناوين، جنگجويان خود را به جنگيدن ترغيب ميکنند و به آنها انگيزه و روحيه ميدهند و يا از اين مسير از ميان اقشار مستعد افراط گرايي و ترور و جهادگري به نفع پاکستانيها در مناطق روستايي و عقب افتاده جنوب، شرق و ساير بخشهاي کشور، سربازگيري ميکنند.
هدف اصلي طالبان، دست يافتن به قدرت انحصاري و مطلقه و تبديل شدن به نيرويي بي رقيب در تحولات سياسي و نظامي افغانستان است و حضور نيروهاي امريکايي مانعي بزرگ در مسير اين هدف محسوب ميشود، زيرا ممکن است به طالبان اجازه جولآنهاي لجام گسيخته و بي مهار براي تسلط کامل بر همه ارکان قدرت و اعمال سياستهاي فاشيستي خود داده نشود.
مقام هاي مختلف امريکايي هم هشدار داده اند که نيروهاي امريکايي تا زمان دست يافتن به توافق صلحي پايدار و قابل اعمال، بايد در افغانستان بمانند در غير آن، طالبان در غياب نيروهاي امريکايي براي تصاحب سرزمينهاي بيشتر و سلطه بر مراکز استراتيژيک شهري، خيز برخواهند داشت، متحدان تروريست آن گروه دوباره بازگشته و احيا خواهند شد و در نهايت، افغانستان يا به کام ترور و طالبانيزم سقوط ميکند و يا يک جنگ داخلي خونين و مرگبار تازه آغاز ميشود.
به اين ترتيب، حملات راکتي طالبان بر اطراف پايگاههاي امريکايي در خوست و کندهار، حامل اين پيام مهم است که امريکا بايد ميان جنگ ميان طالبان و رقباي داخلي آن گروه، و جنگ ميان نظاميان خارجي و طالبان، يکي را برگزيند و اگر ميخواهد هزينههاي سنگين ادامه يک جنگ شکست خورده را ندهد، بايد به توافق دوحه پايبند بماند، به تاريخ اول مي، افغانستان را ترک کند و در نشست استانبول اهداف مورد نظر طالبان را محقق سازد.
با اينهمه حملات اخير طالبان، کاملاً حساب شده است و لزوماً به معناي آغاز جنگ مستقيم با امريکاييها نيست. طالبان در اين حملات، اطراف مراکز نظامي امريکا را هدف قرار ميدهند و از تحميل تلفات بر اين نيروها خودداري مي کنند تا تنها پيام سياسي اين راکت باريها را به طرف امريکايي منتقل کنند.
با اين حال، اگر اين حملات، تشديد شود، چه بسا نتيجه عکس بدهد و امريکا مجبور شود در افغانستان بماند و به جاي صلح، سرکوب را برگزيند، همان اتفاقي که در پي يک حمله انتحاري مرگبار از سوي طالبان بر نيروهاي امريکايي در کابل رخ داد و پس از آن، ترمپ مذاکرات صلح را متوقف کرد تا طالبان را تنبيه کند.
از سوي ديگر، مخالفان طالبان، دلواپسها و کساني که نسبت به آينده صلح بي پرواي امريکا با طالبان، نگراني و هراس دارند هم ميتوانند با استناد به اين حملات، توجه امريکا را به خطرات صلح جلب کرده و واشنگتن را ترغيب کنند که تا واداشتن واقعي طالبان به پيامدهاي صلحي صادقانه افغانستان را ترک نکند.
علي موسوي /جمهور