سیاسی

چين، بازيگر امنيتي جديد در افغانستان؟

 

امريکا دولت چين را به حمايت مالي از مخالفان نظام در افغانستان براي حمله بر نظاميان امريکايي خبر دادند.

وبگاه اکسيوس امريکايي به نقل از دو مقام رسمي امريکا مدعي شده که دولت دونالد ترمپ قصد دارد اطلاعات تأييد نشده‌يي را از طبقه‌بندي محرمانه خارج کند که شامل اتهاماتي عليه چين مبني بر تلاش براي پرداخت مشوق‌هاي مالي به بازيگران غير دولتي در ازاي حمله به نظاميان امريکايي در افغانستان است.

اين اتهامات زماني مطرح مي‌شود که ترمپ تا 20 روز ديگر قدرت را به جو بايدن تحويل خواهد داد.

ترمپ از ماه‌ها پيش به دنبال افزايش فشار عليه چين و بستن دست دولت‌ بعدي واشنگتن در تعامل با پکن است.

در اواخر ماه جون امسال، نيويارک‌تايمز در گزارشي به نقل از مقامات اطلاعاتي امريکا مدعي شد که مسکو به طالبان براي کشتن نيروهاي امريکايي در افغانستان پاداش مي‌داده است.

ترمپ درباره اين اطلاعات و صحت آن ابراز بي خبري و ترديد کرد.

همان‌گونه که گزارش شده است، اطلاعات ادعايي، تأييد نشده است و احتمالاً بر پايه حدس و گمان خواهد بود، اما اصرار ترمپ بر افشاي آن، معنادار و حامل اين پيام مهم است که او عزم دارد که تا آخرين روز حضورش در کاخ سفيد، خصومت و دشمني اش با کشورهايي مانند چين و ايران را ابراز کند و فراتر از آن، در تلاش است تا راه دولت هاي بعدي امريکا براي تعامل سازنده و خويشتن دارانه با اين دو کشور را نيز سد سازد.

با اين حال، بي اعتنا به فرضيه ترمپ، آيا چين از مخالفان نظام و شورشيان در افغانستان حمايت مالي يا احيانا تسليحاتي مي کند؟

همان گونه که درباره اطلاعات ادعا شده دولت امريکا در اين زمينه، اطميناني وجود ندارد، در مورد دخالت مستقيم چين در درگيري هاي نظامي و مناقشات امنيتي افغانستان هم با قطعيت و اطمينان نمي‌توان ابراز نظر کرد، اما در اين اواخر، رسانه‌هاي هندي هم از بازداشت 10 جاسوس چيني با مقاديري سلاح، مهمات، مواد انفجاري و ماده بي‌هوش کننده در کابل خبر دادند و مدعي شدند که امرالله صالح، معاون اول رييس جمهوري خواستار عذرخواهي رسمي چين در اين باره شده و هشدار داده است که در غيرآن، کابل به تحقيقات از اين افراد، ادامه خواهد داد.

واقعيت هرچه باشد، طرح اين دو مسأله در فاصله چند روز از همديگر، بازتاب دهنده يکي از اين دو موضوع مهم است: يا امريکا و هم پيمانانش عمداً به يک فضاي تبليغاتي ضد چيني در منطقه دامن مي‌زنند تا بر بنياد آن، راه هاي تبديل شدن سريع چين به يک بازيگر اثرگذار در معادلات امنيتي و سياسي منطقه و جهان را مسدود کنند، و يا آنچه برملا شده، بخشي از سياست‌هاي پنهاني چين براي توسعه نفوذ و سلطه خود به مثابه ابرقدرت آينده در کانون‌هاي مهم بحران در جهان امروز از جمله افغانستان است.

هرکدام از اين انگاره‌ها درست باشد، به زيان افغانستان است، زيرا در صورت اول، امريکا با اتهام زني و سمپاشي هاي تبليغاتي، افغانستان را به ميدان جنگ تازه اش با چين تبديل مي‌کند و به اين ترتيب، هزينه يک رقابت استراتيژيک ميان دو ابرقدرت بر سر رهبري آينده جهان را بازهم مردم افغانستان خواهند پرداخت. و در صورت دوم، در حالي که هنوز سايه سلطه و هژموني امريکا و بلوک غرب بر افغانستان، مستولي است، قدرت‌هاي تازه‌يي مانند چين هم به عنوان يک بازيگر جديد وارد بازي مي‌شود تا راه عبور از بحران، سخت‌ تر شود و جنگ و تقابل نيابتي و استراتيژيک ابرقدرت‌ها در افغانستان، همچنان استمرار پيدا کند.

بر اين مسايل مي‌توان روابط راهبردي چين با پاکستان، دشمني آن کشور با هند و رقابت‌هاي آشکارش با امريکا و ناتو را نيز اضافه کرد. به اين ترتيب، افغانستان همچنان بايد هزينه سنگين موقعيت استراتيژيک خود در تقابل‌هاي جاه طلبانه ابرقدرت‌هاي شرق و غرب را بپردازد و اين بار مهياي يک دوره طولاني از رويارويي چين و امريکا شود.                         محمدرضا اميني

نوشته های مشابه

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بستن
رفتن به نوار ابزار