سیاسی

«راه‌ميانه» به کجا منتهی می شود؟

نورالله ولی زاده

 

 

رسانه‌ها به نقل از منابعی در حکومت افغانستان گزارش کرده‌اند که تیم ارگ در نشست آینده ترکیه پیشنهاد برگزاری انتخابات زودهنگام را مطرح خواهد کرد. از این پیشنهاد هم‌چون «طرح بدیل» یاد می‌شود. بدیلی برای طرح صلح امریکایی‌ها. طرح صلح امریکایی‌ها در واقع تشکیل یک حکومت انتقالی با اشتراک طالبان را تجویز می‌کند که آقای غنی آن را رد کرده است. آقای غنی در واکنش به طرح صلح امریکایی‌ها همواره بر برگزاری انتخابات و انتقال قدرت از این طریق تاکید کرده است.

پیشنهاد آقای غنی برای صلح را می‌توان«راه میانه» تعریف کرد. به این معنا که تیم ارگ از سه گزینه‌ای که در مواجهه با روند صلح در پیش‌رو دارد، بر گزینه دومی یا وسطی تاکید دارد. سه گزینه فراروی تیم ارگ به شرح زیر است:

1- تاکید بر پایان دوره ریاست جمهوری دوم آقای غنی طبق میعاد قانونی که در قانون اساسی افغانستان پیش بینی شده است. یعنی چهارسال بعد.

2-برگزاری انتخابات زودهنگام براساس یک توافق صلح با طالبان.

3- کنار رفتن رهبری فعلی حکومت و توافق روی ایجاد حکومت انتقالی.

آقای غنی و معاونین او تا حدود دو ماه پیش بر گزینه اول تاکید داشتند. آنان تاکید شان این بود که پایان کار حکومت را قانون اساسی تعیین کرده و نیازی به بحث در این زمینه وجود ندارد.

در شرایطی که امریکایی‌ها برای خروج نیروها و دست‌یابی به یک توافق صلح عجله دارند و در این رابطه قول و قرارهایی هم به طالبان داده‌اند، نمی‌توانند منتظر آقای غنی بمانند تا دوره دوم ریاست جمهوری خود را تکمیل کند. در سوی دیگر امریکایی‌ها نسبت به مشروعیت انتخاباتی و مردمی حکومت به رهبری آقای غنی شک و تردید دارند و به همین دلیل از اصرار به کنار رفتن این حکومت چندان خود را معروض به عذاب وجدان احساس نمی‌کنند.

در واقع موضع اولی یا گزینه اولی که تا همین اواخر آقای غنی برآن تاکید داشت، یک موضع سرسختانه و غیرمصالحه‌جویانه است که به نظر می‌رسد به تدریج آقای غنی متوجه شده که تاکید بر این موضع کار آسانی نیست. آقای غنی مدتی انتظار کشید تا دولت جدید در امریکا از موضع اولی وی در قبال صلح حمایت کند، اما پیام دولت جدید امریکا نیز برای تیم ارگ حاوی امید نبوده است. دولت جدید امریکا، راه دولت قبلی را در پیش گرفت و نامه وزیر خارجه امریکا برای آقای غنی به این معنا بود که امریکایی‌ها از تاکید آقای غنی برگزینه اولی ناخشنودند و آن را به معنای سبوتاژ روند صلح تلقی می‌کنند.

به این ترتیب، آقای غنی به گزینه دوم رفت. گزینه دوم همان انتخابات زودهنگام است. می‌توان گفت که آمدن به گزینه دومی، به معنای عقب‌نشینی آقای غنی از موضع اولی است. اما موضع دومی یا همان راه میانه، به کجا منتهی می‌شود؟

بی‌تردید که انعطاف آقای غنی از موضع اولی تحت فشار امریکایی‌ها صورت گرفته است. آقای غنی متوجه شد که نمی‌تواند از موضع اولی به خوبی دفاع کند. بنابراین، آمدن به گزینه دومی چون از سر ناچاری است، می‌تواند به دومعنا تعبیر شود.

یک تعبیر این است که آقای غنی اقدام به یک عقب‌نشینی تاکتیکی کرده است. موضع دومی از جهات زیادی قابل دفاع است. آقای غنی استدلال می‌کند که اگر فردا هم انتخابات برگزار شود، آماده است که قدرت را به جایگزینی انتخابی‌اش واگذار کند. این استدلال در میان جوامع غربی طرفداران زیادی دارد. این استدلال آقای غنی را از اتهام سبوتاژ روند صلح تبریه می‌کند. او را در یک موضع اخلاقی برتر قرار می‌دهد که آماده است به یک روش دموکراتیک قدرت را پیش از تکمیل میعاد قانونی آن واگذار کند و به اصطلاح برای صلح قربانی بدهد. با این استدلال فشار غربی‌ها بر غنی کمتر می‌شود. برای غربی‌ها اطمینان خاطر ایجاد می‌شود که آقای غنی آماده کنار رفتن است. به این ترتیب، با کاهش فشار بالای غنی، فشار بر طالبان افزایش می‌یابد که آماده اشتراک در انتخابات شوند و اگر به هر دلیلی این آماده‌گی را نداشته باشند، بار ملامتی به گردن این گروه خواهد افتید.

وقتی طالبان برای اشتراک در انتخابات تعلل‌ورزی کنند، یک گروه ماجراجو معرفی خواهد شد و اگر فشارها بر این گروه بیشتر شود، احتمال ترک میز مذاکره از سوی این گروه بالا می‌رود. اگر چنین شود، آمادن آقای غنی به گزینه دوم معنای واقعی تاکتیکی بودن خود را برملا خواهد ساخت. دراین صورت، بی‌آنکه آقای غنی زیربار ملامتی برود، روند صلح به تعویق و تعلیق مواجه خواهد شد که سرانجام مدت کار آقای غنی در دور دوم ریاست جمهوری تکمیل می‌شود و این یعنی این‌که گزینه اولی مورد نظر آقای غنی به شکل غیر مستقیم عملی شده است.

اما تعبیردومی، از موضع دومی یا میانه این است که آقای غنی به راستی متمایل به واگذاری قدرت شده اما می‌خواهد که به صورت تدریجی عقب‌نشینی کند و از موضع اولی به دومی وسپس به موضع سومی بیایید. در این صورت می‌توان انتظار داشت که با گذشت زمان، آقای غنی از موضع دومی نیز عقب‌نشینی کند و راه میانه در واقع در مسیر واگذاری قدرت به یک حکومت انتقالی مشارکتی باشد.

به احتمال زیاد آقای غنی آخرین تلاش‌های خود را می‌کند که دلایل محکم و «محکمه‌پسندی» برای موضع دومی خود آماده کند و این دلایل را در نشست آینده ترکیه با قوت مطرح کرد. اگر در نشست ترکیه توافق عمومی کشورهای اشتراک کننده همین باشد که بدون شنیدن ادله آقای غنی، باید روی یک حکومت انتقالی توافق شود، بعید است که دلایل آقای غنی بر تصمیم کشورها تأثیر بگذارد. اما اگر کشورهای تأثیرگذار در این نشست، از قبل تصمیم نگرفته باشند و دچار شک و تردید باشند و امریکایی‌ها نیز دیپلوماسی قوی‌ای را در رد دلایل آقای غنی روی دست نگیرند، احتمال این‌که دلایل آقای غنی بتواند مورد قبول واقع شود، بعید نخواهد بود.

با این حال، از قراین و شواهد چنان بر می‌آید که کشورهای مهم و تأثیرگذار در روند صلح افغانستان، تصمیم خود را گرفته‌اند و آنان در این شک و تردید با طالبان و بسیاری از جریان‌های سیاسی دیگر شریک اند که برگزاری انتخابات زودهنگام تحت زعامت و اداره آقای غنی ممکن نیست.

در داخل افغانستان هیچ گروه سیاسی بالای حکومت اعتماد ندارد که بتواند انتخابات شفاف و عادلانه را برگزار کند. به صورت طبیعی طالبان نیز در این بی اعتمادی شریک هستند و خارجی‌ها به ویژه متحدین غربی افغانستان نیز شاهد اند که دو انتخابات گذشته که آقای غنی خود را برنده آن می‌داند، شفاف وعادلانه نبوده است.

با توجه به این امر، بسیار محتمل است که کشورهای عمده اشتراک کننده در نشست آینده ترکیه، از گزینه سومی که همانا تشکیل حکومت انتقالی باشد، حمایت کنند و حرف شان به آقای غنی این باشد که تشویش انتخابی بودن و نبودن حکومت آینده را نداشته باشد و اجازه دهد که روند صلح از مرحله بحث در مورد چگونگی تعیین رییس دولت عبور کند. این برداشت از آنجا سرچشمه می‌گیرد که روسیه منحیث عمده‌ترین رقیب امریکا در منطقه، از ایجاد حکومت انتقالی حمایت کرده است. وقتی امریکا، روسیه، پاکستان و ترکیه با طرح حکومت انتقالی موافق باشند، بعید است که بقیه کشورهای مخالف این طرح بتوانند،مخالفت خود را به کرسی بنشانند. به احتمال زیاد که امریکا تا برگزاری نشست ترکیه، تلاش‌های جدی‌ای را آغاز کند تا کشورهای مخالف طرح صلح شان با اعطای برخی از امتیازها مجاب بسازند که به نوعی با طرح صلح امریکا موافقت داشته باشند. این بعید نیست. عمده‌ترین کشورهای مخالف این طرح، ایران و هند هستند که امریکایی‌ها می‌توانند با اعطای امتیازاتی به این دو کشور، نظر مساعد آنان را جلب کنند.

 

نوشته های مشابه

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بستن
رفتن به نوار ابزار