سیاسی

حکومت با دامن‌زدن به اختلاف‌ها  قومی روند ملت‌سازی را به نابودی کشيده است

 

حکومت افغانستان با وجود عالمي از مخالفت‌ها بر روند توزيع شناس‌نامه‌هاي برقي، اين روند را برخلاف قانون مصوب 1393 مجلس نماينده‌گان آغاز کرده است. به دنبال آن با مرزبندي‌هاي زبان فارسي، دري و تاجيکي آتش اين اختلاف‌ها را شعله‌ور ساخته و در تازه‌ترين مورد با ثبت 54 قوم جديدي در فهرست شناس‌نامه‌هاي برقي، روند توزيع شناس‌نامه‌ها را از يک روند ملي به يک رويکرد انتقام‌جويانه و قومي تقليل داده است.

بر اساس فهرستي که از سوي اداره‌ي احصاييه‌ و معلومات نشر شده است، شمار زيادي از قبايل يک‌تبار به عنوان قوم‌هاي مستقل در سيستم توزيع شناس‌نامه‌هاي برقي درج شده‌اند. اين اقدام واکنش‌هاي تند گروه‌هاي مختلف اجتماعي و سياسي را به دنبال داشته است. از آغاز توزيع شناس‌نامه‌هاي برقي تاکنون همه‌ي مراحل روند توزيع آن بدون شکل‌گيري اجماع عمومي و اتفاق‌نظر گروه‌هاي قومي موجود در کشور صورت گرفته است.

از هويت‌ستيزي گرفته تا تحميل هويت قومي يک قوم بر ساير اقوام، دامن زدن به اختلاف‌هاي زباني، اجباري‌سازي روند توزيع شناس‌نامه‌هاي برقي از طريق تهديد کارمندان دولتي، بازنشسته‌گان، معلولان و بازمانده‌گان شهدا به قطع حقوق در صورت خودداري از گرفتن شناس‌نامه‌هاي برقي و اينک قوم‌سازي‌هاي جعلي از عمده‌ترين مواردي به شمار مي‌روند که حکومت بدون درنظرداشت خواست عمومي مردم افغانستان، آن را عملي کرده است.

پخش فهرستي از قبايل متعلق به يک گروه قومي زير نام قوم‌هاي جداگانه‎يي که درج سيستم توزيع شناس‌نامه‌هاي برقي شده واکنش‌هاي تندي را به دنبال داشته است. از مقام‌هاي بلندرتبه‌ي حکومتي تا فعالان سياسي، مدني و آگاهان امور اجتماعي به اين فهرست واکنش نشان داده و آن را نفاق‌افگني قومي، تعصب آشکار و تقليل هويت شهروندي و ملي به هويت قومي عنوان کرده و از پيامد‌هاي ناگوار اين اقدام قوم‌گرايانه هشدار داده‌اند.

بر بنياد فهرستي از اقوامي که توسط اداره‌ي احصاييه و معلومات در سيستم توزيع شناس‌نامه‌ها ثبت شده است، نام بيش از پانزده قبيله‌ي هزاره به عنوان گروه‌هاي جداگانه‌يي ديده مي‌شود. يعقوب يسنا، يکي از نويسنده‌گان هزاره در واکنش به اين دسته‌بندي قومي جعلي مي‌نويسد: «معلوم نيست که اين قوم‌سازي بر چه اساس و به درخواست چه کساني صورت گرفته است» در حالي که به گفته‌ي او، تشخيص گروه‌هاي قومي يکي بر مبناي اسناد تاريخي و اجماع علمي و ديگري بر مبناي درخواست و بررسي آن مبني بر اين‌ که اين گروه مدعي «قوم مستقل» باشد، صورت مي‌گيرد.

آقاي يسنا همچنان مي‌افزايد که اداره‌ احصاييه‌ي مرکزي نام محله‌هايي را به نام قوم ثبت کرده است و افزون بر آن بدون آن‌ که گروه‌هايي را که اين اداره به عنوان قوم به ثبت رسانده، درخواست قوم مستقل را کرده باشند به عنوان قوم شناخته شده‌اند. يعقوب يسنا به «شيخ‌علي» به عنوان يک منطقه اشاره کرده و علاوه مي‌کند که شيخ‌علي در فهرست اداره‌ي احصاييه و معلومات به نام قوم ثبت شده است و همچنان قبيله‌ي «نيک‌پي» که در اسناد تاريخي متعلق به قوم هزاره است به عنوان قوم مستقل ثبت شده است.

بر اساس اين فهرست، ولايت بدخشان افزون بر تاجيک و اوزبيک به هشت گروه قومي دسته‌بندي شده است که همه‌ي آنان به لحاظ تباري تاجيک هستند. اشکاشمي، شغناني، واخاني، پاميري، روشاني، منجاني، سنگليجي و يفتلي به عنوان گروه‌هاي قومي مستقل ثبت سيستم توزيع شناس‌نامه‌هاي برقي شده‌اند که با هيچ معيار و منطقي جور در نمي‌آيد.

ولسوالي اشکاشم، يکي از ولسوالي‌هاي مرزي بدخشان است. گذشته از اين ‌که باشنده‌گان اين ولسوالي تاجيک‌اند و خود را تاجيک مي‌دانند در هيچ يکي از اسناد تاريخي قومِ به نام اشکاشمي به ثبت نرسيده است و گمان نمي‌کنم که اشکاشمي‌ها درخواست ثبت گروه قومي مستقل را داده باشند.

ولسوالي‌هاي شغنان و واخان با آن ‌که زبان‌هاي محلي خود را دارند، اما به لحاظ تباري متعلق به قوم تاجيک‌اند، ساکنان ولسوالي‌هاي مرزي بدخشان بيشتر اسماعيلي مذهب‌ هستند و اين هويت مذهبي مستقل دليل بر اين نمي‌شود که بر محور آن گروه‌هاي قومي جداگانه‌يي ايجاد کنند.

حبيب حميدزاد، يکي از کاربران شکبه‌هاي اجتماعي در برگه‌ي فيس‌بوکش نوشته است: «اغلب شهرستان‌هاي اسماعليه‌نشين بدخشان در پهلوي زبان پارسي، زبان خاص محلي خود را نيز دارند که اين معنايش متعلق بودن به نژاد غير از تاجيک نيست. پامير نام يک منطقه‌ي جغرافيايي در بدخشان است، نه نام نژادي و هويتي.«

همچنان «روشان» منطقه و بخشي از ولسوالي شغنان است که در فهرست گروه‌هاي قومي توزيع شناس‌نامه‌هاي برقي به عنوان قوم مستقل ثبت شده است. اين کار نشان‌دهنده‌ي اوج بي‌خبري مسوولان توزيع شناس‌نامه‌هاي برقي مي‌باشد که حتا از يک منطقه‌ي جغرافيايي چندين قوم تراشيده‌اند. همين‌گونه بيشتر باشنده‌گان ولسوالي يفتل بدخشان تاجيک و بخش ديگري آنان اوزبيک‌تبار اند و افزون بر اين که در هيچ يکي از اسناد تاريخي ساکنان اين منطقه گروه قومي مستقل نبوده‌اند، خود را نيز تاجيک و يا اوزبيک مي‌دانند.

آگاهان امور سياسي به اين باورند که مرزبندي‌هاي اجباري قومي و جعل هويت‌ها زمينه‌ساز نفاق قومي و چندپارچه شدن افغانستان و پايان روند ناکام ملت‌سازي مي‌‎باشد. محمد اکرام انديش‌مند، يکي از نويسنده‌گان کشور در واکنش به دسته‌بندي قومي حکومت در برگه‌ي فيس‌بوکش نوشته است: «افغانستان هيچ‌ گاهي در طول تاريخ تا اين حد دچار تفرقه و گسست قومي نشده و هيچ زمام‌داري در افغانستان اين ‌گونه مردم اين کشور را به سوي تفرقه و نفرت قومي نبرده است.» به باور آقاي انديش‌مند، رويکردي را که حکومت افغانستان در پيش گرفته به تقليل هويت شهروندي و ملي به برگه‌ي قومي و نابودي روند دولت – ملت انجاميده است.

اداره‌ي احصاييه و معلومات اما طي اعلاميه‎يي مي‌گويد که درج نام اقوام جديد در فهرست هويت‌هاي قومي بر اساس درخواست اين گروه‌هاي قومي صورت گرفته است. منتقدان و معترضان اما مي‌گويند، اگر گروه‌ها و افرادي به دليل اين که در مقايسه با ديگران در محروميت به سر برده‌اند و درخواست قوم جديدي را کنند، به شمار نفوس افغانستان در اين کشور گروه‌هاي قومي شکل خواهد گرفت که هيچ مبناي علمي، منطقي و عقلاني ندارد.

محمد سرور دانش، معاون دوم رياست جمهوري کشور در واکنش به اين عمل طي اعلاميه‎يي واکنش نشان داده و مي‌گويد: «آن ‌چه از طرف اداره‌ي ملي احصاييه و معلومات به عنوان فهرست اقوام براي درج در تذکره‌ي الکترونيکي نشر شده، فاقد جنبه‌ي مسلکي و علمي است.»

عبداللطيف پدرام، رهبر حزب کنگره‌ي ملي و از منتقدان سرسخت روند توزيع شناس‌نامه‌هاي برقي با بيان اين مطلب که در شرايط کنوني هيچ موضوعي بيشتر از دفاع از هويت براي آنان اولويت ندارد، در برگه‌ي فيس‎بوکش نوشته است: «شوونيست‌ها در اين دو سه روز پسين نه تنها خطوط قرمز سياسي، بلکه همه‌ي خطوط انساني، شهروندي، اخلاقي و هموطني را لگدمال کرده‌اند.»

از سوي ديگر، عطا محمد نور، عضو رهبري جمعيت اسلامي نيز در برگه‌ي فيس‌بوکش با انتقاد از تکه و پاره کردن گروه‌هاي قومي گفته است که پيامدهاي اين اقدام نه تنها به نفع مردم و کشور نيست، بلکه بيشتر در مخالفت با روحيه‌ي همزيستي واحد ما قرار دارد. به باور آقاي نور، اقدام اخير اداره‌ي احصاييه و ‌معلومات مبني بر تقسيم برخي از اقوام کشور به نام محلات و مناطق، تلاش نفاق‌افگنانه، خلاف روحيه‌ي ملي، مغرضانه و به دور از عقلانيت و خردورزي است. عطا محمد نور با دادن هشدار از پيامدهاي اين حرکت، تhکيد مي‌ورزد که افغانستان بيش از هر زمان ديگري به همسويي، وحدت و يک‌پارچه‌گي نياز دارد. به سخن او، هر گونه تلاشي در جهت متفرق ساختن‌ مردم، دشمني با وحدت ملي در اين سرزمين است.

منتقدان ايجاد گروه‌هاي قومي از سوي اداره‌ي احصاييه و معلومات، مي‌گويند که اين اداره اقوام غيرپشتون (تاجيک، اوزبيک و هزاره) را به گروه‌هاي قومي متعددي تقسيم کرده، در حالي که قوم پشتون نيز به قبايل متعددي تقسيم شده‌اند، اما آنان را به عنوان گروه‌هاي قومي مستقل به ثبت نرسانده است. به باور منتقدان، اين اقدام اداره‌ي احصاييه و معلومات تبعيض‌آميز بوده و به هدف چندپارچه ساختن گروه‌هاي قومي بزرگي مانند تاجيک، اوزبيک و هزاره به هدف متفرق ساختن اين گروه‌هاي قومي در ميان خودشان صورت گرفته است.     نشانه

نوشته های مشابه

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بستن
رفتن به نوار ابزار