سیاسی

دعوت سياسيون؛  اسلام‌آباد به دنبال چيست؟

 

به دنبال تحولات اخير در محور روند صلح افغانستان، طرح حکومت انتقالي زلمي خليل‌زاد، و نامه آنتوني بلينکن وزير امور خارجه ايالات متحده امريکا به رييس جمهور غني، ترافيک ديپلماتيک منطقه‌يي افزايش يافته و تحولات شتاب بيشتري گرفته است. سفرهاي منطقه‌يي مقامات کشورهاي مختلف افزايش بي‌سابقه‌ پيدا کرده و ديدارها و دعوت‌ها و چانه‌زني‌هاي ديپلماتيک خمود و رکود چند ماه پيش گذشته است.

سفر عبدالعزيز کاملوف به پاکستان، ماندگار شدن خليل‌زاد در دوحه، سفر ديبورا لاينز فرستاده ويژه دبيرکل سازمان ملل متحد براي افغانستان به دوحه، ديدارهاي سفير ايران با سياسيون و مقامات کشور، ديدارهاي سفير پاکستان با سياسيون، اقدامات مسکو براي برگزاري نشست صلح در روسيه، اعلام آماده‌گي ترکيه براي ميزباني از نشستي در رابطه به صلح افغانستان، نشست مشورتي رهبران سياسي و مقامات دولتي در ارگ در پيوند به روند صلح و دعوت برخي سياسيون به پاکستان، از محورهاي عمده چند روز پسين در افغانستان ومنطقه است.

عطامحمد نور و محمد محقق دو چهره برجسته سياسي کشور است که اخيراً از سوي پاکستان به سفر به آن کشور دعوت شده‌اند. پيشتر نيز سياسيوني همانند داکتر عبدالله، محمد کريم خليلي، گلبدين حکمتيار، احمد ولي مسعود و برخي ديگر نيز از پاکستان ديدار داشته‌اند.

نام پاکستان همواره با حمايت از تروريزم و گروه طالبان گره خورده است. آنچه سياست پاکستان را در افغانستان خصمانه مي‌سازد، نگراني‌هاي اين کشور از حضور و تأثير هند در افغانستان و استفاده ابزاري و نيابتي از گروه طالبان و برخي گروه‌هاي ديگر در کشور ما مي‌سازد، چيزي که مقام‌هاي پاکستان آن را شديداً رد مي‌کنند، پاکستان، اما در پشت تروريزم باشد يا نه، يک موضوع روشن است و آن اين که اين کشور بر طالبان اثرگذاري قابل توجهي دارد. بر همين مبنا هم است که اين کشور پس از دولت ترمپ از امريکا خواست که روند صلح و توافقنامه دوحه را ادامه بدهد.

با توجه به اين که پاکستان رسماً بارها اعلام کرده که در پي احياي «امارت اسلامي» نيست و از آن حمايت نخواهد کرد، روشن مي‌گردد که اسلام‌آباد از دعوت سياسيون برجسته مخالف طالبان به دنبال تعامل با طيف‌هاي ديگر جامعه افغانستان بوده و تلاش دارد که در روند صلح دست بالا را از رقيبش، هند بربايد. اسلام‌آباد همواره هند را به استفاده از خاک افغانستان براي ناامن کردن مناطق بلوچ نشين و صوبه سرحد مي‌سازد و بر همين مبناي نگراني از وجود طالبان پاکستاني و هم تباري آنان با طالبان افغانستان از نگاه قومي و زباني و فکري است که در جست‌وجوي تعامل بيشتر با رهبران افغانستان بر آمده است.

پاکستان طالبان را هم نيروي نيابتي خويش مي‌داند و هم از آن بيم دارد، رابطه اسلام‌آباد با گروه طالبان همراه با تعامل ويژه ولي پر از شک و ترديد شده است، زنداني شدن برخي رهبران طالبان از جمله ملا عبدالغني برادر در پاکستان و بعد سپردن آن به امريکايي‌ها، همراهي و همکاري پاکستان با نيروهاي امريکايي و ناتو در سرکوب طالبان پس از سال 2001 و به رسميت شناختن دولت و نظام جديد افغانستان، از مسايلي است که طالبان را نسبت به اسلام‌آباد، محتاط ساخت.

بناءً اسلام‌آباد به خوبي مي‌داند که هرچند ماشين جنگي طالبان هنوز به آي اس آي وفادار است، ولي در صف سياسي اين گروه شک و ترديد رخنه کرده و بايد اهرم فشاري عليه آن در طيف‌هاي ديگري از جامعه افغانستان وجود داشته باشد.

سياسيون طالبان اکنون روابط گسترده‌اي با کشورهاي منطقه دارند، آدرس مشخصي در دوحه براي خويش پيدا کرده و به خوبي دانسته‌اند که براي تشکيل دولت يا حضور در قدرت، تنها نمي‌توانند بر اسلام‌آباد تکيه کنند، اين گروه به تجربه دريافته که کشورهاي ديگري همانند هند و چين و ايران و روسيه نيز از جمه بازيگران قدرتمند منطقه‌ هستند و اتکاي بيش از حد به پاکستان به سودش نيست.

اينجاست در مي‌يابيم که پاکستان از دعوت سياسيون به دنبال رقابت تنگاتنگ با هند در جبهه «جمهوريت» و اهرم فشار بر طالبان در روند صلح است، اهرمي که ظرفيت و تجربه مقابله با طالبان را در حوزه مقاومت دارد.

شکوهمند/ ديد

نوشته های مشابه

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بستن
رفتن به نوار ابزار