سیاسی
آيا نشست ترکيه همان کنفرانس بُن سوم خواهد بود؟
گفته میشود کشور ترکیه به زودی میزبان نشست مهمی در مورد افغانستان خواهد بود. به گزارش رسانههای داخلی افغانستان و نیز خبرگزاریهای ترکیه، قرار است در تاریخ ۲۷ ماه مارچ، نشستی به میزبانی سازمان ملل متحد، در ترکیه برگزار شود. در این نشست، علاوه بر نمایندگان دولت افغانستان و گروه طالبان، نمایندههایی در سطح وزیران امور خارجه از کشورهای امریکا، روسیه، چین، ایران، هند و پاکستان نیز حضور خواهند داشت. گروه طالبان نیز برگزاری این نشست را تأیید کردهاند اما دولت افغانستان هنوز در این رابطه چیزی نگفته است.
به نظر میرسد نشست ترکیه چیزی شبیه کنفرانس بن باشد که در سال ۲۰۰۲ چارچوب آینده نظام افغانستان را مشخص کرد. از آنجا که سازمان ملل متحد، میزبان این نشست است، این احتمال وجود دارد که نشست یاد شده، به نتیجهای ملموس برای توافق صلح میان گروه طالبان و دولت افغانستان دست یابد و حتا بر اساس طرح تازه خلیلزاد، آینده دولت افغانستان هم مشخص شود.
البته پیش از نشست ترکیه، کشور روسیه نیز برای برگزاری نشستی درباره صلح افغانستان، آماده میشود. قرار است مسکو تا یک هفته دیگر میزبان اجلاسی در مورد صلح افغانستان باشد. هرچند دولت امریکا پیشتر اعلام کرده بود که در این نشست شرکت نمیکند،ف اما حالا رسانهها خبر دادهاند که نشست مسکو نیز با هماهنگی امریکا برگزار میشود. در این نشست قرار است رییسجمهور غنی و داکتر عبدالله، رییس شورای مصالحه افغانستان، نیز شرکت کنند.
نشست مسکو به احتمال زیاد، پیشبرنامه نشست ترکیه خواهد بود. این امکان وجود دارد که در نشست مسکو موضوعات اصلی نشست ترکیه نهایی شود و شرکتکنندهها در نشست ترکیه، با آگاهی از چند و چون وضعیت، سریعتر بر موضوع اصلی که همانا چارچوب دولت آینده افغانستان است، متمرکز شوند.
با این حال هنوز ابهاماتی در مورد اثرگذار بودن نشست ترکیه وجود دارد. دولت افغانستان هنوز نتوانسته است در مقابل طرح جدید خلیلزاد، موضع واضح و آشکاری از خود نشان دهد. در حالی که امرالله صالح، معاون اول رییسجمهور غنی، به شدت به طرح جدید خلیلزاد تاخته و گفته است حاضر است کشته شود، اما پای این توافق را امضا نکند، اما برخورد حمدالله محب، مشاور شورای امنیت افغانستان، حنیف اتمر، وزیر خارجه و دکتر عبدالله، رییس شورای مصالحه، نرمتر و منعطفتر بوده است.
آقای اتمر باور دارد که در طرح جدید خلیلزاد چیزی وجود ندارد که مردم و دولت افغانستان را بترساند. آقای عبدالله نیز بر این اعتقاد است که میشود روی طرح جدید بحث و گفتوگو کرد. اما مشکل اصلی طرح جدید آقای خلیلزاد که دولت افغانستان نیز روی آن تاکید دارد، این است که طرح یاد شده بر «تقسیم قدرت» متکی است؛ در حالی که مشکل اصلی میان طالبان و دولت افغانستان در روند مذاکرات صلح، «مسائل ارزشی» است. بحثهایی چون ارزشهای حقوق بشری، دموکراسی، حقوق زنان و آینده نظام هنوز در گفتوگوهای صلح به هیچ نتیجهای نرسیده است و نمیتوان بدون پرداختن به این مسائل مهم، به سرعت به مبحث ساختار جدید دولت با حضور طالبان، وارد شد.
از سوی دیگر رییسجمهور غنی خود را رهبر منتخب افغانستان که با رای مردم برگزیده شده، میداند و تاکید کرده است که دولت را تنها به یک نهاد منتخب مردم خواهد سپرد؛ اما در طرح خلیلزاد، مستقیماً بحث حکومت مشارکتی مطرح شده است، بدون آن که به رهبری فعلی دولت افغانستان و جایگاه آنان در دولت مشارکتی کوچکترین اشارهای شود.
به همین دلیل است که دولت افغانستان خود را در آیینه دولت مشارکتی طرح خلیلزاد، چندان واضح نمیبیند و در این صورت، به نظر نمیرسد دولت افغانستان هیچ الزامی داشته باشد که با طیب خاطر به روند صلح بپیوندد. این مسأله میتواند جایگاه اجلاس مهم چون نشست ترکیه و مسکو را خدشهدار کند.
با تمام این احوال، به نظر میرسد که تلاش کشورهای منطقه برای به وجود آمدن یک توافق صلح میان طرفهای درگیر در افغانستان افزایش یافته است. هرچند این تلاشها به هیچ وجه آسیبشناسی نشده و مشخص نیست نتیجهای که از این نشستها به دست میآید تا چه حدی بر اساس خواسته مردم باشد، اما چالشهایی که افغانستان با آن روبهرو است، به حدی شدید شده است که احتمال میرود برایند این نشستها، بدون هیچ بررسی، مورد قبول واقع شود. فریدون آژند