سیاسی
مسأله تنها خروج نيست، جنگ بايد پايان يابد!
گفتوگو در مورد خروج نيروهاي امريکايي از افغانستان طي ماههاي اخير بسيار داغ بوده است. در طول تقريباً دو دهه، اين اولين باري نيست که اين موضوع را ميشنويم، و زمان شروع جنگ در سال 2001، در چندين برهه زماني برخي نيروها خارج شدهاند. اما حدود 20 سال بعد، هنوز هم به نوعي گفتوگو در باره پايان دادن به اقدامات ايالات متحده امريکا که افراد ملکي را ميکشت، صحبت نميشود. ما در مورد جنگهاي «بيپايان» چيزهايي ميشنويم که افغانستان طولانيترين آن است، اما در مورد اولين عامل و تأثيرات آن چيزي نه. جنگي که رييس جمهور جورج دبليو بوش آن را «جنگ جهاني عليه تروريزم» ناميد.
تغيير نام و تعريف جنگ در افغانستان (و بسياري جنگهاي پسا-9/11 در بسياري کشورها) از جنگ جهاني عليه تروريزم به «جنگهاي بيپايان»، حاکي از چگونگي و ادامه اين جنگ است. جنگ بوش و چندين سال جنگ اوباما و فراتر از آن، با استقرار شمار زياد نيرو و اشغال شهرها و مناطق عظيم افغانستان و مردمش برجسته شد. بازداشت هزاران تن از مردم افغانستان به اتهام همدردي با طالبان (اغلب به طور اشتباه)، آغاز جنگ با طالبان و حملات مرگبار هوايي ايالات متحده، اين کشور و مردم آن را ويران کرد.
از ميان تمام کساني که در واشنگتن نسبت به دورنماي خروج نيروها خشمگين شدند، به نظر ميرسد تعداد کمي تمايل داشتند اين سوال را بپرسند که پيامد ادامه حضور چه خواهد بود. يا اين که، حضور نيروهاي امريکايي در افغانستان براي حدود دو دهه، چه عواقبي دارد. براي بسياري مردم ايالات متحده، جنگ در افغانستان تا حد زيادي نامرئي شده بود. تلفات امريکا تا حد صفر کاهش يافته بود. اين به اين معنا بود که پوشش جنگ در مطبوعات به طور چشمگيري کاهش يافته بود.
گزارش سال 2019 در رابطه به افغانستان که از سوي واشنگتنپست نشر شد، نشان داد که «مقامات ارشد ايالات متحده طي 18 سال مبارزه در مورد جنگ در افغانستان دروغ گفته بودند؛ اظهارات پر آب و تابي کوتاهمدت که ميدانستند اشتباه است و پنهان کردن شواهد غيرقابل ترديد در مورد عدم پيروزي در جنگ».
البته، پاسخهايي در مورد اين ادعا که چرا بايد جنگ ادامه يابد، وجود دارد.
از ميان اين پاسخها ميتوان به عدم آگاهي امريکا از وضعيت واقعي افغانستان، فساد و ضعف حکومت، توانايي جنگي افغانها طي سالهاي گذشته که اين کشور را به «قبرستان امپراتوريها» شناساند و حقوق زنان و آزادي بيان اشاره کرد.
ايالات متحده در اين مدت همچنان با انجام حملات هوايي، مرتکب تلفات افراد ملکي نيز شد. تا جايي که در سال 2019، سازمان ملل متحد در گزارشي بيان کرد ايالات متحده و متحدانش مسوول بيشتر تلفات افراد ملکي هستند.
گزارش سال 2020 سازمان ملل متحد از ايالات متحده و متحدانش خواست شفافيت تحقيقات در مورد رويدادهاي تلفات افراد ملکي را افزايش داده و نتيجه را به قربانيان ملکي و وابسته گان آنها اطلاع دهند.
با اين حال، متن عمومي توافقنامه امريکا-طالبان اشارهاي به حضور پرسونل سيآياي در افغانستان پس از خروج نظاميان نکرده است. اما گزارشها حاکي از کاهش شمار ماموران سيآياي و شايد انتقال آنها به سفارت امريکا در کابل است که مذاکرات روي آن بحث شده است. هيچ دليلي وجود ندارد که فکر کنيم حتا اگر تمام «نيروهاي خارجي» خارج شوند، ماموران سيآياي باقي نميمانند.
خروج نيروهاي زميني مهم است. آنها براي مردم افغانستان امنيت بيشتري نميآورند. آنها سازنده دموکراسي نيستند. آنها مدت زيادي آنجا (افغانستان) بودند و ما توافق صلحي امضا کرديم تا آنها را بيرون کنيم.
اما تنها خروج اين نيروها کافي نيست. اگر ما در مورد ختم نقش ايالات متحده در اين جنگ جدي هستيم، که بايد باشيم، پس بايد در مورد ختم اين جنگ نيز جدي باشيم که هنوز هم پس از دو دهه از مردم افغانستان قرباني ميگيرد.
پايان دادن به نقش نظامي ايالات متحده به خودي خود موجب صلح در افغانستان نخواهد شد، اما يک پيششرط لازم براي پايان دادن به جنگ است.
منبع نيشن/ برگردان به فارسي دري ديد