سیاسی
به ملا مجيب جواب قاطع قانونی داده شود
آنچه از زبان مجيب الرحمان انصاري ملاي مسجد گازرگاه هرات به بيرون پرتاب ميشود، آشکارا تبليغ و ترويج افکار افراطي، وهابيت تکفيري، داعشگرايي عريان و دشمني آفتابي با نظم و نظام جمهوري است.
او که پيشتر گروه امر به معروف و نهي از منکر تشکيل داده و درصدد اجراي حدود و ثغور احکام و اوامر ديني بر پايه قرائت خودبنيادش از دين و آموزههاي وحياني شده بود و با نصب بنرهايي اهانتآميز نسبت به بانوان مسلمان، فضاي شهر هرات را با تبليغات تندروانه ناسازگار با روحيه رحماني اسلام آلوده بود، اکنون در شبه فتوايي تازه، کار با نظام جمهوري اسلامي افغانستان و حمايت از آن را «گناه کبيره» خوانده و از نيروهاي امنيتي خواسته است ديگر از نظام حمايت و حفاظت نکنند!
انصاري صريحاً در خطبههاي نماز جمعه اخير هرات گفته است: «براي مأمورين ملکي و نظامي و کسي که با قلم خود، پول خود، از نظام حمايت ميکني، مرتکب گناه کبيره شدي. هر جنايتي که در اين نظام شود، تو عسکر، تو پوليس و مأمور به تمام جنايات شريک هستي.»
آنچه مولوي انصاري از تريبون نماز جمعه هرات فرياد زده است، هيچ تفاوتي با فکر و عمل وهابيت و افراطيت ديني برساخته دستگاههاي استخباراتي اسراييلي و امثال آن ندارد. او که علماي حامي نظام را بدتر از «يهود و نصارا» ميخواند، خود همان کاري را با اسلام و مسلمانان ميکند که يهود و نصارا در حال انجام آن هستند. او حنجره خود را به دشمنان اسلام اجاره داده و خود را بلندگوي بيپروا و با پشتوانه جريانهاي خونآشام تروريستي با گرايشهاي غليظ و غضبآلود وهابي ساخته است تا مردم مسلمان افغانستان را بار ديگر به قربانگاه تروريزم تکفيري و افراطيت وهابي ببرد.
انکار نميکنيم که آزادي بيان، يکي از مهمترين اصول و پايههاي جمهوريت است و اين ملاي افراطي هراتي نيز با بهرهبرداري از همين آموزه و امکان، عليه نظامي به جنگ برخاسته است که موهبت آزادي بيان را به او اهدا و اعطا کرده است، اما نبايد از ياد برد که نهتنها در افغانستان، بلکه در پيشرفتهترين، آزادترين و مدرنترين کشورهاي دموکراتيک دنياي امروز، آزادي بيان تا زماني ممدوح و مورد اجرا است که در تعارض و تقابل با خط سرخهاي امنيت و منافع ملي قرار نگيرد. براي نمونه به برخورد رسانه اجتماعي توييتر با دونالد ترمپ در روزهاي پاياني رياست جمهورياش ميتوان توجه کرد که به دليل تحريک احساسات هواداران افراطي خود به خاطر حمله به کانگرس امريکا، براي هميشه از فعاليت در فضاي توييتر محروم شد و به دنبال آن، مجلس سناي آن کشور نيز براي استيضاح او اقدام کرد.
اما اگر آزادي بيان مورد دستبرد مغرضانه و هراسافکنانه براي ايجاد فضاي تنشآلود تخاصم با دولت مشروع و ساختار سياسي برآمده از آرا و اراده مردم مورد استفاده قرار گيرد، اولين چيزي که بايد تعليق و تعطيل شود، چيزي غير از آزادي بيان نيست. آزادي بيان براي نقد منصفانه و مشفقانه کارکرد نظام و اعتراض خيرخواهانه و نيکانديشانه نسبت به نقض قانون يا کمکاري در اداي مسووليت دولت و زمامداران است، نه محملي براي براندازي نظام و فروپاشي ساختارهاي سياسي و امنيتي و نابودي نهادهاي قانوني و مشروع و دموکراتيک.
و آيا دستبردي آشکارتر از اين هست که مولوي انصاري از آزادي بيان براي صدور شبه فتواي افراطي عليه نظام مشروع و منتخب افغانستان بهره ميبرد و در عريانترين شکل ممکن، منافع و امنيت ملي را زير پاي ميگذارد و مردم و نيروهاي امنيتي و کارمندان دولتي را به حمايت نکردن از نظامي فراميخواند که محصول خون هزاران شهيد و نتيجه خواست اکثريت قاطع و قريب به اتفاق آحاد شهروندان است؟
قدر مسلم اين است که ملا مجيب، مشغول دامن زدن به تروريزم فکري ـ فتوايي و فرمانده تروريزم تکفيري در ميدان جنگ نرم است. کاري که او از تريبون نماز جمعه ميکند، با کاري که عوامل انتحاري تروريزم داعشي ـ طالباني با انفجار دادن خود در مساجد و مراکز علمي ـ آموزشي ميکنند، تفاوتي ندارد.
با توجه به پيشينه و طرز فکر کساني مثل ملا مجيب و نظاير آن، ما انتظار نداريم آنان در اردوگاه دفاع از جمهوريت قرار گيرند و با تزريق روحيه اخوت به جامعه و پالودن آن از تفرقه و تنش، سنگرهاي دفاع از منافع ملي را مستحکم سازند، اما از دولت و نهادهاي امنيتي و عدلي ـ قضايي انتظار داريم که اينگونه عناصر مخرب را بيدرنگ مورد پيگرد قرار دهند و پاداش شايسته شخصيت و منش فکري ـ سياسي شان را به موجب اقتضاي قانون و امنيت و منافع ملي به آنان پرداخت کنند. در غير اين صورت، نخستين چيزي که با علامت سوالي بزرگ مواجه خواهد شد، تعهد اين نهادها به منافع و امنيت ملي است.
راحل موسوي/ ديد