سیاسی
جهان به سوی تخصص گرايی؛ افغانستان در صدد لغو تخصص
وسعت مسلک طبابت به حدي است که در ايالات متحده امريکا پس از سيزده سال آموزش مستمر به يک داکتر اجازه فعاليت کلينيکي و کار بالاي مريضان داده ميشود. در همه کشورهاي جهان براي رشد سطح دانش اين داکتران جوان برنامههاي تخصصي را مهيا نموده اند تا سبب رشد ظرفيت علمي و مسلکي آنان گردد. در افغاستان اما، پس از اينکه يک داکتر طب پنج تا هفت سال تحصيل خود را در دانشگاه دولتي يا خصوصي به پايان ميرساند مستقيماً اجازه کار کلينيکي را دارد. بدون شک اين داکتر تازه وارد در ميدان وسيع طبابت، با مشکلات فراواني مواجه است. دانش طبي کافي نداشته و از تجربه کافي جهت تداوي امراض پيشرفته و حتا امراض متوسط برخوردار نيست و همواره با مشکلات فراوان کلينيکي مواجه است. دوره ليسانس براي يک دانشجوي طب، در واقع يک دوره مقدماتي و عمومي است. لازم است بعد از تکميل دوره ليسانس در يکي از بخش ها به صورت تخصصي ادامه تحصيل دهند. از همين جهت است که دوره Specialty يا تخصص طبي منحيث يکي از مراحل پذيرفته شده آموزش کلينيکي طبي در تمام کشور هاي جهان وجود دارد که طي اين دوره يک داکتر کلينيکي تحت آموزش علمي و عملي بالاي مريضان در شفاخانه هاي تخصصي و مراکز تخصصي قرار ميگيرند.
خوشبختانه بهمنظور رفع اين مشکل، درسال هاي گذشته برنامه اکمال تخصص درچوکات وزارت صحت عامه ايجاد گرديد که دوکتوران فارغ شده به سويه MD از دانشگاهها، پس از سپري نمودن امتحان شموليت، شامل اين برنامه چهارساله داخل خدمت ميگردد. اين داکتران تحت نام residency طي اين مدت زير نظر استادان و داکتران با تجربه و با دانش بيشتر، تحت آموزش علمي و عملي (Clinical Practice) در کنار بستر مريضان Bedside Teaching در شفاخانههاي تخصصي مربوط اين وزارت قرار ميگيرند، انواع واقعات پيچيده و مشکل طبي را مشاهده مينمايند و عملاً خود شان در جريان نوکريوالي ها و اشتراک درعملياتها وتداوي مريضان سهم ميگيرند. درنهايت بعد از چهار سال تجربه کار کلينيکي و مشاهده واقعات گوناگون و تداوي آنها تحت نظر استادان شان تبديل به يک داکتر نسبتاً توانا گرديده و تقديم جامعه ميگردند. از جانب ديگر برنامه اکمال تخصص درکنار پيشبرد برنامه هاي تخصصي يکي از موارد مهم و حياتي ارتقاي دانش طبي ديگر که همانا تحقيقات طبي يا (research ) را که اساسي ترين و انفکاک ناپذير ترين عنصر پيشرفت علوم و يا به عبارت ديگر توليد علم در جهان بشمار ميرود، نيز به پيش ميبرد. هر چند اين بخش که با همکاري انستيتوت ملي صحت عامه به پيش برده ميشود به صورت پيشرفته آن جريان ندارد؛ اما يک گام بنيادي و يک اساس گذاري خوب و شايسته يي بهمنظور پيشرفت طبابت کشور است.
در اين اواخر مسوولان صحت عامه اما؛ تصميم بکر و جديدي اخذ نموده اند، با تأسف قرار است برنامه اکمال تخصص لغو و يا در حد چند شفاخانه در مرکز و ولايت ها، تقليل دهند. اين در حالي است که از يکطرف مريضان کشور ما از سبب تداوي غير تخصصي به کشورهاي همسايه سرگردان اند، تشخيص و تداوي دچار چالش است، امراض جديد و صعب العلاج در حال فزوني بوده و بالاخره ويروسها و امراض خطرناک مثل ويروس کرونا وغيره در حال ظهور اند از طرف ديگر کادر تخصصي در سراسر کشور خيلي اندک است و در بعضي ولايتها حتا وجود ندارد و کادر تخصصي موجود نيز نياز به دانش و تخصص بيشتر و برنامههاي فوق تخصصي وعلمي بيشتر دارند. درچنين شرايطي که نياز مبرم به آموزش و تحقيقات تخصصي و حتا فوق تخصصي احساس ميگردد و ضرورت جدي است تا بخش هاي تخصصي تقويه گردد و از نيروهاي متخصص و بخشهاي تشخيصي و تخصصي حمايت گردد و حتا برنامههاي Subspecialty و Supracpiciality (تخصص هاي فرعي و فوق تخصص) ايجاد گردد؛ بهجاي اين همه تلاش و پيشرفت، متأسفانه پاليسي سازان مملکت در چنين شرايط مصمم اند تا جلو آموزش مسلکي و تخصصي را گرفته و برنامه اکمال تخصص را از شفاخانههاي کابل و ولايتها برچينند. به جاي توسعه، تقويه و مديريت اين برنامه مهم و حياتي بهدنبال حذف ان هستند.
ادعاي مسوولان صحت عامه اين است که برنامه اکمال تخصص مانع و يا بهعبارت ديگر مخل عرضه خدمات صحي در شفاخانههاي کشور بوده و نيروي کار طبي بايد صرف مصروف عرضه خدمات باشند. اين وزارت پهلوي پنهان و وحشتناک ديگر اين تصميماش را نسنجيده که اين عمل چه صدمه به طبابت کشور وارد خواهد نمود و بنياد دانش طبي را چگونه ويران خواهد نمود. اين ادعاي به ظاهر زيبا ممکن، در يک بخش هنري يا حرفه يي مناسب باشد که در آن فقط با فعاليت عملي و هنري بتوان به نتيجه يا outcome مطلوب دست يافت. اما در يک بخش هاي علمي و در جهانيکه علوم با سرعت نور در حال پيشرفت است و در سکتوريکه همه روزه روشهاي علمي پيشرفته عرضه ميگردد. کاري نهايت غير عاقلانه و غير علمي بهنظر ميرسد. جدا شدن برنامههاي تخصص در واقع جدا شدن علم از طبابت است، جدا شدن آموزش مستمر از طبابت است، جدا شدن نيروي دريافت علوم جديد از طبابت است. مسلماً ماهيت اين پرگرام و فعاليت روزانه آن شامل بحثهاي علمي و دانش جديد طبي بين دوکتوران شامل اين پروگرام است. جدا شدن تخصص از بدنه طبابت کشور عرضه خدمات تخصصي ومسلکي را در شفاخانه هاي کشور شديد ضربه وارد نمود و درون مايه طبابت را از دانش طبي و علوم جديد تهي کرده وپرسونل طبي باقيمانده را تبديل به نجارهاي و اشخاص حرفه يي خواهد نمود که صرف فقط هنر طبابت را بدانند و علم طبابت را نه. خوب ميبود که مديران صحت کشور بهجاي اينکه ضعف مديريت شان را با قيچي نمودن صحت کشور سرپوش بگذارند بل با مديريت چنين مشکلات در جستوجوي حذف آن ميگردند اين کار بدان ميماندکه عضو مريض يا زخمي خويش را بهجاي تداوي و قطع نماييم. که بدون شک پروگرام تريننگ تخصص يکي از بازوان پرتوان عرضه خدمات با کيفيت و علمي طبي در کشور است. ممکن نحوه پيشبرد اين پروگرام مشکلات خويش را داشته باشد، بهتر ميبود که طرح هاي بهبودي آموزشي و مديريتي براي آن ريخته ميشد، بهتر ميبود که مديران جديد اگر لياقت لازم داشتند بهجاي اينکه از تکليف و جنجال برنامهها شانه خالي نمايند، اين برنامه را پربار تر و شکوفا تر ميساختند. ممکن در اين بخش مشکلات و نارسايي وجود داشته باشد، ممکن معيارهاي پذيرفته شده کشورهاي همسايه را تکميل نتواند، ممکن بايد هاي يک پروگرام اکادميک و معيار هاي جهاني را کامل نتواند. ممکن کارمندان صحي در جريان عرضه خدمات مصروف آموزش طبي و تحقيق شان باشند. اما اين بدان معنا نيست که ما پيشرفت و علم و دانش و برنامه هاي علمي را از کنار طبابت برداريم. درصورتيکه اين تصميم غيرعاقلانه در خصوص لغو و يا تقليل در سيستم اکمال تخصص اجرا شود بازنده اصلي مردم نيازمند افغانستان و بهخصوص مريضان بوده و متعاقباً سيستم صحي کشوره بوده که تاريخ يک دوره سياه و تاريک براي سيستم صحت افعانستان به ثبت خواهد رساند. اين تصميم مزخرف سيستم صحت را به قهقرا برده و سالهاي سال به عقب بر خواهد گرداند. تقاضا مينمايم که مسوولان علم دوست کشور تلاش نمايند طبابت را هرچه علمي تر و تخصصي تر بسازند، زيرا مشکلات مريضان نيز در تداوي امراض پيشرفته و تخصصي است نه در تداوي اسهالات و امراض اوليه. اميدوارم وجدان خويش را محکمه تصاميم شان قرار دهند و از تصاميم نادرست و غيرعالمانه وغيرعاقلانه دست بردارند.