ارگ رياست جمهوري افغانستان از صحبت تيلفوني وزير دفاع امريکا با آقاي غني خبر داده است. بربنياد، خبرنامه ارگ، وزير دفاع امريکا گفته که از صلح پايدار و آتشبس دايمي در افغانستان حمايت ميکند. همچنين گفته شده که دو طرف در اين گفتوگو، از افزايش خشونتها و ترورهاي هدفمند ابراز نگراني و آن را محکوم کردهاند.
تماسهاي تيلفوني مقامهاي دولت جديد امريکا با رهبري حکومت افغانستان را ميتوان بخشي از«ديالوگ سرد» و ناخوشآيند کابل واشنگتن در مورد صلح افغانستان خواند. اين ديالوگ بعد از آنکه آقاي غني نپذيرفت که در ارگ با خليلزاد ديدار کند، بيش از هر زمان ديگري سرد شده است. شايد امريکاييها از روي نزاکتهاي دپيلوماتيک و در کنترل داشتن اوضاع، گاه گاهي به کابل تماس ميگيرند، اما از پيامهاي تکراري آنان و فقدان حرفهاي تازه در اظهارات مقامهاي امريکايي ميتوان استنباط کرد که آنان علاقه چنداني به کار مشترک با تيم حاکم در کابل ندارند، اما در عين حال نميخواهند که کابل را به حال خود رها کنند.
وزير دفاع امريکا در حالي با رهبري حکومت افغانستان صحبت کرده که حکومت افغانستان انتظار تماس تيلفوني وزير امور خارجه امريکا را ميکشد. هرچند وزير دفاع نيز يک مقام عاليرتبه در دولت امريکا به شمار ميرود، اما در روند صلح افغانستان، حرف اول را وزير امورخارجه اين کشور ميزند و به همين دليل ميتوان گفت که صحبت تيلفوني وزير دفاع امريکا براي تيم حاکم در ارگ چندان دلگرم کننده نبوده است.
بعد از روي کارآمدن دولت جديد در امريکا، حکومت افغانستان براي اعلام يک موضع متفاوت و جاندارتر از جانب امريکا در روند صلح لحظه شماري ميکند. موضعي که حرف حکومت افغانستان در زمينه لزوم بازنگري جدي توافقنامه صلح دوحه را به کرسي بنشاند. اما به نظر ميرسد که امريکاييها چنين انتظاري را تا کنون بيپاسخ گذاشته و به جاي آن تلاش کردهاند تا رهبري حکومت افغانستان را به نحوي دلجويي کنند.
زمانيکه توافقنامه صلح دوحه بين امريکا و طالبان امضا ميشد، وزير امور خارجه امريکا به دوحه رفت و توافقنامه را امضا کرد، اما وزير دفاع امريکا جهت دلجويي از حکومت افغانستان به کابل آمد و با صدور اعلاميهيي از دوام حمايت امريکا از افغانستان سخن گفت. صحبت تيلفوني اخير وزير دفاع امريکا با رهبري حکومت افغانستان نيز شباهت زيادي با سفر وزير دفاع امريکا به کابل در هنگام امضاي توافق صلح ميان طالبان و امريکا دارد. وزير دفاع امريکا در حالي با آقاي غني صحبت کرده که وزير امور خارجه امريکا با زلمي خليلزاد ديدار کرده است.
حکومت افغانستان انتظار داشت که با روي کارآمدن حکومت جديد در امريکا، اولين اقدام در رابطه به صلح افغانستان از جانب امريکا اين باشد که زلمي خليلزاد فرستاده ويژه امريکا براي صلح افغانستان، از اين ماموريت کنار گذاشته شود، اما حکومت جديد امريکا اين کار را نکرد. نه تنها اين کار را نکرد، بلکه با تأييد دوام ماموريت خليلزاد، از اعمال تغييرات در برنامه صلح تهيه شده توسط خليلزاد نيز سخن نگفت. اين امر بيترديد که مايه نااميدي حکومت افغانستان از سياستهاي حکومت جديد امريکا در قبال صلح افغانستان است. امريکاييها متوجه اين نکته هستند و هر ازگاهي تلاش ميکنند که به حکومت افغانستان از ادامه حمايت خويش سخن بگويند، اما در عين حال برنامه اصلي خود را که همانا در توافق صلح با طالبان چارچوببندي شده، به پيش ببرند. صحبت تيلفوني وزير دفاع امريکا در همين راستا قابل ارزيابي است. کاخ سفيد خواسته است که همزمان با ادامه سياست قبلي مصالحه با طالبان، دم از همسويي با حکومت افغانستان نيز بزند تا اوضاع از دو طرف در کنترول باشد.
با توجه به اين امر که طالبان در روزها اخير، ميز مذاکره در قطر را رها کرده و سرگرم ديد و بازديدها از کشورهاي منطقه هستند، به نظر ميرسد که آنان به مشوره و دستور امريکاييها، در صدد برداشتن موانع منطقهيي صلح هستند. درحال حاضر، ايران، هند و روسيه موانع عمده منطقهيي به شمار ميروند. طالبان به ايران و روسيه سفر داشتند و احتمالاً که وزير خارجه امريکا جهت جلب حمايت هند، به اين کشور سفر کند.
در حال حاضر حکومت جديد امريکا با يک گزارش تازه در مورد وضعيت افغانستان تحت عنوان« گروه مطالعه افغانستان» روبه رو است که عمل کردن براساس توصيههاي آن تا حدودي ميتواند روند صلح را متأثر بسازد. هرچند دولت امريکا ملزم به عمل کردن به توصيههاي اين گزارش نيست اما حکومت افغانستان اميدوار است که اين گزارش راهنماي سياستهاي جديدامريکا در قبال صلح افغانستان باشد. حکومت افغانستان از اين گزارش استقبال کرده وامرالله صالح معاون نخست رياست جمهوري آن را مهم خوانده که به گفته وي تأييد کننده موقف حکومت افغانستان در قبال جنگ و صلح است.
با اينهمه چنانکه اشاره شد، دولت جديد امريکا اين اختيار را دارد که مسير تعيين شده توسط خليلزاد در مورد صلح افغانستان را بيکم و کاست بپيمايد. حکومت امريکا تلاش کرده تا حکومت افغانستان را به خونسردي در مطرح کردن خواست بازنگري سياست امريکا در قبال صلح فرا بخواند.
تنها روزنه اميد حکومت افغانستان اين است که حکومت جديد امريکا بنا به توصيه گزارش گروه مطالعه افغانستان، خروج نيروهاي نظامي خويش از افغانستان را اندکي به تعويق اندازد. اين چيزي است که با واکنش طالبان مواجه شده و از سوي اين گروه خطرناک خوانده شده است. هرچند امريکا طبق توافقي که با طالبان دارد، بايد تا حدود سه ماه ديگر تمامي نيروهاي خود را از افغانستان خارج کند، اما اگر چنين نکند، طالبان قدرت مانور بيشتري در مخالفت با اين تصميم ندارد. بعيد است که حاميان طالبان به اين گروه اجازه دهد که بخاطر چند ماه تعويق در خروج نظاميان امريکا، ميز مذاکره را ترک کند.
امريکاييها با امضاي توافق صلح با طالبان و کاهش شديد نيروهاي نظامي خويش از افغانستان، بار مسووليت جنگ را از شانههاي خود کم کردهاند. دولت جديد امريکا، به پيمانهيي که دولت ترمپ تحت فشار افکار عمومي براي ختم جنگ بود، تحت فشار قرار ندارد. حالا حکومت امريکا به مردم اين کشور گفته ميتواند که ما از افغانستان خارج شديم. توافقنامه صلح دوحه، سند اين مدعا است. اينکه زمان خروج چند پس يا پيش باشد، چيزي را تغيير نميدهد.
در اظهارات مقامهاي دولت جديد امريکا، هيچ نشانهيي وجود ندارد که مبتني بر آن بتوان گفت که در برنامه صلح امريکا تغييرات اساسي رونما خواهد که براساس آن زمان به نتيجه رسيدن مذاکرات داخلي براي مدت طولانيتري به تعويق مواجه شود. از نظر زماني، شايد تفاوت ديدگاه بين دولت جديد و دولت قبلي، در ماهها باشد نه در سالها.
طالبان طوري رفتار ميکنند که انگار همچون دولت آينده بلامنازعه افغانستان با کشورهاي منطقه سرگرم گفتوگو هستند. انگار آنان به کشورهاي منطقه اطمينان ميدهند که در آينده روابط شان با کابل دچار تغييرات منفي نخواهد شد.
آنچه اما از همه مهم و گنگ است، موضع حکومت افغانستان است. يگانه کسي که از سطح رهبري حکومت افغانستان در قبال صلح موضع روشن دارد، امرالله صالح معاون دوم رياست جمهوري است. شخص آقاي غني و افراد نزديک به او که در روند صلح با صلاحيت دانسته ميشوند، موضع صريحي در قبال صلح اتخاد نميکنند. انگار بسياري از مسايل پشت برده براي آنان نيز روشن نيست و دقيقاً نميدانند که چه موضعي اتخاذ کنند.
آقاي غني نوعي سکوت در اين زمينه پيشه کرده و تنها آقاي صالح است که پرچم مخالفت با طرح صلح امريکا با طالبان را بلند کرده است. به نظر ميرسد که حتا شخص آقاي غني و ديگر افراد و حلقات تصميمگير تا کنون به جد تصميم نگرفتهاند که زير پرچمي که آقاي صالح با شور انقلابي زايدالوصفي برافراشته قرار بگيرند! از اين ترديد و سکوت، احتمالات زيادي سر بيرون ميکند. يکي از قويترين احتمالها اين است که تيم تصميمگيرنده اصلي در ارگ، سرانجام تحت فشارهاي امريکا کوتاه بيايد و مخالفتهاي آقاي صالح پادرهوا بماند. احتمال قويتر ديگر اين است که شعارهاي ضد طالباني آقاي صالح جنبه عملي به خود بگيرد و به اين ترتيب آمادهگيها براي تشديد جنگ در بهار آينده گرفته شود و صلح اگر نه براي هميش بلکه براي يک سال ديگر به عقب زده
شود!