سیاسی

مردم و دشواری های زنده‌گی

 

 در افغانستان

امروزه شهروندان افغانستان با دشواري‌ها ومشکلات گوناگون روبه رو هستند؛ از تداوم جنگ گرفته تا فقر و تهي دستي، آواره‌گي و بيکاري، اعتياد به موادمخدر و افراطيت و… مشکلاتي استند که زنده‌گي مردم با همه اين‌ها گره خورده است، اما در ميان اين منجلاب هيچ اميدي به فرداي بهتر و افقي براي بيرون رفت از اين وضعيت به چشم نمي‌خورد.

بر بنياد گزارش‌ها بيش از هفتاد فيصد شهروندان کشور زير خط فقر زنده‌گي مي‌کنند و جنگ نيز به صورت پي‌هم از مردم همه روزه قرباني مي‌گيرد و خسارات هنگفت مالي را نيز به مردم وارد مي‌کند.

گاه طالب، گاه داعش و گاهي هم يک گروه ديگر تروريستي مسووليت اين حملات را به عهده مي‌گيرد ولي هنوز چهره‌هاي اصلي اين شياطين به درستي معلوم نيست که چگونه و چرا و به کدام دليل اين غنچه ها را زمين گير مي‌کنند.

سال‌ها همين گونه جوانان و فرزندان راستين اين مرزوبوم را کشته اند، ولي باز هم اين جوان مردان جان هاي شيرين خود را نثار آزادي وطن و هموطنان خود نموده اند. ولي باز هم کسي قدر خون پاک آنان را نمي‌دانند.

مردمان کشور ما هر روز شاهد از دادن عزيزان خود هستند و در اين روزهاي تيره و تار شب گون هزاران مادر بي فرزند، هزاران زن بيوه و هزاران کودک يتيم مي‌شوند.از سوي ديگر هموطنان ما از اثر حوادث طبيعي مانند سيلاب ها و زلزله‌ها و ديگر حوادث طبيعي آواره و بي خانه مي‌شوند و هيچ کسي هم وجود ندارد که از اينان بپرسند که حال شان چيست؟

اما باز هم اين نسل براي آبادي اين کشور زحمت مي‌کشند و عرق مي‌ريزند. هزاران جوان به تحصيل مي پردازند ولي همين جوانان را هم  اين شياطين آرام نمي‌گذارند.آموزشگاه‌ها را تخريب مي‌کنند و بالاي دانشگاه ها حمله مي کنند و اين نسل آزاده را مورد شکنجه قرار مي‌دهند، ولي نمي‌دانند هر چه ما را مي‌کشند ما بيدارتر و قوي تر مي‌شويم و با سر و گردن بلند به طرف پيروزي روان هستيم.

صدها جوان تحصيل کرده در اين کشور بدون کار و وظيفه در يک حالت بد بسر مي‌برند. با آن‌که سال‌ها عمر گران خود را بهر فرا گرفتن علم و دانش وقف کرده اند. ولي به جاي آنان کساني در دفاتر دولتي و خصوصي به کار گماشته مي‌شوند که پشتوانه و حامي قوي دارند.

قلم‌هاي نويسنده‌گان هميشه براي غم مي‌نويسند و رنگ قلم‌هاي شان مبدل به خون شهدا، آواره‌گان و يتيمان اين سرزمين شده اند.  ولي هنوز هم کساني هستند که اميد را از دست نداده اند و هنوز در برابر مشکلات ايستاده گي مي‌کنند نه با شمشير و تفنگ بل با قلم …..

هاجره احمدي

نوشته های مشابه

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بستن
رفتن به نوار ابزار