سیاسی

پس از صلح چه خواهد شد؟!

سیدخیلی

 

 

روند جاري صلح تا کنون به توافق‌نامه صلح متمرکز بوده است. همه طرف‌ها تلاش دارند تا توافقي ميان طالبان و دولت افغانستان به امضا برسد. به فرداي بعد از توافق تا کنون فکر اساسي نشده است.

در مورد وضعيت سياسي و امنيتي افغانستان بعد از امضاي توافق صلح، نگراني‌هايي زيادي وجود دارد. اين نگراني‌ها دو محور دارد: يکي، اين‌که احتمال دارد با خروج نيروهاي نظامي بين‌المللي از افغانستان، جامعه جهاني افغانستان را به فراموشي بسپارد و حمايت مالي جامعه جهاني در بخش‌هاي مختلف که افغانستان به آن نيازمند است، قطع گردد. محور دوم، رفتار و عملکرد طالبان است. بسياري‌ها نگران وضعيتي هستند که طالبان بعد از توافق صلح، تلاش کنند که نفوذ و کنترل خود را به همه ساختارهاي نظامي، سياسي، اداري و اجتماعي گسترش داده و در صدد برگشتاندن نظام امارتي شوند.

به عبارت ديگر مي‌توان گفت که بهبود اوضاع سياسي، امنيتي و اقتصادي افغانستان بعد از توافق صلح، به دو عامل بستگي دارد. يکي اين‌که جامعه جهاني و به ويژه امريکا و اروپا به حمايت خود از افغانستان در بخش اقتصادي و سياسي ادامه دهند و دوم اين‌که طالبان رفتار متعادل و معقولي در پيش گيرند و با بقيه نيروهاي سياسي و اجتماعي که طالبان آنان را رقيب يا دشمن خود مي‌پندارند رفتار مداراجويانه و تعامل‎‌پذير داشته باشند. هرگاه يکي از اين دو عامل موجود نباشد، وضعيت بدي در انتظار افغانستان پيش‌بيني مي‌شود.

مي‌توان گفت که تا حدودي دو عامل ياد شده با هم  مرتبط هستند. اگر توجه و حمايت جامعه جهاني از افغانستان ادامه يابد، محتمل است که طالبان نيز رفتار مناسبي در پيش گيرند و به اصطلاح از در تعامل و تفاهم با ديگران پيش بيايند. هرگاه جامعه جهاني افغانستان را به فراموشي بسپارد، احتمال اين‌که طالبان ميدان را خالي ديده و به تصفيه حساب با رقبا بپردازند، قوت مي‌گيرد. برعکس، هرگاه طالبان بعد از توافق صلح، تلاش کنند که در جهت به کنترول درآوردن تمام سازوکارهاي سياسي و اقتصادي و اجتماعي کشور گام بردارند، ممکن اين کار باعث شود که جامعه جهاني به صورت کامل حمايت خود از افغانستان را قطع کند و اين کشور را به حال خود رها کند.

امريکايي‌ها در روزها و ماه‌هاي اخير که بحث صلح داغ شده همواره تاکيد کرده‌اند که بعد از خروج نظاميان اين کشور از افغانستان نيز حمايت امريکا و متحدين اين کشور از نيروهاي امنيتي افغانستان ادامه يابد. به عبارت ديگر امريکايي‌ها گفته‌اند که مردم افغانستان نگران نباشند، اين کشور به حمايت خود از افغانستان بعد از توافق صلح و بعد از خروج نيروها نيز ادامه خواهد داد. به بيان ديگر، امريکايي‌ها تا جايي که به آنان مرتبط است، تلاش کرده‌اند که به نگراني‌هاي مطرح شده در خصوص عواقب خروج نيروها و وضعيت پسا صلح اطمينان دهند.

اما طالبان تا کنون در باره نگراني‌هاي مطرح شده از چگونه‌گي رفتار شان در فرداي توافق صلح و شموليت در حکومت يا به تعبير ديگر رسيدن به قدرت، وضاحت نداده‌اند. اين گروه طوري افاده داده که مسايل بعد از صلح بماند به همان زمان. به بيان ديگر، موضع طالبان در رابطه به اين نگراني‌ها روشن نيست و اين خود به تشديد نگراني‌ها افزوده است. در اين رابطه تحليل‌هاي متفاوتي مطرح شده است. برخي‌ها به اين باورند که طالبان تغيير نکرده و به محض دست‌يابي به قدرت، رفتارهاي زورگويانه و سلطه‌جويانه خود را تکرار خواهند کرد. برخي‌ها اما مي‌گويند که طالبان تغيير کرده و ناگزيرند که با شرايط جديد خود را وفق دهند.

چنان‌که در بالا اشاره شد، آينده افغانستان بعد از صلح در گرو تعامل طالبان با دو نيرو دانسته مي‌شود. جامعه جهاني و  نيروهاي سياسي-قومي رقيب طالبان. اگر توافقات صلح تعامل پايدار ميان طالبان و دو نيروي ياد شده را تضمين کند، مي‌توان انتظار داشت که آينده افغانستان دست‌کم بدتر از اين نخواهد شد. حالا سوال اين است که آيا روند کنوني صلح در مسير تعامل دنيا با طالبان و تعامل نيروهاي رقيب طالبان با اين گروه قرار دارد يا خير. يا به بيان ديگر آيا طالبان آماده شده که وارد يک تعامل پايدار با جامعه جهاني و نيروهاي رقيب شده و نسبت به آينده کشور و مردم نگاه عاقلانه و مسوولانه داشته باشد؟! برخي‌ها پاسخ اين سوال را به نشست آينده استانبول محول مي‌کنند. ديده شود که در اين نشست چه توافقاتي انجام خواهد شد.

اما مي‌توان در حال حاضر با اشاره به برخي از نشانه‌ها، تا حدودي تحليل احتياطاً خوش‌بينانه مطرح کرد. در واقع نشست استانبول و چگونه‌گي مواجهه طالبان با آن تا حدود زيادي مشخص خواهد کرد که پاسخ سوال‌هاي اخيرالذکر چه باشد. يعني به محض اين‌که طالبان در نشست ترکيه اشتراک کنند يا اعلام آماده‌گي کنند، مي‌توان به بخشي از پرسش‌ها پاسخ نسبي پيدا کرد.

هرچند طالبان در ابتدا در واکنش به تمديد چند ماهه خروج نيروهاي امريکايي از افغانستان گفت که در نشست ترکيه اشتراک نمي‌کنند، اما سپس نشانه‌هاي بروز کرده که حاکي از نرمش اين گروه در قبال اين موضوع است. اين گروه بعداً از اعلام زمان خروج نيروهاي امريکايي استقبال کرده است. هرچند سخنگوي طالبان ضمن استقبال از تعيين تاريخ خروج نيروهاي امريکايي، تاکيد کرده که موضع طالبان در قبال نشست استانبول هنوز پابرجاست، اما طوري افاده داده که اين گروه در حال راي‌زني در اين رابطه بوده و ممکن در روزهاي آينده موقف خود را تغيير دهد. يک احتمال قوي اين است که طالبان در نشست ترکيه اشتراک کند.

پاکستاني‌ها روند جاري صلح را به نفع طالبان ارزيابي مي‌کنند و انتظار مي‌رود که بالاي طالبان فشار نهايي را وارد کنند که در نشست استانبول اشتراک کنند. طالبان نمي‌توانند از امر پاکستان در اين زمينه سرپيچي کنند. در واقع طالبان در اقدامات استراتيژيک به شدت وابسته به تحليل‌هاي استخباراتي پاکستاني‌ها هستند. طالبان خود توان تحليل دقيق وضعيت را ندارند و به اصطلاح به ساده‌گي قادر به تشخيص منافع و مضار استراتيژيک خود نيستند. در همچو موارد به پاکستان اتکا مي‌کنند و گمان غالب اين است که مشوره پاکستان اين است که طالبان در نشست استانبول اشتراک کنند. بعد از مکالمه تليفوني اردوغان با عمران خان، موضع طالبان در قبال نشست حاوي انعطاف بود!

هرگاه طالبان با وجود مخالفت ابتدايي با نشست استانبول به مشوره پاکستان به در اين نشست اشتراک کنند، معنايش اين است که اين گروه در آينده تحت کنترل و مديريت پاکستان و کشورهاي منطقه وجهان حاضر به انعطاف نشان داده در باره مسايل مهم ديگر نيز است و اين خود همان اميدي است که بسياري‌ها به تغيير رفتار طالبان بسته‌اند. در واقع اين امر نشان خواهد داد که امکان تعامل طالبان با جامعه جهاني و با نيروهاي رقيب وجود دارد.

از رفتار و گفتار امريکايي‌ها و پاکستاني‌ها و بقيه کشورهاي دخيل در قضيه افغانستان چنين برداشت مي‌شود که همه به اين نتيجه رسيده‌اند که پس از توافق صلح در افغانستان حکومتي روي کار شود که در آن هم طالبان حضور داشته باشند و هم بقيه نيروهاي سياسي و اجتماعي رقيب طالبان. يک حکومت مشارکتي که بتواند هم دست‌کم در کوتاه مدت به منازعات سياسي داخلي نقطه پايان بگذارد و هم به رقابت ها و منازعات کلان قدرت ميان کشورهاي قدرت‌مند جهان و منطقه. حتا هند و ايران که به لحاظ سنتي از مخالفان طالبان به شمار مي‌روند موضع شان همين است. طالبان را نفي نمي‌کنيم و مي‌پذيريم که شريک قدرت باشند اما نمي‌خواهيم که مثل گذشته همه چيز درافغانستان به طالبان تعلق گيرد و ديگران طرد و نفي شوند!!

نوشته های مشابه

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بستن
رفتن به نوار ابزار