سیاسی
وخامت اوضاع کشور؛ بايدها و نبايدها!

وضعيت کشور به شدت وخيم و بحراني است. از يک طرف طالبان با گذشت هر روز از مذاکرات صلح و باور به يک راه حل سياسي دور ميشوند. بر طبل جنگ و خونريزي و خشونت ميکوبند و تلاش دارند که کشور را با قوه قهريه تصرف کنند و امارت اسلامي کذايي شان را دوباره در کابل احيا نمايند. در جامعه وحشت و هراس و نااميدي موج ميزند، جنگ هزاران خانواده را بيجا کرده است. چند ولايت به گونه کامل سقوط کرده و شهرهاي ديگر هم که تاکنون سقوط نکرده در محاصره به سر ميبرند. مردم در بلاتکليفي زندهگي ميکنند و نميدانند که چه خواهد شد. کشور به سوي جنگ داخلي روان است و بار ديگر نبايد احتمال تکرار دهه هفتاد دست کم گرفته شود- فروپاشي کامل دولت و قواي مسلح و حکومت.
نميتوان گفت که حکومت امکانات ندارد، زيرا در تمام عرصهها نسبت به گروه طالبان برتري دارد. قواي هوايي در اختيار دولت است، 30 هزار سرباز مسلح تعليم ديده دارد، تانک و توپ و مهمات فراوان در اختيار دارد، قطعات کماندوي ارتش و 01 امنيت ملي و خاص پوليس کابوس طالبان هستند و افزون بر اين هزاران نيروي بسيج ملي نيز در حمايت از دولت عليه طالبان قيام کرده است.
در بُعد سياسي نيز مشروعيت داخلي و خارجي از آن دولت است، حمايت کشورهاي منطقه و جهان را با خود دارد، عضو ملل متحد است، دولتهاي جهان سفير همين حکومت را به رسميت ميشناسند. نماينده افغانستان در جهان نيز همين حکومت است، ولي با آن هم چرا اراضي يکي پس از ديگري سقوط ميکند، عامل اساسي آن چيست- فساد در همه ابعاد.
فساد عامل تمام بدبختي کشورمان است، اين پديده سبب تضعيف قواي مسلح، بياعتمادي نسبت به توانايي دولت، مايوس شدن ملت، فقر سيستماتيک و جذب جوانان بيکار در صف طالبان شده است.
فساد پديدهاي نيست که به اين زوديها زدوده شود، پس چه بايد کرد که وضعيت تغيير کند و دولت بتواند به حيات خود تا رسيدن به يک توافق صلح ادامه بدهد و همچنان در مذاکرات صلح دست بالا را داشته باشد؟
در شرايط کنوني انتظاري هم وجود ندارد که دولت افغانستان بر کل جغرافياي کشور حاکم عام و تام باشد، زيرا نه توانايي آن را دارد و نه نياز است که نيروي مسلح و پوليس در مناطق دور افتاده و خالي از سکنه و مساعد براي حاکميت طالباني بيهوده مصرف شود. در اين اوضاع، دولت بايد از سه بخش به شدت محافظت کند؛ شهرهاي بزرگ، بنادر تجارتي(شامل ميدانهاي هوايي) و راههاي مواصلاتي. اگر دولت بتواند اين سه بخش را محافظت کرده و از گزند طالبان دور نگهدارد، هم بقاي نظام تضمين ميشود و هم جنگ به بنبست ميرسد و ناگزير روند صلح دوباره احيا ميگردد. در اين صورت دولت افغانستان در مذاکرات نيز دست بالا داشته و شرايط خويش را ميتواند بر گروه طالبان تحميل کند.
شکوهمند/ خبرگزاریديد



