سیاسی

همسايه های افغانستان  نگران پساخروج نيروهای امريکايی اند

صديق الله توحيدی

پس از اعلام خروج نيروهاي امريکايي و ناتو الي يازده ماه سپتامبر سال روان همسايه هاي افغانستان نگران جنگ هاي شديد داخلي و يا هم سلطه مطلقه طالبان برکشور اند.

در هفته گذشته وزير داخله تاجيکستان به جمهوري اسلامي ايران و امام علي رحمان عازم اسلام آباد شد. رييس جمهوري تاجيکستان افزون بربحث پيرامون وضع افغانستان با عمران خان نخست وزير پاکستان چندين قرارداد همکاري را به امضاء رسانيد. امام علي رحمان از ناحيه قرغيزستان به دليل برخورد قبلي مرزبانان دو کشور نيز نگران است. امام علي رحمان مي‌داند که اگر جنگ هاي داخلي در افغانستان مشتعل شود آن کشور ناگزيرخواهد بود شمار زيادي از مهاجرين شمال افغانستان را ميزباني کند.

ايراني ها و روسيه نيز که قبلاً تماس هاي با طالبان داشتند مي خواهند مطمين شوند که در افغانستان جنگ هاي خونين ديگر آغاز نخواهد شد، ايران نسبت به روسيه بيشتر در معرض هجوم مهاجران افغانستاني قرار خواهد گرفت و در وضعيت اقتصادي بد و تحريم هاي ايالات متحده امريکا عليه ايران پذيرفتن شمار زيادي از مهاجرين افغانستاني افزون بر دو ميليون مهاجر متوطن دشواري زيادي را براي آن کشور به وجود خواهد آورد.

فدراتيف روسيه بيشتر نگران نفوذ گروه هاي اسلام گراي آسياي ميانه است که ممکن است در صورت پيروزي کامل طالبان نهضت اسلامي ازبيکستان و ناراضيان تاجيک به کشورهاي شان باز خواهند گشت. و طبعيتاً خاطرات تلخ چچن و تا تارستان در حوزه فدراتيف روسيه دوباره زنده خواهد شد. روسيه باور دارد که داعش محصول ايالات متحده امريکاست و آن کشور بي علاقه نيست که روسيه وکشورهاي مشترک المنافع بي ثبات شود.

جمهوري مردم چين ازيک سو علاقه دارد که شريک اقتصادي افغانستان باشد و از جانب ديگر نگران نفوذ آيغورهاي ايالت سينکيانگ بوده و مي‌داند که شماري از اين ناراضي ها در افغانستان و پاکستان بسر مي برند لذا با جديت وضع افغانستان را تحت نظر دارد، اما پاکستان که نسبت به همه کشورهاي منطقه و همسايه هاي دخيل در قضاياي افغانستان است نيز ظاهراً ابراز نگراني مي کند. عمران خان در تازه ترين مصاحبه اش با خبرگزاري رويترز گفته است که اسلام آباد تلاش دارد تا قبل خروج نيروهاي امريکايي در افغانستان يک توافق سياسي کامل به وجود بيايد.

عمران خان افزوده است که مردم پاکستان در هراس اند که اگر جنگ هاي داخلي در افغانستان تشديد شود بازهم سيلي از مهاجرين به آن کشور سرازير خواهد شد. پاکستان مي‌داند که مهاجران بيشتر به پاکستان پناه ببرند ديگر هيچ کشوري به مساعدت پاکستان نخواهد شتافت و بازميزباني مهاجرين به دوش اسلام آباد خواهد بود. عمران خان گفته است که پاکستان ديگر سياست عمق استراتيژيک در افغانستان را دنبال نمي کند. گفتني است که قمرباجوه رييس ستاد ارتش پاکستان يک ماه قبل گفته بود که پاکستان سياست تقابل را با سياست همکاري منطقه‌يي تعويض کرده است.

اما افغانستان که محور تشنج است درحال حاضر سياست بي تفاوتي را در پيش گرفته است نه تحرک دارد و نه هم وزير خارجه به کشورهاي ذي‌دخل سفر مي‌کند، زيرا سکان دار سياست داخلي و خارجي مردي است که درتوهم دانايي بسر مي برد و فکر مي کند خودش براي همه کارهاي افغانستان کافي است. داکتر غني بيش تر از يک ماه است که تلاش دارد اجماع را به وجود بياورد، اما تاهنوز موفق نشده است زيرا ايشان حاضر نيست که از صلاحيت سلطاني خودش کاسته شود و رهبران سياسي نيزنمي خواهد عضوشوراي شوند که فقط مي تواند مشورت دهد و طبيعت ذاتي داکترغني هم چنان است که به مشورت کسي عمل نمي کند.

معلوم نيست که اسلام آباد واقعاً سياست مرسوم در قبال افغانستان را تغيير داده است يا خير؟ اما اگر سياست آن کشور به سمت مثبت تغيير کرده باشد بر افغانستان است که پا پيش بگذارد و يخ هاي چندين ساله ميان دو کشور را آب کند. اظهارات حمدالله محب مشاور امنيت ملي در ننگرهار نشان داد که افغانستان علاقه اي براي آب کردن يخ هاي چندين ساله در روابط سياسي ميان دو کشور را ندارد.

کابل هنوز هم خواب است؛ منتظر است که کابل در محاصره قرار بگيرد بعد تلاش هاي ديپلوماتيک را آغاز خواهد کرد و يا هم داکتر غني وحواريونش در ارگ معتقد اند که پايان سلطه شان نزديک است، علاقه ندارند کاري کنند که جنگ هاي قومي بارديگر مشتعل نشود چه بسا که شايد چنان وضعي مطلوب شان باشد، زيرا جنگ تمام خاطرات تلخ سردمداران کنوني را به فراموشي خواهد سپرد.

پاکستان توان تخريب مجدد کابل را دارد، اما بايد تجربه کرده باشد که تداوم حکومت طالبي طرفدار اسلام آباد ناممکن است حالا نياز است که داکترغني و جمع سياست مداران براي آينده کشور بعد از خروج نيروهاي امريکايي برنامه ريزي نمايند ولو حکومت موجود درفرداي پسا خروج به کارش ادامه ندهد، اما مردم حق دارند به صلح باعزت برسند و افغانستان از طريق مذاکره از چنگال افراطيت نجات داده شود. در غير آن داستان تراژيد و خونين کشور وارد فصل تازه اي خواهد شد که نه طالب سود خواهد کرد نه غني و هم امريکا و کشورهاي همسايه، اما زيان اصلي را مردمي متقبل خواهند شد که رمقي ديگر در آن ها نيست.

نوشته های مشابه

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بستن
رفتن به نوار ابزار