سیاسی
معمای خروج، پشت سر خطا، پيش رو خطر
نهادهای اطلاعاتی امریکا به دولت جو بایدن هشدار دادهاند اگر بدون توافق صلح و تقسیم قدرت میان طرفهای درگیر، نیروهای امریکایی از افغانستان خارج شوند، “جنگجویان طالبان ممکن است در مدت دو تا سه سال بر افغانستان غلبه کنند”. مقامات امریکایی گفته اند که در صورت تحقق چنین کاری فرصت دوباره به شبکه القاعده برای بازسازی ساختارش در افغانستان داده خواهد شد. پیش از این جو بایدن گفته که تحقق خروج نیروهای امریکایی تا اول می “به دلایل تاکتیکی” بسیار “دشوار” است، اما تاکید کرد که امریکا قصد ندارد مدت طولانی در افغانستان بماند.
در همین حال، آلمان هم اعلام کرده که پارلمان این کشور ماموریت نیروهایش در افغانستان را برای ۱۰ ماه دیگر تمدید کرده است.
طالبان هشدار داده اند اگر همه نیروهای خارجی مطابق توافقنامه دوحه در زمان مشخص شده از افغانستان خارج نشوند، مسوولیت آن به امریکا برمیگردد.
این گروه افزوده که در این صورت ناگزیز است “به جهاد و مبارزه مسلحانه در برابر نیروهای اشغالگر دوام بدهد و کشور خود را آزاد بسازد”.
هشدار سازمانهای استخباراتی امریکا درباره خطرات خروج غیر مسوولانه و عجولانه نیروهای امریکایی از افغانستان، بی تردید ناشی از نگرانی این سازمآنها از وضعیت امنیتی افغانستان نیست، بلکه برآمده از ارزیابیهای معطوف به امنیت ملی ایالات متحده و خطری است که احیای دوباره القاعده را متوجه امنیت امریکا میکند.
این در حالی است که پیامدهای سلطه دوباره طالبان بر افغانستان، برای مردم و امنیت ملی کشور ما دهها بار بیشتر از امریکا خواهد بود.
به این ترتیب، خروج نیروهای خارجی بر اساس جدول زمان بندی شده در توافق دوحه، در صورتی که روند سیطره مجدد طالبان را تسریع و تسهیل کند، تهدیدهای آنی و مستقیم را متوجه امنیت و ثبات افغانستان و امریکا میکند.
با این حال، واقعیت مهم تر این است که تمدید چند ماهه حضور نیروهای خارجی به شمول امریکاییها، آلمانیها و دیگر شرکای آنها در افغانستان برخلاف خوش بینیهایی که در نزد مقامهای کابل برانگیخته، لزوماً کمکی قابل اعتنا و پایدار به تغییر نتیجه نمیکند، زیرا دایره مأموریت نظامی غرب در افغانستان از سال ۲۰۱۴ تاکنون به اندازه ای محدود شده که عملاًً حضور و عدم حضور این نیروها توفیر و تفاوتی معنادار برای امنیت افغانستان ایجاد نمیکند.
قوای نظامی غربی سالهاست که دیگر علیه تروریزم نمیجنگند و توافق دوحه، این راهبرد را رسمیت بخشید. بخش اصلی و بزرگ جنگ افغانستان، بر دوش نیروهای مسلح ملی است، نیروهایی که به شدت ضعیف و آسیب پذیر اند و برای بقا نیازمند استمرار کمک های مالی و تسلیحاتی قدرتهای غربی می باشند.
این نشانگر خطای راهبردی غرب در افغانستان است که بدون ایجاد یک نیروی بازدارنده قوی، قابل اطمینان و پایدار، تصمیم گرفت مسوولیت های امنیتی و جنگ جهانی علیه ترور را به نیروهای افغان منتقل کند و اکنون هم بدون آنکه در فاصله بین انتقال مأموریت امنیتی و ادامه حضور نظامی محدود، اما مستقیم خود، کاری اساسی برای خودکفایی و تسلط قوای افغان بر سرزمین و امنیت کشورشان انجام دهد، در تراضی یکجانبه با طالبان تصمیم به خروج عجولانه در میانه جنگ خونین و خشونت بار گرفته است، جنگی که در آن، طالبان دست برتر را دارند، در موضع قدرت قرار دارند و از همین موضع هم وارد مذاکرات سازش با امریکا شده اند.
موضع گیری واکنشی سخنگویان طالبان درباره تصمیم تازه جو بایدن هم نشان میدهد که آن گروه همچنان خود را در موقف قدرت می بیند و در صدد است تا با تکیه بر زور به اهداف استراتیژيک خود در عرصه صلح و سیاست دست پیدا کند.
این در حالی است که شواهد متقن و محکمی وجود دارد که به رغم تعهد صریح طالبان در توافقنامه دوحه، آن گروه نه تنها ارتباط خود با القاعده را قطع نکرده، بلکه آن را گسترش داده است و شبکه تروریستی حقانی که مسوولیت پیشبرد عملیاتهای جنگی طالبان و طراحی و اجرای نقشه های تروریستی آن گروه را بر عهده دارد، در متن و محور این رابطه قرار داشته و حتا کانالهایی را برای همکاری با داعش ایجاد کرده است.
با توجه به این مسایل، امریکا در وضعیت دشوار قرار دارد، وضعیتی که ناشی از گذشته ای پرخطا و مبتنی بر محاسبات غلط و تصمیمهای زیانبار است و در چنین شرایطی تصمیم به خروج، صرف نظر از اینکه در اول ماه می اجرایی شود یا چند ماه پس از آن، سرنوشتی خطرناک و تاریک را برای افغانستان رقم خواهد زد و پیامدهای این تصمیم نادرست، دامن امنیت منطقه و جهان را نیز خواهد گرفت، زیرا بازگشت طالبان، به احیای القاعده و دیگر شبکههای عظیم تروریستی هم منجر میشود و این تهدیدی فراگیر برای امنیت جمعی همه کشورها در سراسر جهان خواهد بود.
عبدالمتین فرهمند/ جمهور