سیاسی

مردم افغانستان؛ به کمک و حمايت جهانی نياز دارند

در سال ۲۰۰۱، وقتی طالبان قدرت را در دست داشتند، زنان (افغان) نمی‌توانستند تحصیل کنند یا سر کار بروند؛ نمی‌توانستند به مراکز پزشکی بروند و مجبور بودند برقع بپوشند و این پوشش آن‌گونه که در بریتانیا می‌بینیم، اختیاری نبود.

طالبان اکنون با جذب حمایت و اتحاد با دشمنان سابق خود سعی می‌کنند نشان دهند که تغییر کرده‌ اند. آن‌ها می‌گویند زنان می‌توانند شاغل باشند و تحصیل کنند و این مسأله با اصول اسلامی و سنت‌های افغان همسو است، اما به هر روی، طالبان از آنچه حق و حقیقت می‌داند، تفسیر مخصوص خود را دارد.

آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده امریکا به تازه‌گی، گفته است: “آنان در مناطقی که اشغال می‌کنند، جرائمی را مرتکب می‌شوند که گزارش آن می‌رسد.” زنان افغان هم که در خطر به زیر سلطه کشیده شدن قرار دارند، می‌گویند که عقیده و باورهای طالبان اصلاً تغییر نکرده است.

با خروج نیروهای ایالات متحده و مهلت ۱۱ سپتامبر ۲۰۲۱ برای خروج تمام نیروهای ایتلاف، آن‌هایی که در این کشور می‌مانند، چگونه می‌توانند از خود دفاع کنند؟

تلاش‌های ناکام متعددی برای کلید زدن معاهده صلح انجام شد، اما از زمان توافق مقدماتی برای شروع مذاکرات صلح در دسامبر ۲۰۲۰، هیچ پیشرفت دیگری در مذاکرات صلح صورت نگرفت. به هر صورت، ایالات متحده و متحدانش معتقدند اهداف اصلی عملیات جنگی در افغانستان محقق شده است و ازین پس حضور نظامی در این کشور درست نیست.

همه ما می‌دانستیم نیروهای نظامی روزی خارج خواهند شد، اما من با نحوه اجرای این کار مخالفم. برای زمان طولانی من معلم زنی افغان بودم که خانواده‌اش از دست طالبان فرار کرده بود. آن‌ها که برای عروسی‌ها هم مجبور بودند به مشکل لباس بپوشند و هنگام بیرون رفتن باید حسابی خود را بپوشانند تا شکنجه نشوند، از خاک پنج کشور گذشتند تا در نهایت در بریتانیا مستقر شدند. این خانواده شش دختر و یک پسر داشت. زنان خویشاوند آنان اکنون در افغانستان زنده‌گی می‌کنند و می‌ترسند که با اشغال سرزمین‌های بیشتری به دست طالبان، میلیون‌ها زن و دختر با سرکوب و خشونت آنان مواجه شوند.

یکی از دختران خانواده گفته: “وقتی طالبان حکومت افغانستان را در دست داشت، ما را از رفتن به مدرسه منع کرده بود و نمی‌گذاشت تحصیل کنیم؛ چرا که می‌ترسید ما قدرتمند و به رهبران آینده مبدل شویم.”

از زمان سرنگونی طالبان در دو دهه پیش، با حضور و فعالیت سازمان‌های بین‌المللی برای ساخت مدارس و تأمین امنیت دختران در دستیابی به آموزش، پیشرفت‌های زیادی در زمینه تحصیل دختران حاصل شد. این تلاش‌ها بی‌نقص نبود ولی حداقل گامی در مسیر درست به شمار می‌رفت.

در می ۲۰۲۱ به مکتب سید الشهدا در کابل حمله شد که مرگ حداقل ۸۵ نفر را در پی داشت، از جمله بسیاری از دانش‌آموزان  دختران که در تحصیل و یادگیری مصمم بودند. این نشانه عیان دیگری حاکی از تأثیر شدید و نامتناسب طالبان بر زنده‌گی زنان و دختران افغان است، به ویژه آن‌هایی که تشنه آینده‌ای روشن‌ترند و براغی دست‌یابی به آن تلاش می‌کنند.

سر اد دیوی، رهبر لیبرال دموکرات‌های بریتانیا، گفته است: “با اشغال قلمروهای گسترده‌ای به دست طالبان در مسیر حرکت آن‌ها به سمت کابل، میلیون‌ها زن و دختر با عصر جدیدی از بی‌عدالتی، نابرابری و خشونت مواجه می‌شوند و در همین حین احتمال بروز اشکال جدید تروریزم بین‌المللی در سراسر افغانستان وجود دارد.”

در سال ۲۰۰۱، این حملات ۱۱ سپتامبربه رهبری القاعده بود که سبب شد دولت بوش تصمیم بگیرد جنگ جهانی علیه تروریزم به راه اندازد و حقوق و توان‌مند ساختن زنان را در قلب مبارزه خود علیه طالبان قرار داد.

در دوران ریاست‌جمهوری بارک اوباما، در دوره بعد، هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه، در سخنرانی خود درباره افغانستان گفته که  طالبان باید از حمایت «القاعده» دست بردارد یا با «با عواقب آن مواجه شود». او درباره نقش حیاتی زنان در تحقق صلح هم گفته: “به عقیده ما دستیابی به صلح پایداری که به ساکت کردن و به حاشیه راندن زنان منجر شود، امکان‌پذیر نخواهد بود.”

ادبیات بسیاری از کشورهای غربی (هنگام صحبت درباره افغانستان) بر حقوق زنان و دختران افغان و مبارزه برای توان‌مندسازی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی آنان متمرکز بوده است. اگر دولت بریتانیا نتواند با شرکای بین‌المللی خود همکاری کند و قدرت طالبان در میدان جنگ افزایش یابد، ما از تحقق مسوولیت‌ خود در قبال مردم افغانستان بازخواهیم ماند. سرنوشت زنان و دختران افغان و حقوق آن‌ها به ریسمانی نازک بند است.

اندیپندنت فارسی

 

نوشته های مشابه

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بستن
رفتن به نوار ابزار