حکومت افغانستان به رهبري محمد اشرف غني، با طرح صلح مورد نظر خليلزاد موافق نبوده است. تيم آقاي غني براي ابراز مخالفت خود با طرح صلح خليلزاد شيوههاي مختلفي را به کار بست. از ارجاع مسايل به جرگههاي مردمي گرفته تا مخالفت قدم به قدم به مواد و مفاد توافقنامه صلح دوحه بين امريکا و طالبان. اينهمه را ميتوان در چارچوب مفهوم«وقتکشي» جاي داد.
انتظار تيم ارگ اين بوده که امريکاييها سرانجام متوجه شوند که طرح صلح خليلزاد معقوليت و مشروعيت ندارد و بايد در آن تجديد نظر صورت گيرد. اين انتظار بهويژه زماني جدي شد که در امريکا تيم حاکم انتخاباب را باخت. باخت ترمپ در واقع اميد حکومت افغانستان به منظور تجديد نظر در برنامه صلح خليلزاد را قوت بيشتر بخشيد. ميتوان گفت که تعطيلي 22 روزه مذاکرات داخلي صلح در راستاي تقويت همين اميد مطرح شد.
تيم ارگ در کابل جهت حصول اطمينان از اينکه موضع دولت جديد امريکا در قبال صلح چيست، خواستار ايجاد وقفه در مذاکرات صلح شد. اما در اين مدت(که ديروز به پايان رسيد) از جانب تيم بايدن پيام متفاوت و جديدي به کابل مخابره نشد که دال بر عزم امريکا براي تجديد نظر در برنامه صلح خليلزاد باشد. انگار تيم بايدن تصميم گرفته که برنامه صلح خليلزاد بدون ايجاد کدام تغيير اساسي در آن به پيش برده شود.
روز يکشنبه رسانهها به نقل از جک سوليوان مشاور امنيت ملي اداره جو بايدن، گزارش کردند که وي از طالبان خواسته است که تعهد خود به صلح را در عمل نشان دهند. وي گفته که طالبان بايد تمام روابط خود با ديگر گروههاي هراسافگن را قطع کنند و اين را نه به گفتار بلکه در عملثابت کنند. مشاور امنيت ملي امريکا افزوده که طالبان بايد به اساس توافقي که با امريکا امضا کردهاند، خشونتها را کاهش دهند. او درباره خشونتها در افغانستان گفته که بايدن از ديپلوماسي پشتيباني خواهد کرد و خود را مطمين خواهد ساخت که افغانستان هيچگاهي بار ديگر به پناهگاه امن هراس افگنان مبدل نشود.
آنچه مشاورامنيت ملي امريکا در مورد روند صلح افغانستان گفته، در واقع تکرار حرفها و مواضع قبلي مقامهاي امريکايي در اين خصوص است. هيچ چيز تازهيي در حرفهاي او ديده نميشود. يا در واقع از سخنان مشاورامنيت ملي امريکا چنين استنباطي به وجود نميآيد که گويا امريکا به فکر تجديد نظر در برنامه صلح خليلزاده است.
تازه رسانهها گزارش کردهاند که همزمان با سفر هيأت مذاکره حکومت افغانستان از کابل به دوحه، خليلزاد نيز عزم سفر به دوحه کرده است. اين نيز نشان ميدهد که هنوز هم آقاي خليلزاد گرداننده برنامه صلح از جانب امريکا است و در اين زمينه دولت جديد تصميم جديدي نگرفته است. در حاليکه در افغانستان اين انتظار وجود داشت که با روي کارآمدن حکومت جديد در امريکا، آقاي خليلزاد از سمت نمايندهگي امريکا براي صلح افغانستان کنار گذاشته شود.
با استناد به گفتههاي مشاور امنيت ملي اداره ترمپ ميتوان گفت که در کوتاه مدت تغييري در برنامه صلح امريکا رونما نخواهد شد. پيام اداره بايدن اين است که توافقنامه دوحه پابرجا بماند و طالبان تعهد بيشتري نسبت به عملي کردن توافقات صورت گرفته در توافقنامه دوحه نشان دهند.
البته اداره ترمپ تا حدي اعتراف کرده که طالبان به تعهدات خود عمل کرده اند. مايک پميپو وزير خارجه امريکا سه روز پيش گفت که در نزديک به يک سال اخير هيچ سرباز امريکايي در افغانستان کشته نشده است. اشاره او به صورت واضح به توافقنامه صلح بين امريکا و طالبان بود که بعد از آن طالبان از کشتن سربازان امريکا اجتناب کردهاند که در واقع اين همان روح اصلي توافقنامه دوحه است.
حکومت افغانستان بعد از ايجاد يک وقفه در گفتوگوهاي صلح، بحث تغيير مکان مذاکره را مطرح کرد که به احتمال زياد انتظار داشت بتواند با چاق کردن اين بحث، زمان بيشتري بدست آورده و از برگزاري به موقع دوباره مذاکرات جلوگيري کند. اما با توجه به اينکه هيأت ديروز از کابل به دوحه رفت، معنايش اين است که حکومت افغانستان اين تلاش را بيهوده ارزيابي کرده است. بايد گفت که امريکاييها در اين زمينه نه تنها که بحث تغيير مکان مذاکرات را جدي نگرفتند بلکه به نحوي به صورت جدي با آن مخالفت نيز کردند که به همين اساس حکومت افغانستان ناگزير شد که به اعزام دو باره هيأت در ميعاد مقرر شده، موافقت کند.
چنانکه گفته، هدف اصلي حکومت افغانستان از ايجاد وقفه در مذاکرات صلح اين بود که موضع اداره بايدن در مورد صلح روشن شود. حالا با توجه به اعزام هيأت از کابل به دوحه ميتوان نتيجه گرفت که حکومت افغانستان به اين نتيجه رسيده که موضع تيم بايدن متفاوت از موضع تيم ترمپ نيست.
با توجه به اين امر ميتوان گفت که «مرافعهخواهي» تيم ارگ در کابل از سوي امريکا رد شده و اين را نيز ميتوان گفت که حکومت افغانستان همچنان در روند صلح به عنوان عنصر ناراض باقي ميماند و تلاشش را به منظور قبولاندن ديدگاه خود بالاي امريکاييها و يا ساير همپيمانان امريکا ادامه خواهد داد. اين تلاشها ميتواند شامل تشديد عملياتهاي نظامي عليه طالبان باشد. در اين رابطه دو روز پيش وزير امور داخله و رييس اداره امنيت ملي در نشست استجوابيه مجلس نمايندهگان، اشاراتي داشتند. حرف اين دو مقام امنيتي اين بود که نيروهاي امنيتي افغانستان آمادهگي خود را براي دفع و طرد حملات طالبان افزايش دادهاند. وزير امور داخله از ايجاد گروههاي خاص عملياتي خبر داد که بخاطر دفع و طرد آني حملات طالباني طراحي شده است. اتخاذ چنين آمادهگي از سوي نيروهاي امنيتي افغانستان به اين معنا است که حکومت افغانستان به صورت غير مستقيم آمادهگي خود را براي يک جنگ شديد در بهار سال آينده گرفته است.
با عنايت به نکات فوقالذکر و همچنان با عطف توجه به اينکه اختلاف نظرهايي در ميان اعضاي هيأت مذاکره کننده حکومت در روزهاي اخير به مشاهده رسيده است، ميتوان دورنماي ناروشني براي گفتوگوهاي صلح ترسيم کرد. به احتمال زياد، حکومت تلاش کند که همزمان با تشديد عملياتهاي نظامي، از موجوديت اختلاف ديدگاه در ميان اعضاي هيأت مذاکره کننده، نيز بهرهبرداري سياسي کند و کار را به جايي بکشاند که روند صلح و گفتوگوهاي قطر به نقاط تقاطع جدي برخورد کند و اين روند همچنان زمانگير و پيچيده باقي بماند.