ترجمه
قتل مرموز ناظر انتخابات افغانستان کابل را به وحشت انداخت
ملالی امین / Washington Post - Pamela Constable
میز رییس سابق منظم و خالی بود. ظرف میوه خشک برای مهمانان دست نخورده مانده بود. در پایین دهلیز کارکنان خسته و عصبانی به تکمیل گزارشهای پایان سال پرداخته بودند. رییس تازه استخدام شده با ناراحتی در چوکی نشسته بود و تمایلی به نشستن در جای دوست قدیمی خود را نداشت. سرانجام او آماده شد و تلاش میکرد تا خونسرد بماند.
نعیم اصغری گفت: «این یک جرم ساده نبود. آنها در نزدیک خانه اش انتظار میکشیدند. آنها (نخست) به راننده او تیراندازی کردند، (بعد) دروازه دیگر را باز کردند و ۱۰ یا ۱۲ گلوله به آقای رشید شلیک کردند. سپس گم شدند. هیچ کس نمیداند چه کسی این ترور را برنامهریزی کرده بود، هیچ کس نمیفهمد دلیل آن چیست.»
او سرش را تکان داد و گفت: «من هنوز در شوک هستم.همه ما (در شوک) هستیم. هرگز فکر نمی کردیم که این اتفاق بیفتد. چرا کسی بخواهد او را بکشد؟»
ترور مرموز یوسف رشید ۴۵ ساله در ۲۳ دسامبر، مدیر اجرایی بنیاد مستقل انتخابات آزاد و عادلانه افغانستان، در میان دست کم ۲۴ قتل های هدفمند روزنامه نگاران، فعالان مدنی، علمای دین و کارمندان دولت افغانستان در ماه های اخیر بوده است.
روز شنبه، مقامات افغانستان اعلام کردند که دو عضو گروه طالبان را با چهار همدست شان در ارتباط با قتل یوسف رشید بازداشت کرده اند. آنها گفتند این گروه متعلق به یک شبکهی طالبان استند که حملات هدفمند را طرح ریزی میکردند.
امرالله صالح، معاون نخست رییس جمهور، این خبر را اعلام کرد و اظهار داشت: «وجدان طالبان، در صورت که اگر آن را داشته باشند، از ریختن خون این فعالان باید به لرزه در آید و بپوسد.»
اما طالبان که هفته گذشته مذاکرات صلح را با رهبران افغانستان در قطر از سر گرفتند، بارها و بارها ارتباط خود را با قتل های انفرادی اخیر انکار کرده اند. برخی از قربانیان مورد شلیک گلوله قرار گرفتند، بقیه توسط ماین هایی مقناطیسی کشته شدند.
تاکنون هیچ یک از این موارد حل نشده و هیچگونه ارقام رسمی از میزان تلفات اعلام نشده اند. در همین حال، فکر و خیال یک تهدید خاموش و نامرئی ترس گستردهتری ایجاد کرده و گمانه زنی ها را دربارهٔ منشأ و انگیزه های احتمالی آن، از واحدهای امنیتی فاسد گرفته تا رقابت بین گروه های افراطی و تا قاتلان تقلیدگر که به دلیل انتقام های شخصی یا سیاسی این کار انجام میدهند، بلند کرده است.
قتل رشید برای کسانی که وی را به عنوان یک شخص مسلکی و روشنفکر می شناختند یا به عنوان الگویی خود به او نگاه میکردند، قابل درک نیست.
در بین یک گروه غیر رسمی، خواهان دموکراسی و منافع عمومی در پایتخت افغانستان، کشته شدن وی باعث ایجاد شک و ترس فلج کنندهیی شده است. بیشتر اعضای آن زنان و مردان جوان تحصیل کردهیی هستند که در دوره دموکراسی افغانستان پس از زمان طالبان بزرگ شده اند، سپس راه های مختلفی را برای ترویج و دفاع از آن طی کردند.
خلیل رؤفی ۳۰ ساله، رییس یک کنسرسیومی به نام گروه جامعه مدنی و فعالان حقوق بشر، گفت: «یوسف رشید دوست و قهرمان من بود. از زمان کشته شدن وی، همه فعالیت های ما متوقف شده است.» وی توضیح داد که بسیاری از اعضای این گروه در حال حاضر مصاحبه های تلویزیونی را رد میكنند و بیشتر در خانه كار میكنند و فقط از طریق Zoom ملاقات میكنند.
رؤفی و چند نفر از همکاران وی که توافق کردند با یک خبرنگار واشنگتن پست در داخل یک هوتل امن و مطمئن ملاقات کنند، گفتند که آنها توانایی تهیه موتر شیشه سیاه و محافظان مسلح و هیچ نوع محافظتی را که سیاستمداران و صاحبان قدرت از آنها استفاده میکنند، ندارند. آنها شکایت داشتند که پس از شروع قتل های هدفمند، پولیس و مقامات دولتی برای اطمینان بخشیدن به جامعه یا ایجاد حس مصونیت ملموس کم کاری کرده اند.
مبین ایماق ۲۶ ساله که دو سال پیش هنگام تحقیق درباره انتخابات پارلمان توسط یک مهاجم ناشناس مورد اصابت گلوله قرار گرفت، گفت: «اکنون ترس در ذهن من به طور همیشهگی جا گرفته است. هر وقتی بیرون هستم، دائماً به اطراف و پشت خود نگاه میکنم.»
از زمان شروع قتل های هدفمند، دولت افغانستان برای پاسخگویی تحت فشار شدید مردم قرار گرفته است. دولت تعداد پولیس های گشتزن را در خیابان های کابل دو برابر کرده و در این هفته اعلام کرد که دوربین های امنیتی را در سراسر پایتخت نصب خواهد کرد.
روز چهارشنبه، سخنگوی گروه طالبان در قطر در پیامی از طریق واتس اپ گفت که مهاجمان ناشناخته در تلاشاند تا در این مقطع حساس سردرگمی ایجاد کنند، طالبان را «بدنام» کنند و «استقرار صلح و یک سیستم اسلامی» در این کشور را تضعیف کنند.
گفته می شود برخی از فعالان و روزنامه نگاران از کشور بیرون شده اند. رؤفی گفت که او ماه گذشته به یک کنفرانسی در کانادا دعوت شده بود و خانواده ی نگرانش از او التماس کردند که دیگر برنگردد.
وی گفت: «آنها به من گفتند كه خودم را نجات دهم. من میخواهم اینجا باشم. ما در تلاش هستیم هر آنچه جامعه ما در طول ۲۰ سال گذشته به دست آورده را نجات دهیم. اما همه ما نیاز به امنیت بیشتر داریم.»
اگر چه طالبان – که مخالف دموکراسی مدرن استند و می خواهند قانون سختگیرانه اسلامی را اعمال کنند – احتمالاً سرچشمه قتل های اخیر باشند. رؤفی و سایر فعالان گفتند که توسط افغان های محافظه کار که آنها را به عنوان ترویج کننده عقاید لیبرال غربی میشناسند، نیز تهدید شده اند و با انتقاد از تقلب در انتخابات و فساد در دولت دشمنان سیاسی پیدا کرده اند.
بسیاری از آنها با سازمان های بین المللی مانند بنیاد آسیا، نهاد های مختلف اروپایی و موسسه ملی دموکراتیک مستقر در ایالات متحده، جایی که رشید به مدت پنج سال در آنجا کار کرده است، آموزش دیده اند. اما آنها نقش خود را بیش از آنکه به حیث سرزنش کننده ببینند، به عنوان ناظر میبینند و علی رغم خصومت طالبان با ارزش های آنها، تعداد کمی از آنها تا همین اواخر با تهدیدهای جدی شخصی روبهرو بودند. اکنون به نظر میرسد خطر در همه جا کمین کرده است.
همکاران سابق رشید به طور خاصی سردرگم و حیران شده اند. هفته گذشته اصغری و دو کارمند دیگر در یک گفتوگوی طولانی در دفتر بنیاد انتخابات گفتند که او هیچ دشمنی و ارتباط حزبی نداشت، بر بی طرفی در ارزیابی انتخابات پافشاری میکرد و حتا سعی در ارائه توصیه ها برای بهبود گفتوگوهای صلح طالبان داشت.
همکارانش به یاد آوردند که رشید زندهگی نسبتاً سادهیی داشت. وی پنج فرزند را به همراه همسرش در گوشهٔ ساکت شهر کابل بزرگ کرد و آخر هفته ها خرید میکرد و غالباً به دوستانی که مشکلات خانوادهگی یا شغلی داشتند، مشوره میداد. آنها گفتند که او برای جلسات به خارج از کشور سفر میکرد، اما حتا با ادامه جنگ و خشونت در جامعه افغانستان، در خانه احساس راحتی میکرد.
اما همكاران اش گفتند كه زندهگی رشید پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۴ زمانی که او به عنوان رییس بنیاد انتخابات افغانستان مقرر شد، به مراتب علنیتر و پیچیدهتر گردید. او مجبور بود برای تأمین بودجه این نهاد با گروه های دیگر رقابت کند و اغلب به عنوان کارشناس انتخابات در اخبار و بحث های تلویزیون ظاهر میشد. افزایش شهرت وی ممکن است او را مورد هدف قرار داده باشد.
رؤفی گفت: «او به عنوان یک انسان تغییر نکرد. او هنوز هم اعتقاد داشت که با دیگران برابر است، اما با این وجود رهبر شد.»
در حال حاضر، فعالان مدنی در کابل در تلاش اند از دید مردم تا جای که ممکن است پنهان باشند. هفته گذشته، رؤفی و دو دوستش پس از ملاقات در هوتل، هنگام خروج، ماسک های سیاه را پوشیدند. آنها گفتند، این کار بخاطر ترس از ویروس کرونا نیست.