وزیر داخله از ایجاد یک بخش ویژه عملیاتی متشکل از نیروهای امنیت ملی، پولیس ویژه و کماندوهای ارتش خبر داد. او همچنین ضمن اشاره به ادامه جنگ طالبان علیه دولت با وجود سرمای هوا، گفت که طالبان برای یک جنگ تمامعیار در سال آینده آماده میشوند.
اندرابی گفت که در ابعاد مختلف کار میشود تا در صورت حمله طالبان حضور چندبعدی نیروهای امنیتی حملات این گروه را به موقع مهار کند.
مسعود اندرابی، وزیر امور داخله در نشست روز دوشنبه مجلس نمایندهگان، گفت که همهساله در زمستان جنگ کاهش مییافت و آمادهگی برای جنگ احتمالی سال آینده گرفته میشد.
به گفته او، طالبان امسال اما به افراد خود دستور دادهاند که افغانستان را ترک نکنند و جنگ را ادامه دهند.
وزیر امور داخله در نشست مجلس نمایندهگان گفت که طالبان برای یک جنگ تمامعیار در سال آینده آماده شدهاند.
در حالی که هیأت مذاکره کننده دولت پس از یک تنفس 21روزه، بار دیگر راهی دوحه شدند تا با طالبان بر سر یک میز بنشینند و روی آینده کشور گفتوگو کنند، وضعیت امنیتی در افغانستان، همچنان وخیم، پیچیده و خطرناک است.
همانطور که در اظهارات وزیر امور داخله هم تصریح شده، برخلاف رویه رایج در سالهای گذشته، جنگ در زمستان هم متوقف نشد و اخیراً دو ولایت گرمسیر در جنوب، شاهد درگیریهای خونین میان دولت و طالبان بود که طالبان آغازگر آن بودند. اما این تنها جنوب نیست که همچنان ناامن و آشوب زده است. در شمال، شمال شرق، شرق و غرب کشور نیز درگیریهای خونباری رخ داده یا جریان دارد.
این نشان میدهد که رویکرد طالبان به جنگ، تغییر کرده است و این تغییر، مستقیماً متأثر از راهبرد و اهداف آن کشور در زمینه صلح است. طالبان میخواهند با افزایش بی رویه خشونت، دولت مرکزی را در تنگنا قرار دهند. آنها تصور میکنند که با امضای پیمان صلح با امریکا، دولت کابل فاقد پشتوانه استراتیژيک در میدان نبرد است و بعید به نظر میرسد که مدت زیادی بتواند در برابر موج حملههای ویرانگر آن گروه، دوام بیاورد.
بنابراین، هدف بلندمدت آنها پیروزی بر دولت از راه نظامی است، زیرا در آن صورت، آنان دیگر مجبور نیستند که در میز مذاکره، امتیازهای بیشتری به دولت بدهند و بر سر یک فرمول توزیع قدرت با کابل وارد معامله شوند.
در کوتاه مدت، اما خشونتهای خونبار به طالبان امکان میدهد تا در میز مذاکره از موضع قدرت، وارد شوند و به همان میزان، هیأت دولت، احساس ضعف و حقارت کند.
در این میان، آنچه اهمیت دارد، رویکرد بنیادین طالبان به خشونت و جنگ است. برای آنها ادامه جنگ، یک اصل خدشه ناپذیر است و کاهش خشونت یا استقرار آتش بس، اولویت ندارد. این چیزی است که در سخنان وزیر داخله هم بازتاب یافته و رییس امنیت ملی نیز در نشست مجلس، روی آن صحه گذاشته است. طالبان همه قدرت را میخواهند و برای این هدف، صلح بستر مناسبی نیست، بلکه استفاده همزمان از صلح و سلاح ممکن است آنان را به این هدف نزدیک کند. بربنیاد همین ارزیابی است که وزیر داخله میگوید، طالبان برای یک جنگ تمام عیار در سال آینده، آماده شده اند و پیش بینی میشود که بهار خونباری در انتظار مردم افغانستان باشد؛ زیرا گروهی که برخلاف سالهای گذشته، حتا در زمستان هم دست از کشتار و خونریزی برنداشت، در بهار با تمام قوا برای پیروزی از راه جنگ، خیز برخواهد داشت.
در چنین شرایطی، دولت چه امکاناتی برای ایستادهگی دارد؟
وزیر امور داخله از تشکیل یک اتاق فرماندهی و مرکزعملیاتی مشترک سخن میگوید. اقدامی که از نظر نظامی، اهمیت زیادی دارد و بدون شک، همافزایی قدرت و توان این نیروها برای مقابله مؤثر و مشترک با طالبان می تواند به ایجاد یک نیروی بازدارنده قوی در برابر بلندپروازی های نظامی آن گروه منجر شود.
افزون بر این، دولت باید درباره اتکای همه جانبه به «اتحاد استراتیژيک» با امریکا که در عمل پس از توافق دوحه، فروپاشیده، تجدید نظر کند و برای یافتن کانالهای حمایت نظامی خارجی با دیگر قدرتهای منطقه – برای مثال هند- وارد تعامل شود. کشورهای زیادی هستند که از قدرت گیری طالبان در افغانستان، بیمناک اند و آن را خطری برای امنیت ملی خود میدانند. کشورهایی هم وجود دارند که هنوز دولت مستقر را با تمام ناکارآمدیها، فساد، سوء مدیریت و ناکامیهای غیر قابل جبرانش در مدیریت بحران و استقرار نظم و ثبات، بهتر از طالبان میدانند و از آن حمایت میکنند. بنابراین ایجاد روابطی فراتر از پیمانهای نظامی با امریکا و ناتو برای بقای نظام و مقابله با جاه طلبیهای نظامی طالبان، اهمیت زیادی دارد و می تواند مؤثر واقع شود.
یکی دیگر از امکانات، بازسازی روابط ویرانشده دولت و مردم است. دولت باید به دامن مردم بازگردد، ایمان و امید و اعتماد آنان را احیا کند و به دوگانه رفتاری، اقتدارگرایی، تضعیف مردم سالاری، قانون شکنی، قوم گرایی، تبعیض، جناح زدهگی و… در مدیریت کلان کشور پایان دهد و مهم تر از همه اینها وحدت دولت و ملت را بر زمینه مقابله با دشمن مشترک، بنا کند.
یکی از ابزارهای طالبان برای ایجاد فاصله میان مردم و دولت، ترور هدفمند چهرههایی است که حذف آنان، موجب خشم مردم نسبت به ناتوانی دولت در مهار ترورها و ایجاد امنیت میشود. بنابراین، دولت باید پاسخ انتقاد و انتظار مردم را بدهد و سیاست مماشات با تروریستها را کنار بگذارد و قاتلان و جنایتکاران زندانی را به صورت علنی و عادلانه محاکمه و مجازات کند. در غیر آن، مردم درباره عزم و اراده و جدیت و صداقت دولت در مقابله با تروریزم و تأمین امنیت، عمیقاً شک میکنند و از آن فاصله میگیرند.