سیاسی
طالبان بر طبل جنگ می کوبند
يک مقام ارشد حکومت گفته است؛ طالبان براي آغاز يک جنگ شديد در بهار پيشرو آمادهگي گرفتهاند.
محمد مسعود اندرابي، وزير امور داخله مي گويد: طالبان براي آغاز يک جنگ شديد در بهار پيشرو آمادهگي گرفتهاند، او به استناد اطلاعات استخباراتي گفته است، طالبان براي آغاز جنگ در بهار پيشرو تعيينات و پلانگذاري کردهاند، به همين دليل، نهادهاي امنيتي و دفاعي کشور روي برنامه هاي اصلاحي براي دفع حملههاي احتمالي طالبان در بهار آينده کار ميکنند.
اگر به سير حوادث در کشور و تحرکات و تحريکات طالبان دقت کنيم، گفته هاي اين مقام ارشد دولت افغانستان ميتواند بيان يک واقعيت باشد، طالبان در ماه ها و روز هاي اخير آنهم بعد از امضاي توافق نامه صلح با امريکا، بيشتر بر هموطنان خود دندان تيز کردند، کشتار بي رويه ادامه يافت، ترورهاي هدفمند از قتل يک عالم دين گرفته تا قتل روزنامه نگار، داکتر و افسر و اساتيد دانشگاهي، فعالان مدني… صورت گرفت،
منابع امنيتي و استخباراتي افغانستان، کشتار هدفمند، در افغانستان را استراتيژي جديد طالبان پس از امضاي موافقتنامه دوحه ميدانند که به هدف پيشبرد جنگ تبليغاتي روي دست گرفته شده است، طالبان اين اتهام ها را در برابر خود رد ميکنند مگر منابع دولتي و منابع ديپلماتيک در کابل و بيرون از افغانستان تاکيد دارند که طالبان عامل خشونت ها اند و نمي توانند توجيه سازي کنند و خود را برائت دهند.
واقعيت اين است که طالبان بر طبل جنگ مي نوازند، آنان از توافق نامه دوحه امتياز گرفتند، اين توافق نامه را هويت تازه براي خود يافتند، جسورتر شدند و ايدة پيروزي مقتدرانه از مسير خشونت را در خود تقويت بخشيدند، مگر ايستادهگي دولت و بعد هم موضع گيري هاي جهاني که در نکوهش طالبان برآمدند و خشونت هاي شان را تقبيح کردند و بالاخره تصميم امريکا مبني بر بازنگري توافق نامه دوحه اين پيام را به طالبان داد که هر عمل و هر حرکت آنان تحمل شده نميتواند.
طالبان که با شعار خشونت و برتري جويي به ميدان آمدند و همچنان با همين فکر و انديشه رشد کرده اند، با پيشرفت هاي تازه، خود را بازنده يافتند و براي آن که خود را مطرح و فاتح ميدان نشان دهند، به رويکرد هاي ديگر که بيشتر تبليغاتي است رو آوردند.
طالبان در واکنش به تصميم امريکا مبني بر بازنگري توافق نامه دوحه و هشدار هاي که از سوي ناتو که بيشتر از امريکا در افغانستان عسکر دارد، تهديد کرده اند، در صورت عدم خروج نيروهاي امريکايي و ناتودر ماه مي، جنگ در برابر امريکا را از سر خواهند گرفت، همچنان اين گروه در برابر ايستادهگي هاي حکومت افغانستان که تاکيد دارد قانون اساسي افغانستان محور حل مشکلات جاري در کشور باشد و در هر تحول و پيشرفتي، بايد دستآورد هاي بيست سال گذشته مدنظر باشد، پيام جنگ فرستادند و تلاش مي کنند از اين مسير، يعني مسير جنگ و خشونت، دولت را به انعطاف وا دارند و موقعيت شان را تقويت کنند، خود موضع تهاجمي گرفته اند و مي کوشند دولت در موضع دفاعي باقي بماند.
طالبان در ساختار نظامي و تشکيلاتي خود ساخته شان در 16ولايت شامل کنر، ننگرهار، نورستان، لغمان، کابل، لوگر، پکتيکا، پکتيا، وردک، خوست، کندز، بغلان، باميان، پروان، سمنگان و تخار تغييرات به وجود آورده اند، اين تغييرات شامل تغيير 15 والي، يازده معاون والي و 8 مسوول ولايتي کميسيونهاي نظامي اين گروه است، آنان همچنين مسوولان جديدي را براي کميتههاي مرکزي خود منصوب کرده اند که شامل کميتههاي اطلاعاتي، نظامي، زندانها و گمرکات ميشود.
شماري از رسانهها و کارشناسان اين تغييرات را، تلاش طالبان جهت آمادهگي براي فصل تازه جنگي ميدانند، مگر واقعيت اين است که طالبان با اين کارشان، هم به دولت افغانستان که تلاش دارد با طالبان در سطح يک گروه شورشي برخورد شود و هم به امريکا که ديگر حاضر نيست، طالبان تنها امتياز گير باشند، اين پيام را دهند که اگر خواست ها و مطالبات شان مدنظر گرفته نشود، باز هم خشونت و جنگ خواهد بود که براي طالبان امتياز مي آورد، بيشتر رهبران راديکال و تندرو طالبان و شبکه حقاني، طرفدار اين گونه فکر و انديشه اند و با تأسف تند روان و شبکه حقاني که روابط نزديک با استخبارات نظامي پاکستان دارد، حرف اول در تصميم گيري هاي طالبان را مي زنند و اين نمايانگر آن است که طالبان بر طبل جنگ مي کوبند، بي ترديد شماري از رهبران و فرماندهان طالبان اند که براي صلح فکر مي کنند و در صدد رهايي طالبان از وابستگي با پاکستان اند و شرايط موجود را يک فرصت استثنايي و بي سابقه براي بازگشت به صلح مي دانند. اما اين دسته از طالبان، در برابر خود عناصر ستيزه جو وافراطي اين گروه را يافته اند و کاري از دست شان بر نميآيد.
واقعيت اين است که صلح در حضور چهره هاي افراطي در درون طالبان، به رويا و تخيل باقي ميماند، و تا زماني که طالبان از وجود چنين چهره ها پاک نشود، طلبل جنگ همچنان آزار دهنده خواهد بود، زيرا طالبان تا زماني که ابزاري براي مقاصد منطقهيي اسلام آباد باشند، هرگز به صلح راضي نميشوند مگر آن که کابل به خواست هاي پنجابي ها تمکين کند و اين محال است. صايم