سیاسی

طالبان با فشار اقتصادی، تلاش دارند کابل را کاملاً محاصره کنند؛ اشتباه راهبردی، کابل با فشار اقتصادی سقوط نمی کند

گروه طالبان بر اساس راهبرد جديد مي‌خواهند تا با وارد کردن فشار بيش‌ازحد بر پايتخت، زمينه سقوط يا حداقل برهم خوردن وزنه دولت را فراهم سازند. اين مسأله را تعدادي از تحليل‌گران سياسي نيز در نوشته‌هاي‌شان که اين روزها در رسانه‌ها منتشر مي‌شود، مطرح کرده‌اند.

اين طرح بسيار شبيه به طرح مجاهدين است که پس از خروج روس‌ها عليه حکومت دکتر نجيب‌الله اعمال شد. مجاهدين در سال 1368 عمليات نظامي گسترده‌اي را در شرق افغانستان به راه انداختند. باور مجاهدين اين بود که مي‌توانند با يک حمله برق‌آسا چندين ولايت در شرق اين کشور را تصرف کنند.

اين پيش‌بيني محقق نشد و مجاهدين نه‌تنها نتوانستند هيچ ولايتي را کاملا تصرف کنند، بلکه بخش‌هايي از جغرافياي زير سلطه خود را نيز به صورت موقت از دست دادند. پس از آن مجاهدين فشار بر کابل را افزايش دادند و تقريباً اين شهر را محاصره کردند. تا اين‌که در هشتم ماه ثور سال 1371 خورشيدي کابل سقوط کرد. حالا طالبان باور دارند که با تکرار اين شيوه مي‌توانند موجب سقوط دولت شوند. اما اين راهبرد ضعف‌هاي بسيار بزرگي دارد که نمي‌گذارد اين روش طالبان موفقيت‌آميز باشد.

نخستين ضعف اين راهبرد ناتواني طالبان بر محاصره کامل کابل است. احتمال دارد طالبان از مسير شرق، غرب و جنوب بتوانند کابل را کاملاً محاصره کنند، اما در مسير شمال نفوذ چنداني ندارند.

استفاده از روش‌هاي موقت مانند منفجر کردن پايه‌هاي برق يا آتش زدن تانکرهاي بزرگ نفت، به معناي تسلط کامل بر اين بخش از جغرافياي اطراف کابل نيست. فقر بيش از حد و در کنار آن فاصله مردم از دولت، زمينه اين را که هر کسي در قبال پول يا وعده‌هاي ديگر اقدام به اين گونه اعمال کند، بيش از حد ميسر مي‌کند.

اما اين‌که طالبان بتوانند حلقه‌ محاصره‌ي را کاملاً بر کابل ببندند امکان‌پذير نيست. درست است که در يکي دو ولسوالي در شمال کابل طالبان نفوذ دارند ولي اين نفوذ شکننده است و به راحتا از بين مي‌رود. ضعف دوم نداشتن امکانات کافي نزد طالبان به خصوص نيروي بشري است.

در هفت ماه گذشته طالبان بيشترين تلفات را در جنگ با دولت افغانستان متحمل شده اند. گفته مي‌شود بيش از هشت هزار طالب در ظرف همين هفت ماه در افغانستان کشته شده‌اند. پر کردن جاي خالي اين تعداد جنگجو براي طالبان در وضعيت فعلي امکان‌پذير نيست.

طالبان مانند گذشته ديگر به راحتا قادر به سربازگيري از ميان مردم افغانستان نيستند. اين وضعيت همچنان در مدارس ديني پاکستان هم صدق مي‌کند. مدارس ديني مانند گذشته به طالبان سرباز نمي‌دهد. به همين دليل گروه طالبان با کمبود جنگجو مواجه است. تنها فقر و نبود کار در افغانستان سبب مي‌شود تا يک عده از مردم به اميد به دست آوردن پول و حقوق بهتر با طالبان همراه شوند.

دولت اگر بتواند شاهرگ‌هاي درآمد اقتصادي طالبان را ببندند اين ابزار نيز از دست طالبان خواهد رفت. کمبود نيروي جنگي سبب شده تا چرخ جنگي طالبان به درستي نچرخد. گروه طالبان در جنگ ارغنداب به دليل کمبود نيرو، مجبور شدند، تا از ولايت‌هاي وردک، غزني و فراه براي جنگ ارغنداب نيرو جمع‌آوري کنند. به همين دليل طالبان روي خواسته‌هاي‌شان براي حاضر شدن بر سر ميز مذاکره، بيش از حد تاکيد دارند که يکي از آن‌ها آزادي هفت هزار زنداني اين گروه از نزد دولت افغانستان است.

ضعف سوم راهبرد گروه طالبان، اتکاي بيش‌ازحد اين گروه بر انزواي افغانستان پس از خروج ناتو از اين کشور است. استراتيژيست‌هاي ارتش پاکستان که طراح برنامه‌هاي طالبان هستند درست مانند دوره حکم‌روايي دکتر نجيب‌الله فکر مي‌کنند با خروج ناتو از افغانستان، اين کشور و دولتش در يک انزواي کامل قرار گرفته و زمينه سقوط آن بيشتر ميسر مي‌شود. به همين دليل طالبان حالا مانند گذشته دل به مذاکرات نمي‌دهند. آن‌ها به اين باور رسيده‌اند که امکان دارد تاريخ تکرار شود و بتوانند به زور سرنيزه افغانستان را دوباره تصرف کنند. در حالي که حتا کشورهاي فعلي حامي طالبان، در کليت مسأله هرگز نخواهند گذاشت تا طالبان مانند سال‌هاي دهه 90 ميلادي بر افغانستان مسلط شوند.

گروه طالبان در حال حاضر ابزار راهبرد کشور‌هاي منطقه‌اند. راهبردي که دايمي نيست و زمان انقضا دارد. حتا خود طالبان نيز مي‌دانند که با خروج ناتو از افغانستان، آن‌ها تعدادي از حاميان منطقه‌يي خود را که تنها به دليل ضربه زدن به امريکا، به اين گروه کمک مي‌کردند، از دست خواهند داد.

امکان سقوط شهر کابل با وجود هزاران نيروي قدرت‌مند ارتش افغانستان، با استفاده از هر روشي از جمله فشار اقتصادي بر کابل ناممکن است. اين مسأله را زلمي خليل‌زاد، نمايند ويژه امريکا براي روند صلح افغانستان، نيز روز سه‌شنبه در جلسه کنگره امريکا گفته است.

بنابراين به نظر مي‌رسد طالبان بزرگ‌ترين اشتباه تاريخي خود را در اين رابطه کرده‌اند. زيرا تمرکز بر کابل و اطراف آن زمينه را براي نيروهاي ارتش ملي ميسر ساخته است، تا در مناطق دوردست از پايتخت نفوذ طالبان را از بين ببرند.           ف آژند

نوشته های مشابه

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بستن
رفتن به نوار ابزار