علمی
صحت کلید دست یابی به انکشاف اقتصادی و توسعه پایه دار است
صحت به عنوان اساسی ترین حق انسان ها و پیش شرط توسعه پایدار باید همواره در اولیت کاری دولت ها قرار داشته باشد
نگرش اجمالی تحلیلی سکتور صحت افغانستان 2002 الی 2018
و طرح متحول سازی سکتور صحت
خواجه قمرالدين صديقي – مشاور وزير صحت 2014-2017 بهار 1399
بخش سوم و پاياني
وزارت صحت و تعدادي از همکاران جهانياش و گزارشات مدعي اند که طي يک و نيم دهه سکتور صحت افغانستان توانسته به ترتيب توقع طول عمر مردان و زنان افغان را به ترتيب از 44 و 46 سال به 64 و 66 سال افزايش دهند، که به ترتيب اين ادعاها نشاندهنده 20 و 22 سال افزايش در اوسط عمر مردان و زنان افغان ميباشد.
و اما ادعاي افزايش 20 تا 22 سال در اوسط عمر يا توقع عمر (life expectancy) در افغانستان را يک تعداد مقالات و گزارشات خارجي مورد شک قرار دادهاند، از جمله يک گزارش روزنامه گاردين و گزارش سيگار که در سال 2017 منتشر شدند.
در گزارش روزنامه گاردين چنين آمده است {سيگار ادعاي نهاد USAID مبني بر 22 سال افزايش در حد اوسط عمر يا «اميد به زندهگي» نزد افغانها را با تمسک به سروي اخير سازمان صحي جهان زير سوال برده است اين سروي نشاندهنده افزايش در اوسط عمر يا «اميد به زندهگي» نزد مرد و زن افغان بالترتيب 6 تا 8 سال است نه 22 سال”} سيگر استفاده آمارهاي غير قابل اعتماد در بزرگنمايي ادعاهاي پيشرفت در برنامههاي صحي را در افغانستان به انتقاد گرفته است.
اوسط طول عمر نزد مردان و زنان افغان بر اساس آمار منتشره از جانب CIA در سال 2014 به ترتيب 49 و 51 سال گزارش شده، اين رقم در گزارش سال 2018 به ترتيب 50,6 سال براي مردان و 53,6 براي زنان ميباشد.
نوت: توجه بايد داشت که دستيابي به نتايج متوقع در سکتور صحت به ويژه دستيابي به “بهبود صحت مردم” به عنوان هدف نهايي سيستمهاي صحي در يک کشور تنها به کارکرد سيستم صحي آن کشور منوط نبوده، بل به کانتکست حاکم در کشور، ميزان رشد و توسعه يافتهگي سياسي و اقتصادي کشور، به ويژه پاليسيها و ستراتيژيهاي ملي و سکتوري نيز ربط ميگيرد.
با در نظر داشت آنچه در سطور بالا تذکر يافت دريافتيم که وزارت صحت عامه يا سيستم صحي افغانستان نتوانسته است:
– به اهداف تعيين شده از جمله تأمين دسترسي سراسري به خدمات صحي اساسي، کاهش 75 درصدي ميزان مرگ و مير کودکان و مادران، تأمين برابري در دسترسي و استفاده از خدمات صحي دست يابد، و نتوانسته است در راستاي تحقق هدف عمده سيستمهاي صحي که همانا بهبود صحت مردم (افزايش اوسط عمر و مهار نابرابري هاي صحي) ميباشد، دستاورد قابل ملاحظه داشته باشد.
– کيفيت خدمات شفاخانهيي را بهبود بخشد، اعتماد مردم نسبت سکتور صحت را افزايش دهد و نيازمندي مراجعه به خارج کشور را براي دريافت خدمات صحي فوق تخصصي را کاهش دهد.
– دسترسي به دواي باکيفيت و قابل تحمل به لحاظ قيمت را در سراسر کشور براي مردم فراهم کند، نتوانسته است رنجيره مصوونيت غذايي را در کشور نهادينه سازد.
– و از همه مهمتر اينکه وزارت صحت عامه و دولت تا کنون نتوانسته است براي محافظت خانوادههاي افغان از سوق يافتن به فقر به نسب مصارف مالي کمرشکن صحي اقدامات لازم را روي دست گيرد و مانع از افزايش فقر به نسبت هزينههاي کمرشکن اقتصادي گردد.
از اينرو ميتوان گفت که سيستم صحي کشور قادر به پيشبرد همه وظايف و مسووليت هاي يک سيستم صحي نميباشد و افغانستان همچنان با يک سيستم صحي معيوب سروکار دارد، فلهذا ميتوان گفت که دولت افغانستان نتوانسته است از فرصت طلايي فراهم شده در بعد از سال 2002 براي دستيابي به يک سيستم صحي خوب و فعال (well-functioning health system) به صورت بهينه استفاده نمايد.
و اما توجه بايد داشت که براي يک قضاوت درست و ارائه معلومات جامع درخصوص اينکه آيا از فرصت به دست آمده براي بازسازي سيستم صحي و دستيابي به يک سيستم صحي خوب و فعال استفاده درست صورت گرفته است يا نه؟ و اينکه چرا با وجود فراهم شدن فرصت طلايي براي پايهگذاري يک سيستم صحي خوب افغانستان نتوانسته است صاحب يک سيستم صحي خوب گردد.
بهتر است ابتدا سيستم صحي را معرفي کنيم، اهداف سيستمهاي صحي، وظايف و مسووليتهاي سيستمهاي صحي را فهرست کنيم، و از همه مهمتر اينکه اوصاف يک سيستم صحي فعال و خوب را بيان کنيم.
در قدم بعدي بايد تمام کارکردها و اقداماتي که در راستاي بازسازي و تقويت سيستم صحي افغانستان از سال 2002 به اين سو عملي شدهاند مورد ارزيابي اجمالي قرار داده شوند تا در يابيم که آيا براي بازسازي سيستم صحي افغانستان به صورت درست برنامهريزي شده بود يا نه، برنامه بازسازي سيستم صحي تا چه حد موفق بوده، و پروژههاي که تحت نام تقويت سيستم صحي در اين مدت تطبيق شده اند چه قدر توانسته اند ما را در ايجاد يک سيستم صحي خوب براي افغانستان کمک کند.
در قدم بعدي، ابتدا تلاش خواهيم کرد دريابيم که سيستم صحي افغانستان تا چه حد به پيشبرد وظايف و مسووليتهاي که يک سيستم صحي خوب و با کفايت قادر به انجام آن وظايف و پرداختن به آن مسووليت است، قادر گرديده است، و آيا به اهداف و نتايج متوقع دست يافته است يا خير؟
طوريکه مطالعه فرموديد گفته شد که ما در استفاده بهينه از فرصت فراهم شده در بعد از سرنگوني طالبان براي بازسازي سيستم صحي و برخوردار شدن از يک سيستم صحي خوب و فعال موفق نبودهايم.
حال اين سوال پيش ميآيد که آيا آن فرصت کاملاً از دست رفته است؟
با درنظر داشت روند روبه کاهش کمکهاي مالي و تخنيکي جامعه جهاني در دو سال اخير ميتوان گفت که ديگر آن حمايتهاي مالي و تخنيکي بيسابقه که سکتور صحت افغانستان در بعد از سال 2001 از آن برخورد گرديد، ديگر در اختيار نيست.
واما کادرهاي ورزيده و مجربي که با استفاده اين فرصتها در دسپلينهاي مختلف رهبريت و مديريت صحت، اقتصاد صحت تربيه شدهاند و امروزه در سکتور افغانتسان و کشورهاي خارجي مصروف خدمت اند، همراه با درسهاي به جاه مانده از کار و تلاش شانزده سال اخير براي بازسازي و تقويت سيستم صحي در شانزده سال اخير سرمايههايي اند که ميتوانيم از آنها در جهت متحول سکتور صحت افغانستان براي دستيابي سيستم صحي فعال و کامل و ايجاد سيستم صحت عامه در کشور سود برد.
از اينرو ايجاب مي کند قبل از تدوين برنامهاي متحول سکتور صحت، ابتدا سفر طولاني بازسازي و تقويت سيستم صحي را که از سال 2002 به اينسو ادامه داشته با يک نگاه عقبنگر مورد ارزيابي و نقد قرار دهيم؛ زيرا بدون نقد و بازنگري گذشته و آموختن از درسهاي گذشته، امکان دريافت راه حل هاي مؤثر و شانس رسيدن به پختهگي و ترسيم ماموريت موفق آينده کمتر خواهد بود، در قدم دوم کادرها و نخبهگان اداره و رهبري صحت را که با استفاده از کمکهاي فراهم شده جهاني تربيه شدند و عمري را در سکتور صحت کشور و نهادهاي جهاني صحي کار کرده و ميکنند، به عنوان گروه کاري نهايي سازي طرح تدوين شده متحول سازي سکتورصحت و تطبيق برنامه متحول سازي سکتور صحت تحت يک چتر قرار دهيم.
نگارنده به عنوان فردي که در سمت مشاور ارشد وزير صحت در سه سال اول حکومت وحدت ملي کار کرده ام تصميم گرفتم ابتدا اين سفر را تحت عنوان «نگرش بر سکتور صحت افغانستان» با شيوه عقبنگر مورد مطالعه قرار دهم، درقدم بعدي با استفاده از يکي از چوکات مهفومي تحليلي که نهادهاي جهاني صحي براي تحليل سيستمهاي صحي ملي آنرا طرح کردهاند، سيستمهاي صحي سيستم صحي افغانستان را مورد مطالعه و تحليل قرار دهم تا از يافتههاي به دست آمده در طرح متحول سازي سکتور صحت افغانستان استفاده شود.
ياد داشت: در حين تحرير اين رساله تلاش نمودهام در کنار نگرش اجمالي عقبنگر بر اقداماتي که در بعد از سال 2002 به اينسو براي بازسازي و تقويت سيستم صحي روي دست گرفته شدهاند، تمام اجزاي سيستم صحي کشور را با استفاده از يک چوکات انتزاعي که براي مطالعه ديناميک سيستم صحي از جانب محققان امور صحي ترتيب شده است، مورد مطالعه و تحليل قرار دهم، و اما قبل از آن سيستم صحي را به صورت مفصل به معرفي بگيريم و چوکاتهاي که براي توصيف و تحليل سيستمهاي صحي از جانب محققان مختلف و نهادهاي جهاني از جمله سازمان صحي جهان و بانک جهاني معرفي و پيشکش شدهاند، مرور کنم و يک چوکات مناسب را براي مطالعه و تحليل سيستم صحي افغانستان انتخاب کنم تا اينکه به اين ترتيب اين رساله تحقيقي را به يک کتاب آموزشي مبدل سازيم.
در فصل اول تعريف سيستم صحي از زواياي مختلف از قول دانشمندان مختلف بيان شده، سيستم صحي از منظر علم سيستمها معرفي شده، اوصاف سيستم صحي، وظايف و مسووليتهاي عمده سيستمهاي صحي به معرفي گرفته شده و در پايان فصل انواع مدلهاي سيستمهاي صحي را از قول محققان مختلف و سازمان صحي جهان براي خواننده معرفي و تشريح کنم. فصل دوم کتاب به معرفي پاليسي و اساسات پاليسي سازي در حوزه صحي اختصاص داده شده است، پاليسي را از قول محققان مختلف تعريف نمودهايم، اصول و مراحل پاليسي سازي را به صورت مختصر توضيح دادهايم، اوصاف يک پاليسي صحي خوب و چالشهاي که تطبيق کامل و موفقانه پاليسيها و استراتيژيها را مانع ميشود، نيز براي خوانندهگان شرح دادهايم.
از اينکه لازم است مطالعه و تحليل سيستم صحي افغانستان با استفاده از يک چوکات مهفومي تحليلي سيستم صحي انجام شود.
در فصل سوم کتاب ابتدا چوکاتهاي مفهومي پشنهاد شده از جانب محققان و نهادهاي مختلف به منظور شناسايي، توصيف و تحليل سيستمهاي صحي به صورت مفصل در اين فصل معرفي شدهاند و بعد روي نکات ضعف و قوت چوکاتهاي معرفي شده از جانب سازمان صحي جهان و بانک جهاني تبصره صورت گرفته است.
در قسمت پاياني فصل سوم در خصوص ارزيابي و اندازهگيري اجرات صحي، حکومتداري صحي، نقش و وظايف ستيواردشپ صحي معلومات کافي از منابع مختلف گردآوري و ترجمه شده است.
در فصل چهارم کتاب بعد از معرفي مختصر تاريخچه سيستم صحي افغانستان، روي تمام اقداماتي که تحت عنوان بازسازي سيستم صحي افغانستان و اقداماتي که براي تقويت سيستم صحي افغانستان به شمول ريفورمهاي صحي تطبيق شده در يک ونيم دهه اخير تبصره شده است.
در فصل پنجم کتاب که به تحليل سيستم صحي افغانستان اختصاص داده شده است، ابتدا روي اينکه سيستم صحي افغانستان تا چه حد قادر به پيشبرد وظايف و مسووليتهاي که يک سيستم صحي خوب و فعال مکلف به انجام آنها است، تبصره شده است. از اينرو ابتدا اهداف سيستمهاي صحي، وظايف و مسووليتهاي سيستمهاي صحي معرفي شدهاند درقدم بعدي روي ميزان موفقيت سيستم صحي افغانستان در خصوص دستيابي به اهداف و نتايج صحي تبصره شده است.
در فصل ششم کتاب روي اين مسأله که چرا سيستم صحي کشور ضعيف باقي ماند و ما نتوانستيم با استفاده از فرصت طلايي فراهم شده در بعد از 2002 صاحب يک سيستم صحي خوب و فعال گرديم، تبصره شده است.
فصل هفتم کتاب به طرح برنامه متحول سازي سکتور صحت افغانستان اختصاص داده شده است، در اين فصل ابتدا ديدگاه، ماموريت ها و اهداف يا مقاصد برنامه متحول سازي سکتور صحت افغانستان تشريح شده و بعد روي ضرورت و اهميت متحول سازي سکتور صحت تبصره شده است، به ادامه اجزاي عمده برنامه متحول سازي يا ماموريتهاي عمده آن، مراحل تطبيقي آن و اينکه اين متحول سازي چه نتايجي را در کوتاه مدت و دراز مدت به دنبال خواهد داشت به صورت مفصل تشريح شدهاند.
درضمن روي مفاد اقتصادي متحول سازي سيستم صحي و موانع که تطبيق برنامه را به چالش خواهد کشيده نيز تبصره شده است.
به حکومت افغانستان پيشنهاد نمودهايم تا براي نهايي سازي مسوده طرح متحول سازي سکتور صحت افغانستان و اينکه اين برنامه چگونه تطبيق شود، يک گروه کاري فني از جمع کادرهاي صحت عامه که در داخل و خارج کشور مصروف خدمتاند، ايجاد شود.