سیاسی

سياست دوگانه امريکا در قبال طالبان و دولت افغانستان

در مقابل چشمان ناباور جهانيان، در طي زمان کوتاهي، حملات گروه طالبان با شدت هر چه بيشتر فزوني گرفت. هر چه از تعداد نيروهاي ايتلاف در افغانستان کاسته مي‌شد، خبر اشغال مناطق بيشتري از افغانستان به گوش مي‌رسيد.

قتل‌عام شهروندان، کتک زدن و وادار کردن زنان به ازدواج اجباري با گروه طالب در مناطق شمالي، سيل درخواست‌هاي مردم براي گرفتن گذرنامه و مهاجرت از افغانستان و تأييد خروج اضطراري مترجمان افغان که با سربازان آلماني، امريکايي، و بريتانيايي همکاري مي‌کردند، همه شاهدي بر افزوده شدن به عمق نگراني‌ها درباره آينده افغانستان است.  تمامي اين اخبار تيره و تار و بي تفاوتي جامعه بين‌الملل به وقايع جاري در اين کشور، خبر از تحول بزرگ در سياست خارجي امريکا و رها کردن متحد استراتيژيک خود، دولت قانوني افغانستان به رياست جمهوري محمد اشرف غني مي‌داد.

دو ماه از حملات خونبار طالبان و تبليغات سراسري آنان مبني بر تصرف اکثر شهرهاي افغانستان گذشت و تصاوير متعددي از شکل‌گيري مقاومت مردمي حتا از سوي زنان مسلح، در شهرهاي شمالي افغانستان به گوش رسيد.

در روز عيد قربان، بيستم جولاي، کابل و ارگ رياست جمهوري در حالي که رييس جمهوري و معاون اول او در صف نمازگزاران ايستاده بودند، هدف حمله موشکي طالبان قرار گرفت.

طالبان تا زير گوش دولت رسيده بودند. موشک‌ها نه پيام طالبان، بلکه پيام دولت امريکا را به گوش ارگ مي‌رساند؛ با طالبان گفت‌وگو کنيد.

دو روز پس از آن حمله موشکي در شهر کابل، روز پنجشنبه 22 جولاي، دولت امريکا، اتحاديه اروپا، ناتو، و تعدادي از کشورهاي غربي از دولت افغانستان و گروه طالبان درخواست کردند تا بر سر چارچوب دولت آينده در آن کشور به ‌سرعت توافق کنند. نماينده‌گان اين کشورها و سازمان‌ها در نشستي که در روم برگزار شد، از دولت افغانستان و طالبان خواستند که روي آتش‌بس فوري متمرکز شوند، و نيز جزئيات توافق براي تشکيل حکومت انتقالي را نهايي کنند.

دولت افغانستان پيام را دريافت کرد. تن ندادن به خواست ايالات متحده امريکا مبني بر تقسيم قدرت با طالبان و عدم موافقت با ايجاد دولت انتقالي، مي‌تواند پايتخت و ديگر شهرها را در خطر سقوط، يا جنگ داخلي قرار دهد.

وزارت خارجه افغانستان روز شنبه (دوم اسد) به نشست روم واکنش نشان داد و از آن استقبال کرد: «وزارت امور خارجه جمهوري اسلامي افغانستان از اعلاميه نماينده‌گان خاص سازمان ناتو، اتحاديه اروپا، امريکا، فرانسه، آلمان، ايتاليا، ناروي، و انگلستان که به تاريخ 23 جولاي 2021 در شهر روم ايتاليا به هدف توقف خشونت‌ها از جانب طالبان، استقرار آتش‌بس فوري و دريافت راه حل سياسي در افغانستان صادر گرديد، استقبال مي‌کند.»

و به اين ترتيب و با موافقت ضمني دولت اشرف غني با تشکيل يک دولت انتقالي (که پيش از اين مورد مخالفت جدي اشرف غني قرار داشت)، به نظر مي رسد که ايالات متحده امريکا راضي شد تا شرايط توافق شده پيشين، يعني حمايت از شريک استراتيژيک خود را به جا آورد و بمباران نيروهاي طالبان آغاز شد.

شهرهايي که به دست طالبان سقوط کرده بودند، شهرهايي بودند که پيش از آن نيز با نيروي هوايي امريکا محافظت مي‌شدند و قطع آن پشتيباني و توقف حملات هوايي به موضع پيکارجويان طالب باعث پيشروي آنان و سقوط آن شهرها و ولسوالي‌ها شده بود.

آقاي اشرف غني انعطاف پذيري نشان داد و به گفته‌ ديگر، از مقاومت در برابر خواست ايالات متحده که با طالبان در دوحه توافق صلح امضا کرده بود، دست برداشت تا آنگونه که به نظر مي‌رسد رضايت به تشکيل دولت انتقالي بدهد.

اينک نوبت ايالات متحده امريکا بود که طالبان را پس زند و آنان را نيز وادار به پذيرش اصولي کند که براي مردم افغانستان، جزو دست‌آوردهاي 20 سال اخير به شمار مي‌رود.

سفارت امريکا در کابل و جنرال مکنزي، فرمانده ستاد ارتش امريکا، از طالبان خواسته‌اند تا حملات نظامي‌ خود در افغانستان را هرچه زودتر پايان دهند، وگرنه با پاسخ  شديد نيروي هوايي ايالات‌متحده مواجه خواهند شد.

شايد به نظر برسد که ورق به نفع دولت مرکزي برگشته است، اما اين سياست‌بازي ايالات متحده براي به سرانجام رساندن حضور 20 ساله‌شان در افغانستان و ترک آن به دليل مخارج بالاي اين جنگ، و نيز تغيير در استراتيژي سياسي خود در منطقه، هزينه‌اي گزاف براي مردم افغانستان به همراه داشت.

سازمان ملل متحد در تازه‌ترين گزارش خود که دوشنبه 26 جولاي به نشر رساند، اعلام کرده است که تلفات (کشته و زخمي) غيرنظاميان در افغانستان در شش ماه نخست امسال، 47 درصد افزايش يافته است. در اين گزارش آمده است که تلفات افراد غيرنظامي در نيمه اول سال 2021، به‌خصوص پس از ماه مي که روند خروج نيروهاي خارجي از افغانستان آغاز شد و طالبان حملات خود را شدت دادند، به بالاترين حد رسيده است.

اين گزارش تکان‌دهنده، خبر از کشته شدن يک هزار و 659 غيرنظامي و 254 زخمي، در اثر شدت گرفتن خشونت‌ها مي‌‌دهد. همچنين، به گزارش دولت افغانستان، در دو ماه گذشته نزديک به صدها هزار نفر (به گفته وزارت مهاجرين و عودت دهنده‌گان) از مناطق جنگي گريخته و بي خانمان شده‌اند. همچنين در اين مناطق مدارس و مراکز درماني بسياري نيز تخريب شده‌اند.

تأديب مردم در مناطق اشغال شده و نقض گسترده حقوق بشر، به‌ويژه در مورد زنان و دختران، از ديگر موارد نگران کننده و حائز اهميت است که قرباني شدن مردم بي‌دفاع و بي‌پناه را که در ميانه اين سياست‌بازي و سياست‌گري محلي از اعراب ندارند، بيش از پيش به نمايش مي‌گذارد.

اينک زمينه تشکيل «دولت انتقالي» در شرايطي فراهم مي‌شود که ايالات متحده به‌صورت حساب ‌شده شرايطي را فراهم کرده است که هم طالبان، و هم دولت افغانستان به شکل مساوي مناطقي را تحت کنترل خود دارند.

با پشتي‌باني نيروي هوايي امريکا و بمباران‌هاي دو روز گذشته، نيروهاي دولتي با همکاري مردم محلي توانستند 17 منطقه را از تصرف نيروهاي طالبان بازپس گيرند تا در مجموع 193 ولسوالي برابر با تقريباً نيمي از جغرافياي افغانستان، در دست طالبان باقي بماند.

به اين ترتيب، به محض شروع مذاکرات رودرروي نماينده‌گان دولت افغانستان با طالبان بر سر يک ميز مذاکره، هيچ‌يک نمي‌توانند ادعا کنند که مناطق بيشتري را تحت کنترل دارند و از آن حربه، براي داشتن دست بالا در گفت‌وگوها بر عليه ديگري استفاده کنند.

انعطاف‌پذيري محمد اشرف غني و تن دادنش به مصالحه، به زودي نتايج ديگري نيز خواهد داشت؛ از جمله پس گرفتن کنترل نقاط مرزي افغانستان با همسايه‌گان آن، شامل مرزهاي هرات با ايران، ترکمنستان، تاجيکستان، و ازبيکستان.

کنترل داشتن بر پنجاه درصد از خاک افغانستان، مشروعيت دولت را زير سوال مي‌برد، اما از سوي ديگر، براي طالبان نيز ايجاد مشروعيت نخواهد کرد، هرچند راه را براي تشکيل حکومت انتقالي مورد نظر زلمي خليل‌زاد، نماينده ويژه ايالات متحده، باز مي‌کند تا به‌راحتي بتواند مذاکرات ناتمام خود در دوحه قطر را پس از دو سال به سرانجام برساند.

تغييرات جديد، چنان که مطلوب ايالات متحده امريکا است، مي‌تواند نظر همسايه‌گان افغانستان را نيز تأمين کند. هماهنگي با جمهوري اسلامي ايران و پاکستان که از هم ‌اينک نماينده‌گان نزديک به آن‌ها با گروه‌هاي تماس طالبان ارتباط برقرار کرده‌اند، تشکيل دولت انتقالي را نويد مي‌دهد که در آن، رضايت همه جانب‌ها در نظر گرفته شده باشد.

نشستي که بنا بود در ماه مي و با حضور نماينده‌گان دولت و طالبان در ترکيه برگزار شود، بر هم خورد، اما اين نشست تازه بر اساس آنچه که در اين هفته به توافق رسيده است مي‌تواند به اندازه نشست «بُن 1» در آلمان (هنگام انتقال قدرت از دولت مشروع افغانستان، دولت برهان الدين رباني فقيد به حامد کرزي در سال 2001) برگزار شده بود، مهم و سرنوشت‌ساز باشد.

بارنت روبين، کارشناس مسايل افغانستان و مشاور پيشين وزارت امور خارجه امريکا در امور افغانستان (در دوره اوباما) و زلمي خليل زاد (نماينده ويژه وزارت خارجه امريکا در امور افغانستان)، هر دو حامي اين روايت هستند که شکست تلاش‌هاي 20 ساله جامعه جهاني و امريکا در حل و فصل قضيه افغانستان و نيامدن صلح و ثبات، به اين دليل بوده است که پس از نشست «بُن 1»، طالبان در قدرت شريک نشدند.

انديپندنت فارسي

نوشته های مشابه

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بستن
رفتن به نوار ابزار