سیاسی

سقوط دو شهر در دو روز؛ از بازگشت دوستم تا بازگشت بی – 52

معادلات جنگ به سرعت به نفع طالبان در حال تغيير است. اين گروه طي دو روز اخير توانسته دو مرکز شهري را اشغال کند، نيمروز در غرب و شبرغان در شمال.

در اين ميان همه نگاه‌ها به دولت کابل و متحدان غربي آن است، آن‌هايي که هنوز هم تاکيد مي‌کنند که وضعيت جاري به زودي به نفع دولت تغيير خواهد کرد و پيروزي طالبان از راه نظامي ممکن نيست.

بر بنياد گزارش‌‌ها امريکا تصميم گرفته است تا جنگنده‌هاي پهن پيکر بي – 52 را بار ديگر وارد معرکه افغانستان کند تا روند پيروزي‌هاي طالبان را متوقف کند و مواضع آن گروه را در حوالي شهرها در هم بکوبد.

هنوز مشخص نيست که ابعاد، گستره، دامنه و مدت زمان حملات هوايي امريکا عليه مواضع طالبان تا چه اندازه است، اما تغيير سياست واشنگتن در قبال امنيت افغانستان از نظر سياسي پيامي معنادار به طالبان مي‌فرستد: اين‌که توافق دوحه به طور يک‌جانبه از جانب اجرايي نخواهد شد، اين‌که واشنگتن در برابر اين نمايش قدرت نظامي طالبان خواهد ايستاد، اين‌که روياي استقرار دوباره رژيم امارت همچنان يک رويا باقي خواهد ماند، اين‌که جهان صرفاً تماشاچي نيست، بلکه در قبال تحولات افغانستان مسوول است و به اين مسووليت خود عمل خواهد کرد.

اين مواردي است که مردم افغانستان انتظار دارند، اما اين‌که در پشت پرده، امريکا چه بازي‌هاي ديگري را مد نظر دارد مسأله اي که زمان مشخص خواهد کرد.

با اين وجود، شماري از مردم و ناظران بيشترين اميدشان به متحد شدن رهبران سياسي افغانستان عليه دشمن مشترک است.

هشدارها و موضع گيري‌هاي هشدارآميز عطامحمد نور عليه قدرت نمايي طالبان در ميدان جنگ، بازگشت دوستم به معادلات امنيتي شمال و ديدار مهم او با اشرف غني، رييس جمهوري در کابل تازه‌ ترين رويدادهايي است که مي‌‌تواند اين اميد را تقويت کند.

در پي سقوط مرکز قدرت سنتي آقاي دوستم در شمال افغانستان به دست طالبان، لطمه اي جدي به حيثيت، پرستيژ و کارنامه نظامي او وارد شده است.

از سوي ديگر، او به عنوان يک رهبر قومي نمي‌‌تواند تحمل کند که دشمنانش بر اصلي ترين مرکز قدرت او مسلط هستند و حکم مي‌رانند.

با توجه به اين موارد، بسياري از کارشناسان مسايل نظامي معتقد اند که پيشروي‌هاي حيرت‌ آور اخير طالبان به ويژه اشغال دو شهر در دو روز يکي در غرب و ديگري در شمال، مراجع داخلي و خارجي را که تاکنون تماشاگر جولان بي‌مهار طالبان در عرصه جنگ ميداني بودند به شدت تکان داده است. آن‌ها ناگزير اند دست به اقدام بزنند، در غير اين صورت طالبان با تمام قدرت براي ساقط کردن دولت کابل خيز برخواهند
داشت.

بربنياد اين برداشت، واکنش‌هاي ابراز شده در برابر نفوذ و پيشروي اخير طالبان در مراکز شهري، قدرت نمايي‌هاي طالبان، جنگ جاري در افغانستان را وارد مرحله ‌اي جديد خواهد کرد، مرحله اي که در آن اگر طالبان به سرعت به روند صلح بازنگردند و همچنان توهم پيروزي نظامي را در سر بپرورانند جنگ تمام عيار داخلي کليد خواهد خورد. در آن صورت، بعيد به نظر مي‌رسد که چنين جنگي تنها ميان دوطرف شناخته شده کنوني، جريان يابد و در آينده‌اي نزديک به نفع يکي از آن‌ها به پايان برسد.

آغاز جنگ داخلي در پي فروپاشي قدرت دولت مرکزي و واکنش اقوام و رهبران قومي در برابر نيروي قومي، ايدئولوژيک و غير ملي طالبان، تنها يک فاجعه ملي نيست، بلکه خطر جدي براي امنيت جهاني محسوب مي‌شود.

به همين دليل ايجاب مي‌کند که قدرت‌ها و سازمان‌هاي بين المللي دخيل در بحران افغانستان به سرعت تدبير آني و زودبازده براي مهار آن انديشه کنند، در غير آن بخشي از فجايع و مصايبي که امروزه بر زنده‌گي مردم افغانستان حاکم است دامن‌گير آنان نيز خواهد شد.

نرگس اعتماد/ جمهور

نوشته های مشابه

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بستن
رفتن به نوار ابزار