سیاسی
سفر جنرال باجوه به کابل؛ آيا راولپندی صلح می کند؟
پس از چاشت روزدوشنبه گزارش شد که جنرال قمر جاويد باجوه، رييس ستاد ارتش پاکستان به کابل آمده است. رياست جمهوري با نشر خبرنامهيي از ديدار آقاي غني با مقامهاي نظامي پاکستان خبر داد و گفت که در اين ديدار در مورد روند صلح افغانستان گفتوگو شد. آقاي باجوه با داکتر عبدالله عبدالله رييس شوراي عالي مصالحه ملي نيز ديدار داشته و تاکيد کرده که بحران افغانستان راه حل نظامي ندارد.
پرسش اساسي اين است که چرا بلندپايه ترين نظامي پاکستاني سرزده وارد کابل شده و آيا هدف او چانهزني در باره روند صلح است؛ روندي که در خمود و جمود به سر ميبرد و آينده آن ناروشن به نظر ميرسد.
اگر کمي به عقب برويم، جنرال باجوه در ماه حوت سال گذشته خورشيدي به بحرين سفر داشت. در آن زمان حمدالله محب مشاور امنيت ملي کشور، جنرال ياسين ضيا رييس ستاد ارتش و احمد ضيا سراج رييس امنيت ملي نيز به بحرين رفته و با رييس ارتش پاکستان ديدار کردند.
در آن ديدار جنرال فيض حميد رييس آي اس آي نيز با جنرال باجوه در بحرين بود.
در اين شکي نيست که پاکستان تأثير و اشراف کاملي بر طالبان دارد و از اين زاويه بايد اذعان کرد که کليد صلح افغانستان در دست پاکستان و دقيقتر، در راولپندي است. روند صلح افغانستان نيز افتان و خيزان ادامه دارد و پاکستان مدعي است که طالبان را وادار به مذاکره با دولت افغانستان کرده است.
اما مهمتر از صلح با طالبان، صلح و تفاهم با ارتش پاکستان است که از چهل سال به اينسو در بحران افغانستان دخيل بوده و اکنون نيز يک جانب قضيه است.
پاکستان گزينههاي ديگري نيز به جز طالبان در اختيار دارد از جمله شبکه حقاني، جيش محمد، سپاه صحابه، گروه داعش شاخه خراسان و دهها گروه و گروهک تروريستي ديگر که ميتواند به نيابت از پاکستان در افغانستان و هند و کشورهاي ديگر جنگ کند.
اگر طالبان صلح کنند، وارد نظام شوند و آرامش به کشور برگردد، بدون شک دولت افغانستان با کشورهاي مختلف در جهان ارتباط خواهد داشت و يکي از آن کشورها هند است که باب ميل پاکستان نيست و تلاش کرده که هرگونه شده، دست هند از افغانستان کوتاه باشد. پاکستان هند را متهم به دخالت در امور داخلياش با استفاده از خاک افغانستان ميکند و روي همين ملحوظ هر نوع حضور هند در افغانستان باب نگراني پاکستان را باز ميکند.
از جهت ديگر، پاکستان مطمين نيست که گروه طالبان پس از شراکت در قدرت بتواند جلو نفوذ هند را در افغانستان بگيرد و نگذارد که دهلي نو گروههاي مخالف حکومت پاکستان را در مناطق قبايلي و بلوچستان تحريک و تجهيز و تمويل کند، زيرا طالبان هرچند وابسته به پاکستان هستند، اما فراموش نکردهاند که اسلامآباد در حمله امريکا به افغانستان به اين گروه پشت کرد و در بازداشت و شکنجه و حبس و ترور رهبران طالبان با امريکاييها همدست شد. بنا بر اين، ارتش پاکستان نگران پشت کردن گروه طالبان به اسلامآباد است؛ همان چيزي که در دوره مجاهدين هم رخ داد.
از اين طرف، دولت افغانستان نگران است که حتا اگر طالبان هم وارد ساختار قدرت شوند، هنوز استراتيژي پاکستان اشباع نشده و به دخالت با استفاده از گروههاي نيابتي ديگر در امور افغانستان ادامه دهد، همان گونه که خيلي از حملات تروريستي از آدرس داعش و شبکه حقاني انجام ميشود نه گروه طالبان؛ بنا بر اين موارد، به نظر ميرسد که سفر رييس ارتش پاکستان به کابل و ديدار قبلياش با حمدالله محب و مقامات نظامي کشور با وساطت بريتانيا در بحرين، در جهت خواست رييس جمهور غني مبني بر صلح با پاکستان انجام شده و اسلامآباد مبني بر محدود شدن نقش هند در جغرافياي افغانستان تضمين ميخواهد.
بده بستان پس از اين صورت خواهد گرفت، زيرا پاکستان تروريزم صادراتي دارد و افغانستان نياز به ثبات پايدار و اگر دو جانب در اين خصوص به توافق برسند و تضمينهاي لازم داده شود، معضل طالبان به زودي حل شده و گروههاي ريزرفي نيز به صورت خودکار محو خواهند شد.
اما اين که دو جانب به توافق رسيدهاند يا خير و آيا اصلاً به توافق خواهند رسيد يا نه، هنوز معلوم نيست، ولي به باور نگارنده به سود پاکستان است که به توافقي با کابل دست يابد، همان گونه که رييس جمهور غني چند بار اين سيگنال را با اين پيام« پاکستان بايد انتخاب کند که دوست ما ميباشد يا دشمن» به اسلامآباد روانه کرده است.
شکوهمند/ خبرگذاري ديد