حنيف اتمر؛ وزير خارجه براي برقراري آتشبس در افغانستان از عربستان درخواست کمک کرده است.
او اين درخواست را در جريان سفر سه روزه اخيرش با فيصل بن فرحان؛ همتاي سعودي خود، در ميان گذاشته است.
اتمر در گفتوگو با روزنامه شرقالاوسط، با تاکيد بر نقش عربستان سعودي در پيشبرد تلاشهاي صلح افغانستان، گفته است که عربستان افغانها را در رسيدن به آتشبس کمک کند.
او در اين زمينه افزوده است: «مذاکرات دوحه ابتکار مهمي است که باب گفتوگو را باز کرده است. دولت افغانستان اينطور ميبيند که توافق بر سر آتشبس بهترين اثبات بر اين ادعا است که طالبان در پي خشونت نيست.»
وزارت خارجه همچنين به تازهگي بار ديگر از پاکستان خواسته که بر طالبان فشار وارد کند تا اين گروه وادار به عمليساختن تعهداتشان براي کاهش خشونتها و تأمين آتشبس شود.
درخواست اتمر از عربستان براي کمک به استقرار آتش بس در افغانستان در حالي صورت ميگيرد که به نظر نميرسد رژيم رياض، همچنان مثل گذشته بر طالبان نفوذ عميق و راهبردي داشته باشد.
در طول دو دهه اخير، بسياري از معادلات جنگ و صلح افغانستان تغيير کرده است. عربستان سعودي که زماني يکي از سه کشوري بود که رژيم امارت طالبان در افغانستان را به رسميت شناخته بود، با سقوط اين رژيم، نفوذ خود را از دست داد يا شايد تحت فشار امريکا و ديگر قدرتهاي غربي، عمداً از طالبان فاصله گرفت.
از سوي ديگر، در پي بروز بحرانهاي جديد در خاور ميانه و جهان اسلام به ويژه پس از بهار عربي، رژيم سعودي، نفوذ ايدئولوژيک، قدرت نظامي و ثروت نفتياش را براي ايجاد نسخه هاي جديدتر و ورژنهاي مخوف تر تروريزم تکفيري هزينه کرد که به ويژه در پي بروز جنگهاي شديد فرقهيي در عراق و نيز آغاز بحران مرگبار سوريه، اين رويکرد، رنگ و رونق بيشتري پيدا کرد.
تحقيقات نشان ميدهد که اکثريت اعضاي گروههاي اصلي تروريستي به ويژه داعش در سوريه، عراق و حتا ليبي را شهروندان سعودي تشکيل ميدهند. اين تصادفي نيست و به نظر نميرسد که بدون دريافت حمايتهاي قوي و سازمان يافته از سوي رژيم حاکم بر رياض و دستگاه تبليغاتي ايدئولوژي وهابيت، شهروندان سعودي که زير کنترل شديد فضاي امنيتي عربستان قرار دارند، قدرت پيوستن به گروههاي تروريستي را داشته باشند.
اين در حالي است که طالبان و القاعده با ظهور رقباي تازه، در بسياري از موارد با اين گروههاي نوظهور هم در افغانستان و هم در سوريه و عراق، درگير شده اند. اين درگيريها اگر از يکسو ناشي از جنگ قدرت و رويکردهاي جاه طلبانه جريان هاي افراط گرا براي حفظ سلطه و نفوذ خود بر مناطق مورد مناقشه بوده، از سوي ديگر، ريشه در رقابت و خصومت رژيمهاي حامي اين گروه ها دارد؛ درست شبيه وضعيتي که اکنون در جنوب يمن ميان عربستان سعودي و امارات جريان دارد و عملاً به بروز جبهات جديد جنگ ميان دو نيروي سابقاً متحد منجر شده است.
درباره طالبان نيز با توجه به رقابت هاي پيچيدهيي که ميان قطر و عربستان سعودي در خاور ميانه و جهان اسلام جريان دارد، اکنون اين دولت دوحه است که بر اين گروه، نفوذ دارد و آن را کنترل مي کند و رژيم رياض برخلاف گذشته، از دايره دوستان راهبردي طالبان، طرد شده و به همين دليل در زمينه صلح افغانستان هم منزوي گرديده است.
افزون بر آنکه همانطور که اشاره شد، طالبان و القاعده در افغانستان، شاخه خراسان داعش را دشمن ميدارند و با آنها درگير شده اند. اين امر نيز به دوري طالبان از عربستان، کمک کرده است.
موضوع مؤثر ديگر بر فاصله گرفتن عربستان از طالبان، بروز تنش در روابط رياض و اسلام آباد است. به نظر ميرسد که بي ميلي پاکستان به مشارکت در ائتلاف نظامي به رهبري رژيم سعودي در يمن، موجب خشم و اعتراض عربستان سعودي شد. از جانب ديگر، سکوت و بي اعتنايي رژيم رياض و سازمان همکاري اسلامي مستقر در جده نسبت به مسأله کشمير به دليل منافع مهمي که عربستان در حفظ و توسعه ارتباط با دهلي نو دارد، نارضايتي پاکستان را برانگيخته است.
مجموعه اين رويدادها موجب دوري طالبان از عربستان و بالعکس شده است. به همين دليل، طالبان پيش از اين با پيشنهاد برگزاري مذاکرات صلح افغانستان در خاک عربستان سعودي، مخالفت کردند. همچنين هيأت سياسي طالبان با وجود سفر به کشورهاي ديگر منطقه (حتا ايران) تمايل کمتري به ديدار به مقامهاي رژيم رياض نشان ميدهد.
با اين حساب، وضعيت رژيم سعودي در قبال طالبان و صلح افغانستان، بهتر از شرايط دولت کابل نيست و به همين دليل، درخواست آقاي اتمر از عربستان براي کمک به استقرار آتش بس در افغانستان، بيهوده و ناشي از استيصال و درماندهگي، تا برخاسته از قدرت و نفوذ واقعي عربستان بر گروه طالبان است.