سیاسی

رسانه‌های اجتماعی؛ اطلاع رسانی، مستعار نويسی و شخصيت‌سازی!

شفيق الله احدی

وقتي سخن از رسانه است، به هرنحوي ما با دنيايي اطلاعات، نبشته‌هاي تند و شيرين، مستعار نويسي‌هاي بي قاعده و شخصيت سازي‌هاي اجتماعي در آن مواجه‌ايم. رسانه در واقع رساننده، پردازش و جهت دهنده است. از اين سکوي بس مهم آدم‌ها مي‌توانند سودهاي متفاوت ببرند و افکار و اذهان عامه را جهت دهي کنند. از انواع مختلف رسانه، رسانه‌هاي اجتماعي پُر غوغاتر، غير اصولي‌تر و در اکثر مواقع نامحدود و غيرِ معياري تر‌اند. به اين لحاظ که از طريق اين رسانه‌ها هر کسي، برخلاف معيار‌هاي نويسنده‌گي و اطلاع‌رساني مي‌تواند استفاده کند و قضايايي غير واقعي را در لحظه‌ي به جهان، واقعي نشان دهد. شخصيت‌هاي واقعي را در نبشته‌هايش بکُشد و فضاي کاذب مردمي براي اشخاص استفاده جو بسازد. در کنار نقص‌هاي غير ملموس ديگر يکي از معايب اين نوع رسانه‌ها مراعات نکردن پرنسيپ‌ها، اخلاق حرفه‌ي خبر نگاري و انتشار نبشته‌هاي غيرِ معياري از سوي کاربران آن است. اگر اين موارد مي‌توانست کنترل شود، بيشک خوب‌ترين نوع رسانه همين رسانه‌هاي اجتماعي محسوب مي‌شدند. ازينرو نگارنده بر آن است تا در روشنايي واقعات اجتماعي شيوه‌ي اطلاع‌رساني و سودجويي‌هاي سياسي ازين نوع رسانه‌ها را کوتاه توضيح دهد.

رسانههاي اجتماعي: در ميان انواع مختلف رسانه، يک نوع آن رسانه‌هاي اجتماعي اند. رسانه‌هاي اجتماعي معمولاً به وسيله‌ي کاربرانِ به پيش‌بُرده مي‌شود که گاه داراي مشخصات واقعي اند و گاه داراي مشخصات غير واقعي. در اين نوع رسانه‌ها عضو شدن براي کاربران ساده و حتا انتشار واقعات و مطالب در غير واقعي‌ترين شکل ممکن وجود دارد. رسانه‌هاي چون؛ فيس‌بوک، توييتر، انستاگرام، تيلگرام را مي‌توان از جمع رسانه‌هاي اجتماعي نام برد که دسترسي به آن‌ها براي هرکسي ممکن و قابل دسترس است.

اطلاع رساني: اصطلاح اطلاع رساني به فرايند انتقال اطلاعات از منابع مختلف گفته مي‌شود. اين فرايند به گونه‌يست که افراد و کاربران با اطلاعات و داده‌هاي که در طول روز به آن مواجه مي‌شوند و براي‌شان با اهميت است، آن‌را به واسطه‌ي رسانه به ديگران اطلاع مي‌دهند. فرايند اطلاع رساني در افغانستان يا توسط اطلاع رسانان رسمي و اعضاي رسانه‌هاي جمعي صورت مي‌گيرد. يا هم از طريق کاربران غير رسمي شبکه‌هاي اجتماعي. نوع اول اطلاع رساني، معياري، موثق، حرفه‌يي و در چوکاتِ اصول و قواعد خبرنگاري صورت مي‌پذيرد. نوع دوم اما غير معياري، گاه نا موثق، غير حرفه‌يي و در اکثر مواقع خارج از چوکات رسمي خبرنگاري، توسط کاربران انتقال داده مي‌شود. گذشته از اين موارد آنچه در شبکه‌هاي اجتماعي بازتاب مي‌يابد، بي آنکه درستي و نا درستي آن معلوم باشد از سوي توده‌ها مورد پذيرش قرار مي‌گيرد. در خيلي موارد ديده شده است که وقايع بازتاب يافته نا موثق و غير واقعي بوده و شخصي را قرباني کرده است. اما، نهاد يا شخصي پاسخگوي اين ضرر اجتماعي نيست، زيرا؛ کاربري که داده‌ي غير موثق را به نشر رسانده و به شخصيتِ کسي صدمه وارد کرده است مستعار و غير قابل دسترس است. ازينرو با آن‌که رسانه‌هاي اجتماعي بيشتر از قبل طوفان رسانه‌ي را بار آورده اند و جهان را به دهکده‌ي کوچک‌تر مبدل کرده اند، اما، با غير معياري و نا محدود بودن بيش از حد، روند اطلاع رساني مسلکي نيز را صدمه زده اند.

مستعار نويسي: در گذشته‌ها و حتا حال که در دنيايي تکنالوژي و عصر تکامل قرار داريم، مستعار نويسي در رسانه‌ها وجود داشته /دارد. اما شيوه‌ي نگارش از گذشته تا به حال تحول يافته و در مواردي بدتر شده است. در گذشته‌ها حکومت‌هاي توتاليت، محدود و ديکتاتور بيشتر وجود داشت. ازينرو شيوه‌ي اطلاع رساني و روشن‌گري در آن زمان بيشتر همين مستعار نويسي‌ها در روزنامه‌ها بود. ولي محتواي نبشته‌هاي مستعار، عقده‌يي و غير واقعي نبوده است. آنچه انتشار مي‌يافت واقعيت‌هاي اجتماعي را بازتاب مي‌داد و توده‌هاي بي‌خبر را از وضعيت موجود آگاه مي‌کرد. فلهذا مستعار نويسي يک امر با پيشينه و پذيرفته شده در رسانه‌هاست. اما حالا اين نوع نگارش در خدمت پيشبرد دشمني‌ها، رقابت‌هاي ناسالم، شخصيت‌ سازي‌هاي کاذب، اتهامات نا موثق و اغفال مردم قرار گرفته است. بيش‌تر هم رسانه‌هاي اجتماعي با فراهم سازي زمينه‌ براي کاربران در ايجاد چنين روشي غير مسلکي کمک کرده است. تاريخ بازتاب دهنده‌ي واقعيت‌هاي گذشته است. گذشته‌هاي را که تاريخ بشر نقل مي‌کند حاکي از استعمار، استثمار و ثمرکشي‌هاي وحشيانه‌ي انسان از انسان است. در طول تاريخ کساني‌که قلم را به انحراف چرخانده اند و از گوهرِ موجود در بطن آن به نفع ستم و ستم‌گر کار گرفتند محکوم به نابودي بوده اند. مستعار نويسي‌هاي عصر ما با آن‌که از يک منبع مستعار نشأت گرفته است، بل توسط يک کاربر مستعار و زير نقاب نيز نشر مي‌شود. محتواي اکثر اين مستعار نويسي‌ها؛ غير واقعي، عقده‌يي و مغرضانه است. ازينرو تا تحولي در اين فرايند نيايد، عصر تکنالوژي و طوفان اطلاعات کمکي به بهبودي نسل بشر و جهان کنوني نخواهد کرد. جهانِ درگيري خصومت‌هاي اجتماعي مخصوصاً جهان سوم درگيرتر از قبل خواهد ماند و طبقات محرومِ موجود در آن، عناصر قرباني شده‌ي اين روند خواهند بود.

شخصيت سازي: شخصيت سازي، فرايندي اکتسابي است. در اين فرايند کساني موفق اند که از ابزارهاي موجود اجتماعي و جهت دهنده‌ي افکار عامه استفاده‌ي خوب بکنند. در جوامع در حال توسعه، با توجه به پيشينه‌ي محروميت و ثمر کشي، ميلِ به شخصيت سازي بيش‌تر از هر جهان ديگر وجود دارد. توده‌هاي نا آگاه بي آنکه به محتواي موضوع و کيفيتِ موجود در وجود فردي، با تبليغ و شخصيت سازي در مورد شخصي اقناع ذهني پيدا مي‌کنند. از همين‌رو است که انتخاب شخصيت‌ها در مناسب بلند حکومتي بر اساس همان تبليغ، شخصيت‌سازي هاي غير واقعي و ميزان مصرف پول انجام مي‌پذيرد. در واضح‌ترين ترين شکل مي‌توان گفت که، در جهان سوم، قدرت، اقتصاد، پايگاه اجتماعي… از آن کساني‌ است که از ابزار شخصيت‌سازي خوب استفاده کرده است. در اکثر مواقع شخصيت‌سازي ها از طرف روشن‌فکران جامعه انجام مي‌گيرد. از همين جهت آنتونيوگرامشي نظريه پرداز ايتاليايي و پيرو انديشه‌ي مارکسيزم روشن‌فکر را به دو دسته‌ي؛«سنتي و اُرگانيک» تقسيم مي‌کند. به عقيده‌ي وي؛ روشن‌فکر سنتي با طبقات مسلط رابط دارند و نقش اجتماعي کردن انديشه‌ي سياسي اين طبقه را بازي مي‌کنند. روشن‌فکر اُرگانيک اما، با طبقات مسلط قطع رابطه کرده و به آينده‌سازان پيوسته اند. از نظر گرامشي روشن‌فکران سنتي عامل شخصيت‌ سازي‌هاي کاذب در جوامع انساني اند.

نتيجه اينست که رسانه‌هاي اجتماعي بيش‌تر از قبل در خدمت اطلاع رساني غير واقعي، شخصيت سازي‌هاي کاذب و گاه سودجويي سياسي در جهان سوم قرار گرفته است. البته اين موارد بخشي از معايب رسانه‌هاي اجتماعي در جهان کنوني‌ست. در حالي‌که در کنار اين معايب؛ رسانه‌هاي اجتماعي عامل مهم روشن‌گري و تبديل شدن جهان به دهکده‌ي کوچک در عصر ارتباطات است.

نوشته های مشابه

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بستن
رفتن به نوار ابزار