رونالد مولتري، معاون وزارت دفاع امريکا در بخش استخبارات و امنيت، به تازهگي در نشستي با اعضاي مجلس نمايندهگان ايالات متحده بررسي گزينه بازگشت احتمالي به افغانستان را تأييد کردهاست.
در اين نشست مايک والتس، عضو کنگره امريکا و سرباز پيشين امريکا در افغانستان، گفتهاست: «احتمال بسيار قوي وجود دارد که ما مجبور به برگشت شويم، (به اين دليل) که القاعده در حالت پيشروي طالبان، بار ديگر ظاهر شود و اينکه آنها ايالات متحده امريکا را مورد حمله قرار خواهند داد.»
معاون وزير دفاع امريکا گفتهاست که سازمانهاي استخباراتي فعاليت گروههاي تروريستي و القاعده را زير نظر دارند.
پيشتر گزارش شده بود که امريکا در حال بررسي گزينه حملات هوايي در صورت پيشروي طالبان به سوي کابل و ساير شهرهاي افغانستان است.
اين در حالي است که فرماندهي مرکزي ارتش امريکا (سنتکام) ميگويد، روند خروج نيروهاي اين کشور از افغانستان تقريباً 50 درصد تکميل شدهاست.
نکته نخست اين است که اين صرفاً يک گزينه در دست بررسي است. بي ترديد گزينههاي ديگري هم در کنار اين، مورد ارزيابي جنرال هاي امريکايي ميباشد و مشخص نيست که اگر وضعيت از کنترل خارج شود، دولت در معرض سقوط قرار بگيرد، نيروهاي امنيتي افغان ديگر توان ايستادهگي در برابر تهاجم مرگبار طالبان را نداشته باشند و مراکز شهري به ويژه کابل پايتخت، در خطر اشغال طالبان واقع شود، امريکا در نهايت چه واکنشي نشان خواهد داد.
نکته دوم هم اين است که عمده ترين نگرانيهاي امنيتي ناشي از خروج نظاميان خارجي از افغانستان در امريکا مربوط به تهديدهاي بالفعل و بالقوه از مبدأ افغانستان عليه امنيت ملي آن کشور است. آنجا کمتر کسي براي وضعيت امنيتي افغانستان و آسيبهاي مخرب اين وضعيت براي مردم اين کشور، نگران ميشود، نگرانيهاي موجود هم صرفاً معطوف به آسيبهاي اين شرايط براي امنيت ملي امريکا است. دولت امريکا هم مايل نيست براي امنيت افغانستان، نيرو پياده کند، پول خرج کند و بار ديگر همان راهي را طي کند که در نهايت به خروج عجولانه و غيرمسوولانه انجاميد و افغانستان را در جهنم ترور و تجزيه و تباهي واگذاشت.
نکته سوم هم اين است که درباره بازگشت دوباره نظاميان امريکايي پس از خروج کامل آنها از افغانستان، ترديدهاي جدي وجود دارد. هيچ نشانه اي موجود نيست که نشان دهد امريکا برنامه اي براي بازگشت مجدد داشته باشد.
در چنين شرايطي حتا اگر بازگشتي نيز وجود داشته باشد، احتمالاً تنها به صورت محدود و موقت و به صورت انجام بمبارانهاي جسته و گريخته هوايي بر اهداف القاعده خواهد بود، شبيه آنچه گاه از سوي نيروهاي امريکايي در يمن صورت ميگيرد.
چنين بازگشتي حتا اگر بتوان از آن به عنوان «بازگشت» تعبير کرد، چيزي را تغيير نميدهد.
بنابراين، گروههاي فشار در امريکا از هم اکنون بايد دولت بايدن را مجبور به ارزيابي و آناليز مسوولانه وضعيت کنند. در صورتي که اين امر به درستي صورت بگيرد نيازي به بررسي گزينه بازگشت در آينده نيست، بلکه اين گزينه از هم اکنون بايد فعال شود، زيرا طالبان به هيچيک از تعهدات خود به طور کامل عمل نکرده اند که مهم ترين آن، ادامه ارتباطات بي پرده آن گروه و شبکه خطرناک حقاني با شبکه القاعده در عالي ترين سطح است. اين ارتباط بيش از اين نيز تحکيم و تقويت خواهد شد و در صورتي که روند پيشروي طالبان در نقاط مختلف کشور ادامه پيدا کند، جنگجويان و رهبران القاعده هم بدون هيچ هراس و محدوديتي به قلمروهاي تحت سلطه طالبان بازخواهند گشت.
از سوي ديگر، اگر امريکا در ادعاهاي خود مبني بر حمايت از دولت و ارتش افغانستان صادق است و نميخواهد شاهد سقوط و فروپاشي کامل باشد، همين امروز بايد به اين تعهد خود عمل کند، نه روزي که ديگر دير شده باشد.
با اين حال، شرايط در داخل ايالات متحده به گونه اي نيست که دولت بايدن بتواند بدون دغدغه و فشار، تصميم بحث برانگيز خود درباره خروج را به طور کامل، عملياتي کند و در قبال عواقب خطرناک آن پاسخگو نباشد. فشارهاي روزافزون نمايندهگان کنگره امريکا بر مقام هاي دولت بايدن هم نشان ميدهد که آنها خطرات اين تصميم را درک ميکنند، نسبت به آينده آن عميقاً نگران اند و در برابر عواقب و پيامدهاي زيانبار رويدادهايي مانند خطر سقوط دولت و ارتش افغانستان، بروز جنگ داخلي و ظهور مجدد القاعده براي امنيت و منافع ملي ايالات متحده، بي تفاوت نخواهند بود و اجازه نميدهند تا دولت بايدن به سادهگي تصميم عجولانه و غير مسوولانه خود مبني بر خروج زودهنگام و کامل از افغانستان را بدون تقبل هزينههاي آن عملياتي کند.