اگر غنی استعفا دهد…

ارگ رياست جمهوري گفته است در نشست اشرف‌غني، رييس جمهوري با چهره‌هاي سياسي فيصله شده‌ تا هرچه زودتر نيروهاي خيزش مردمي در برابر تهاجم طالبان، تقويت و تجهيز شوند. طبق خبرنامه ارگ، اشرف‌غني در ديدار با رهبران سياسي و جهادي و رييسان شوراي ملي، ضمن حمايت از نيروهاي امنيتي و دفاعي و بقا و تداوم جمهوريت «در خصوص انسجام، تقويت و تجهيز سريع خيزش‌هاي مردمي در چوکات دولت در برابر هجوم دشمن، فيصله صورت گرفته‌است.» پيش از اين حکومت تاکيد داشت که نيروهاي مردمي در چارچوب ارتش محلي جذب مي‌شوند.

از جانب ديگر برخي فرماندهان محلي انتقاد داشتند که حکومت از نيروهاي مردمي حمايت نمي‌کند. اشرف‌غني و چهره‌هاي سياسي در حالي بر تقويت و تجهيز سريع نيروهاي مردمي تاکيد دارند که طالبان حملات خود را بر مراکز ولايت‌ها متمرکز کرده‌اند.

تاکنون اين گروه، شهرهاي شبرغان، کندز، سرپل و زرنج را تصرف کرده‌است.

هر بار که وضعيت، بحراني تر مي‌‌شود اشرف غني در رويکرد رياکارانه با رهبران سياسي نشست برگزار مي‌کند، نشست‌هايي که اکنون به کليشه هاي رايج در واکنش‌هاي معمول دولت افغانستان در قبال بحران جاري تبديل شده است.

اين در حالي است که او فرمانده اعلاي قواي مسلح است، مسوول مستقيم مديريت وضعيت امنيتي بحراني که بر افغانستان حاکم است.

يعني بخش مهم مسووليت‌هاي جنگ به او برمي‌گردد، به نحوه رهبري و مديريت، اراده و قاطعيت و مهم‌تر از همه، تعهد و صداقت‌اش. را نشان مي‌دهد.

نشست‌هاي اشرف‌ ‌غني با رهبران سياسي و جهادي در حالي در ارگ جريان دارد که طي چند روز گذشته دست ‌کم شش شهر مهم به دست طالبان سقوط کرده است. در اين ميان، شهر ايبک، مرکز ولايت سمنگان در مرکز افغانستان بدون هيچ مقاومتي به طالبان واگذار شده است.

اين رويداد نگراني‌هاي کارشناسان مسايل امنيتي افغانستان را دو برابر کرد، زيرا تصور مي‌شود که پس از واگذاري عمدي و آگاهانه ولسوالي‌‌ها به طالبان اکنون نوبت شهرهاست.

بر اين اساس سوء ظن نسبت به رهبري و صداقت اشرف غني در قبال فجايع جاري هم به طور جدي افزايش پيدا مي‌کند.

اين سوء ظن پيشتر در پي واگذاري بدون درگيري نزديک به 200 ولسوالي به طالبان ايجاد شده بود و در پي آن، امتناع آگاهانه اشرف غني و زيردستانش از تقويت نيروهاي جبهه مردمي عليه طالبان گسترش پيدا کرد. به اين ترتيب به نظر مي‌‌رسد که آقاي غني نه تنها شايسته‌گي رهبري جنگ کنوني را ندارد، بلکه خود او بخشي از مشکل است.

آگاهان امور سياسي به اين باور اند که استعفاي اشرف غني بايد يکي از مطالبات جدي رهبران سياسي باشد، زيرا به همان ميزان که قدرت نمايي نظامي طالبان در عرصه جنگ ميداني چشم انداز امنيتي کشور را تيره و بحراني نشان مي‌دهد، حضور عنصري به نام اشرف غني در رأس قدرت و خطاهاي پرهزينه و راهبردي او در کنار ابهام‌هاي سنگيني که نسبت به رويکرد واقعي‌اش در قبال جنگ جاري وجود دارد دورنماي آينده را بيش از پيش تاريک و غبار آلود مي‌نمايد.

از جانب ديگر حتا اگر اشرف غني در تباني پنهاني با طالبان براي سقوط دادن ولسوالي‌ها و ولايت‌هاي مهم شمال کشور به دست جنگ‌جويان تروريست آن گروه هم‌دست نشده باشد، طالبان نيز مي‌گويند که وجود او مانعي در مسير صلح و ثبات سياسي افغانستان محسوب مي‌شود، بنابراين آيا زمان آن فرا نرسيده که اشرف غني از قدرت کنار برود تا وضعيت تغيير کند و طالبان نيز بهانه ‌اي براي جنگيدن نداشته باشند؟

اين جنگ فاجعه بار چند سال ديگر بايد ادامه پيدا کند تا اشرف‌ ‌غني همچنان در قدرت بماند و هزاران نظامي و غيرنظامي کشور به پاي او قرباني شوند؟

با توجه به اين پرسش‌ها و دغدغه‌ها و براي پايان دادن به فجايع جاري، استعفاي غني مي‌تواند از گزينه‌هاي اصلي باشد.

نکته مهمي که رهبران سياسي بايد در نظر داشته باشند اين است که موضوع دفاع از جمهوريت و وفاداري به دست‌آوردهاي 20 ساله را از ادامه و بقاي قدرت اشرف غني جدا کنند. آن‌ها بايد اين واقعيت را بپذيرند که دفاع از جمهوريت بدون اشرف نيز امکان پذير است و به بيان بهتر، لازمه بقاي جمهوريت نه تنها مساوي با حضور اشرف غني در قدرت نيست، بلکه بالعکس ادامه قدرت او حتا تماميت ارضي و يک‌پارچه‌گي ملي افغانستان را تهديد مي‌کند و خطر تسلط کامل تروريست‌هاي طالبان بر سرنوشت همه مردم افغانستان را چندين برابر افزايش
مي‌دهد.

نرگس اعتماد