سیاسی

اوضاع رقت‌بار کودکان و غارت ميليارد‌ها دالر کمک جهانی در کشورما

تهمينه مرام

همه می‌دانیم که طالب، داعش، القاعده و تمام گروه‌های آدم کش و افراطی مولود شبکه‌های استخباراتی غرب بوده و به مثابه‌ی بلدوزر یا پیش مرگان قوای اشغالگر امریکا، متحدین ناتویی و منطقه‌یی مان بوده است ورنه ائتلاف ضد تروریزم که از سوی ایالات متحده امریکا به کشور مان تجاوز و یورش آوردند و گفتند که:« ما به خاطر سرکوب و نابودی تروریزم در وجود باند‌های جنایتکار القاعده، طالب و داعش به افغانستان پیاده شدیم تا پس از ختم جنگ‌های داخلی و سرکوب باند‌های تروریستی این قاتلان بی‌رحم بشریت، به ویژه مردم به خون خفته‌ی افغانستان برنامه مارشال را در بازسازی و نوسازی افغانستان ویران و جنگ زده پیاده و عملی نماییم و پسا خروج شوروی‌ها از این کشور افغانستان را آباد، گلستان و قلب آسیا را مداوا می‌نماییم و برای مردم افغانستان ثابت می‌سازیم که ما سفید‌ها از سرخ‌ها کرده بیشتر خوب‌تر هستیم و اهل کتاب برای شما از بی کتاب‌ها خوب‌تر اساسات دین اسلام، موازین حقوق بشر و اعلامیه‌ها و منشور‌های سازمان ملل متحد را بهتر از همه در این سرزمین پیاده می‌سازیم.»

اما ما مردم افغانستان دیدیم که شما غربی‌ها چگونه بالای رژیم تک قومی اعتماد و اتکاء کردید و چگونه ۱۷۵ میلیارد دالر را به کام این اژد‌های قبیله انداختید و آن را وسیله‌ی کشتار  بی حد و حصر میلیون‌ها انسان این جامعه در دو جبهه‌ی جنگ، طالب و گروه‌های تروریستی در جامعه ماتم زده‌ی مان ساختید.

من در این جا تنها روی یک آمار داده شده‌ی وزارت کار و امور اجتماعی درنگ می‌کنم و آن اوضاع درد آور کودکان، نوجوانان و جوانان کشور ما می‌باشد که چگونه سازمان ملل متحد و ارگان‌های دور و دراز آن، ایالات متحده امریکا و متحدین غربی و شرقی آن برخلاف ادعا‌های شان به این قشر بزرگ جامعه‌ی ما که آن را آینده سازان جامعه می‌دانیم جفا وستم کردند و آینده خود شان را ویران و فاجعه آفرین ساختند،

آماری که از زبان و درفشانی وزارت کار و امور اجتماعی داده شده این گونه می‌باشد:

۱ـ شش میلیون کودک در افغانستان در معرض خطر قرار دارند یعنی در پرتگاه مرگ تدریجی.

۲ـ یک میلیون معتاد به مواد مخدر اند یعنی این که قصداً و عمداً این شمار کودکان به چرس، تریاک، هیرویین و کوکنار معتاد ساخته شدند تا دیگر آینده سازان نباشد ونسل سالم، دانشمند و با خرد برای جامعه خود بار نیایند و ابزار ترور، دهشت، ماین‌گذاری و کار شاقه به دست رژیم خیانت کار وبرادران تنی شان طالب‌ها باشند.

۳ـ یونیسف آمار داده که:«از هر ۱۰ کودک ۷ تن آن مورد خشونت قرار دارند» یعنی به زور و جبر به سوی لواطت کشانیده می‌شوند به صفت بازیگر با زنگ و جامه در محفل‌های ضد اسلامی استعمال می‌شوند و در استخدام باند‌های تروریست و اوباش قرار می‌گیرند که به گونه نمونه چندین صد آنان از سوی برنامه‌ی شش و نیم گرفتار و به جرم چاقو کشی، آدم کشی و مبایل دزدی گرفتار شدند.

۴ـ ۶۶ در صد کودکان رشد فزیکی نکرده اند یعنی به کار برد مواد شیمیایی در سلاح‌های سبک و سنگین، نبود غذای کافی، سوء تغذی و حالت روانی مادران شان ناشی از انفجار و انتحارتوسط دهشت افگنان رنگارنگ.

۵ـ ۱۷۴ شاید در صد باشد که معلول اند حتا تداوی و یا باز توانمندی نمی گردند و دولت فقط در برابر شان بی تفاوت است چون فرزندان خودشان در این کشور نبوده و نیستند تا آنها هم به این درد‌ها گرفتار می‌شدند.

تو کز محنت دیگران بی غمی

نشاید که نامت نهند آدمی

۶ـ از هر سه کودک یکی آن گدایی می‌کند یعنی از شش میلیون یا ده میلیون کودک در کشور مان گدایی، یک در صد آن و این مادران و پدران شان در بست ده نفری گداگر اند. از ۴۰ میلیون شهروند ما چند میلیون کودک، پدر و مادر شان گدایی می‌کنند که عامل آن همین رژیم  فعلی می‌باشد به شمول یونیسف سازمان ملل متحد، زیرا ۱۷۵ میلیارد دالر را غارت کردند و کودکان ما را بدبخت و طفیلی در جامعه ساختند.

۷ـ این وزارت می‌گوید: «از ۳۵ میلیون شهروند کشور مان یا به گفته‌ی آنان ۱۸ میلیون آن کودک می‌باشد.»

۸ـ این وزارت می‌گوید: «۲۲ میلیون افغانی بودجه داشتم و حالا به ۵۰ میلیون بالا رفته، ۱۰ هزار کودک در ۱۸ پرورشگاه زیر حمایت است و ده هزار کودک یتیم در ۶۸ پرورشگاه زیر پوشش است.» یعنی معلوم نیست که در کودکستان‌ها و پرورشگاه‌ها برای این کودکان چه خوراک و پوشاکی می‌دهند، زمینه درس و آموزش برابر است یا نه و تا جایی که شنیده می‌شود هیچ‌گونه شرایط مدنی و حقوقی برای این کودکان مهیا نیست و حتا کودکستان‌ها و پرورشگاه‌ها فضای مناسب و سالمی ندارد و رسانه‌ها هم از آن بی خبر اند.

حالا به اصل مطلب می‌آییم که عامل این همه بدبختی‌های کودکان جامعه مان مگر رژیم فعلی نیست، چرا جلو تروریست‌ها و دهشت افگنان را نمی‌گیرند و چرا عاملان این جنایات را که نیرو‌های امنیتی گرفتار می‌کنند محکوم به اعدام نمی‌نمایند چون پیوند خونی، نژادی و تباری با آنان دارند، چرا سازمان ملل متحد به ویژه یونیسف آن این تراژیدی را به شورای امنیت ملل متحد پیشنهاد نمی‌کند و کیفر خواهی نمی‌نماید، چرا از ۳۵۰۰ انجیوی غارتگر داخلی و خارجی از حیف و میل سی تا چهل میلیارد دالر پرسان نکرد و کرزی هم که قانون اساسی  را توشیح کرد و ده‌ها بار سوگند خورد که از احکام قانون اساسی و عدالت برای مردم دفاع می‌کند، پرسان نکرد بلکه با کمال بی حیایی به دزدان و غارتگران گفت:«از هر جا و هر راهی که پیدا می‌کنید بیاورید این جا سرمایه گذاری کنید!!؟؟» مگر خودش، خانواده اش در این غارتگری‌های انجیو‌ها و غارتگری کابل بانک، بانک مرکزی، گمرک‌ها و تصدی‌های سمنت غوری شریک نبودند و نیستند!

در ماده‌ی ششم قانون اساسی کشور که آن را حامد کرزی توشیح یا امضا کرده و گفته که:«آن را به خاطر سعادت مردم نجیب و صلح دوست افغانستان، قانون اساسی جدید را که توسط لویه جرگه‌ی تاریخی ۲۲ قوس الی ۱۴ جدی ۱۳۸۲ هجری خورشیدی منعقده‌ی شهر کابل در ۱۲ فصل و ۱۶۲ ماده به اتفاق آرا تصویب گردید، توشیح و اعلام می‌دارم.» کاملاً تخلف و این ماده‌ی ششم را که می گوید: «دولت به ایجاد یک جامعه‌ی مرفه و مترقی بر اساس عدالت اجتماعی، حفظ کرامت انسانی، حمایت حقوق بشر، تحقق دموکراسی، تأمین وحدت ملی، برابری همه اقوام و قبایل و انکشاف متوازن در همه مناطق کشور مکلف می‌باشد.» مگر با بر هم زدن حیات و آسایش ۱۸ میلیون کودک در کشور مان حکومت فعلی ناقض این ماده‌ی قانون نشده اند؟

مگر با رهایی پنج هزار طالب دهشت افگن و تروریست و برادر خواندن آنان خیانت به قربانیان جنگ به ویژه کشتار بی رحمانه کودکان، نوجوانان، جوانان، دختران دانشگاه کابل، کورس کوثر، دبیرستان سیدالشهدا، بیمارستان نسایی و ولادی غرب کابل، قتل عام در مسجد‌ها، هوتل‌ها و میدان‌های ورزشی و حتا اعتراض‌های مدنی عدالت خواهان کشور که اخیراً در بدخشان «بام دنیا»، مگر نسل کشی، لگد مال کردن حقوق بشر، نقض قانون اساسی که دولت مکلفیت تطبیق و پاسداری آن را دارد، نمی‌باشد؟

به کوتاه سخن که اشغالگران متجاوز غرب تنها و تنها برای غارت، نفاق ملی، کشتار مردم و ویرانی کشور مان و لگد مال کردن حقوق اساسی کودکان، زنان، دختران، دانش آموزان، دانش‌جویان یا به عبارت دیگر نسل آینده و بالنده یا آینده سازان کشور مان جفا و بیداد کردند و دست نشانده های حالا با باداران خود در حال فرار اند و ولسوالی‌ها و پاسگاه‌های نظامی را یکی پی دیگر به سوی حاکمیت گویا امارت اسلامی سقوط می دهند و سلطنت قبیله را با درنگ و به سوی امارت حاکم می‌سازند و به فاجعه‌ی قومی دوام می دهند.

 

 

نوشته های مشابه

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بستن
رفتن به نوار ابزار