سیاسی

امپراتوری ترياک، نيمه پنهان صلح با طالبان

 

بازرس ويژه امريکا در امور بازسازي افغانستان به نقل از گزارش شوراي امنيت سازمان ملل گفته‌است که درآمد گروه طالبان از مواد مخدر در افغانستان از بهار 2018 تا بهار 2019 حدود 400 ميليون دالر تخمين زده شده‌است.

در اين گزارش آمده‌است که  طالبان در حال حاضر، کل روند توليد مواد مخدر در افغانستان را کنترل مي‌کنند.

سيگار در عين حال گفته است که درآمد جنگ‌جويان طالبان از مواد مخدر بيش‌تر از رقم يادشده است.

اين در حالي است که طالبان در اواخر رژيم امارت، کاشت و برداشت مواد مخدر را ممنوع کرده‌بودند و اين ممنوعيت موجب شده‌بود تا در آن زمان، توليد مواد مخدر در افغانستان به صفر نزديک شود.

اين گزارش در حالي منتشر مي‌شود که امريکا با طالبان پيمان صلح امضا کرده و دوطرف در عمل، مفاد اين پيمان را رعايت مي‌کنند. نکته قابل تأمل اين است که مبارزه با مواد مخدر و قطع ارتباط طالبان با باندهاي عظيم مافيايي، از خواسته‌هاي مهم امريکا از طالبان در پيمان يادشده نيست و طالبان نيز تعهدي در اين زمينه نداده اند.

عمده ترين مسايلي که امريکا در توافق دوحه بر آن تاکيد دارد، عدم حمله جنگ‌‍جويان طالبان بر نيروهاي امريکايي و خارجي و نيز قطع ارتباط آن گروه با شبکه القاعده است که از اين دو مورد نيز تنها اولي تاکنون تا حدودي رعايت شده است، اما درباره دومي حتا خود امريکايي‌ها هم معتقد اند که اقدامي از سوي طالبان صورت نگرفته، بلکه ارتباطات اين گروه و شبکه حقاني با طالبان، گسترده تر و پيچيده تر هم شده است. البته گفته مي‌شود اين شرط هم براي امريکا جنبه سياسي و حيثيتي داشته، زيرا امريکا براي نابودي القاعده به افغانستان لشکرکشي کرد و اکنون پس از 20 سال مي‌خواهد ادعا کند که در نهايت توانست القاعده را از افغانستان بيرون براند و ارتباط اش را با طالبان قطع کند. در غير آن، از نظر عملي نه اين جدايي، امکان‌پذير است، نه طالبان به آن پايبند اند و نه امريکا آن را جدي مي‌گيرد.

به اين ترتيب، امپراتوري ترياک احتمالاً بخشي ديگر از امتيازهاي بزرگي است که امريکا در قبال امضاي توافق‌نامه صلح به طالبان داده است.

صاحب نظران غربي معتقد اند که امريکا «جنگ ترياک» را سال‌ها پيش به طالبان باخته و به همين دليل، سال‌هاست که مبارزه با مواد مخدر و قطع ارتباطات مستقيم و گسترده طالبان با شبکه‌هاي پيچيده و قدرتمند کشت و توليد و قاچاق مواد مخدر، ديگر بخشي از اولويت‌هاي راهبردي غرب در افغانستان نيست.

اگرچه در اين ميان، شماري از کارخانه‌هاي توليد و پروسس مواد مخدر در فراه، هلمند و ساير مناطق آماج حملات هوايي قواي خارجي قرار گرفته است، اما از نظر تحليل‌گران، اين حملات، محدود و مقطعي بوده و آسيبي کوبنده و بازگشت ناپذير به شبکه اقتصادي مجرمانه طالبان وارد نکرده است.

نکته تأمل برانگيز اين است که پس از امضاي توافق‌نامه صلح ميان امريکا و طالبان در دوحه که اندکي بيش از يک‌سال از آن مي‌گذرد، ديگر حتا کارخانه‌هاي توليد ترياک در مناطق تحت کنترل طالبان هم آماج قرار نمي‌گيرند و به اين ترتيب، جنگ ترياک رسماً به طالبان واگذار شده است.

اما اين تحليل شايد به اندازه کافي واقع بينانه يا به تعبير بهتر، صادقانه نيست. واقعيت مهم تر اين است که مبارزه با مواد مخدر، هرگز در اولويت مأموريت نظامي غرب به رهبري امريکا در افغانستان نبود. شماري از تحليل‌گران بدبين تر حتا معتقد اند که يکي از منافع وسوسه انگيز لشکرکشي غرب به افغانستان، سود سرشار حاصل از مواد مخدر و سرزمين هاي حاصل‌خيز پر از گل‌هاي زيباي خش‌خاش در امتداد دشت‌هاي گرمسيري جنوب و غرب و شرق افغانستان بوده است.

شايد اين تحليل کاملاً درست نباشد، اما اين واقعيت قابل انکار نيست که پس از حمله امريکا، کشت و توليد و قاچاق مواد مخدر در افغانستان چندين بار بيشتر شد و اين آمار سال به سال به رشد پرسش برانگيز خود ادامه داد.

موضوع مهم ديگر اين‌که ميان جنگ به اصطلاح «عليه تروريزم» و کشت و توليد مواد مخدر، همواره ارتباط مستقيم و معنادار وجود داشته است. يعني بخش اعظم مواد مخدر توليدي در افغانستان در مناطقي به عمل آمده که در آن ناامني و جنگ جريان داشته و هر دو طرف طالبان و نيروهاي خارجي هم در اين مناطق، فعال بوده اند. اين امر به شايبه «جنگ ترياک» يا به بيان بهتر «جنگ براي ترياک» بيش از پيش دامن زده و آن را تقويت کرده است.

صرف نظر از همه اما و اگرها، ابهامات و پرسش‌هايي که درباره ماهيت جنگ امريکا با طالبان و ارتباط آن با تجارت سودآور و پول ساز مواد مخدر وجود دارد، با توجه به گزارش شوراي امنيت سازمان ملل و تأييد آن توسط اداره بازرس ويژه امريکا براي بازسازي افغانستان(سيگار) مبني بر درآمد 400 ميليون دالري طالبان از مواد مخدر طي يک‌سال اخير که از امضاي توافق دوحه مي‌گذرد، به نظر مي رسد که واگذاري امپراتوري ترياک به طالبان، نيمه پنهان صلح امريکا با آن گروه است و چه بسا امکان دارد که امريکا هم يکي ديگر از طرف‌هاي ذي‌نفع در اين تجارت سياه و سودآور باشد.

به اين ترتيب، اصرار طالبان بر آزادي ده ها قاچاق‌بر بزرگ مواد مخدر در چارچوب 5 هزار زنداني آن گروه بر بنياد توافق دوحه نيز کاملاً قابل توجيه است و اين امر، ارتباط تثليث ترور، ضد ترور و ترياک را مشخص مي کند.

علي موسوي/ جمهور

نوشته های مشابه

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بستن
رفتن به نوار ابزار