سیاسی

امريکا و بريتانيا؛ سربازان جنگ نرم طالبان

همزمان با بدتر شدن اوضاع امنيتي در افغانستان، امريکا و بريتانيا از شهروندان‌شان خواسته‌اند که فوراً افغانستان را ترک کنند.

پخش چنين اطلاعيه‌اي آن هم در سطح رسانه‌اي، نشانه آن است که فتنه‌اي خطرناک در حال شکل‌گيري است.

غربي‌ها و مخصوصاً امريکايي‌ها بيست سال تمام دروغ بزرگي را به نام مبارزه با تروريزم به خورد رسانه‌ها و افکار عمومي افغانستان و جهان دادند و پس از آن با همان تروريزمي که خود ساخته و پرداخته بودند، در ظاهر دو دهه مبارزه کردند و سرانجام با انجام مذاکرات فشرده و يکجانبه يک و نيم ساله و به دنبال آن امضاي توافق صلح با طالبان، به اين گروه تروريستي مشروعيت سياسي بين‌المللي بخشيدند. اکنون اما با پخش شايعه‌هاي ويرانگر براي روح و روان جمعي مردم افغانستان، مبني بر خروج فوري شهروندان شان از کشور، دقيقاً در جبهه جنگ نرم طالبان قرار گرفته و در اين جبهه بسيار خطرناک، به نفع طالبان شمشير مي‌زنند.

انتشار اين اطلاعيه در فضاي عمومي و رسانه‌اي، در حالي که مي‌شد آن را به صورت پنهاني و بدون هياهو و تبليغات داراي بار منفي رواني، به شهروندان امريکايي و بريتانيايي ساکن در افغانستان اطلاع‌رساني کرد، نشانه خباثتي است که قصد شعله‌ور ساختن آتش فتنه‌اي بزرگ را
دارد. اين روزها افغانستان، افزون بر جنگ‌هاي خونين و خشونت‌باري که در سراسر کشور جريان دارد و جنون افراط‌گرايي ديني را به نمايش مي‌گذارد، با بمباران بي‌سابقه جنگ رواني و تبليغاتي دشمن نيز مواجه است. طالبان ده‌ها برابر آنچه در ميدان جنگ به دست مي‌آورند، در ميدان رسانه و تبليغات هم مانور مي‌دهند. به واقع تمام رسانه‌هاي افغانستان، خواسته يا ناخواسته به تريبون‌هاي بي‌مزد و مواجب تبليغاتي براي طالبان تبديل شده‌اند و در کار توسعه ناامني‌هاي رواني مردم، چنان با جد و جهد عمل مي‌کنند که گويي مسابقه بمباران رواني مردم برگزار شده و مدال برنده‌گي در اين مسابقه هم بر گردن رسانه‌هايي آويخته مي‌شود که در پخش اخبار منفي و مخرب به نفع دشمن و به زيان مردم و دولت جمهوري اسلامي افغانستان، پيش‎‌ تازترند.

در اين ميان، غربي‌ها هم در حالي که از يک سو ژست مدافع حقوق بشر و دل‌نگران سرنوشت غيرنظاميان و مردمان بي‌دفاع را مي‌گيرند، به صورت بسيار سازمان‌يافته و هدفمند، بخش عمده جنگ رواني طالبان را به پيش مي‌برند.

اين دو رويي رياکارانه تا آنجا با وقاحت اجرا مي‌شود که حتا دامن شوراي امنيت سازمان ملل متحد را نيز گرفته است. همزمان با نشست شوراي امنيت که بدون هرگونه تصميم عملياتي معطوف به تغيير وضعيت در افغانستان و اعمال فشار بر پاکستان به عنوان عامل اصلي اعزام تروريست و تقويت اردوگاه طالبان در افغانستان برگزار شد و صرفاً به پاره‌اي توصيه اخلاقي و هشدارهاي پادرهواي بي‌بنياد و بي‌اثر در شرايط جاري ميداني افغانستان بسنده کرد؛ انگليس و امريکا هم به عنوان دو قدرت همسو در فتنه‌انگيزي و تروريزم‌پروري و بحران‌آفريني در ممالک اسلامي، خواستار خروج فوري شهروندان شان از افغانستان شدند. اين، نشانه فتنه‌اي خطرناک است که زنده‌گي هزاران شهروند بي‌گناه افغانستان را هدف گرفته است.

انتشار همزمان اطلاعيه‌هاي امريکا و بريتانيا براي ترک فوري خاک افغانستان از سوي شهروندان اين دو کشور به دليل شرايط وخيم امنيتي، نشانه مظلوميت دولت و ملت افغانستان است. آن‌ها به هر شکلي که خود مي‌خواهند با ما بازي مي‌کنند. آن‌ها همان کاري را با ما مي‌کنند که داعش و طالبان و پاکستان مي‌کند. در چنين وضعيتي، هيچ اقدامي خردمندانه‌تر از بازگشت به قدرت مردم و ايستادن بر سر پاي خود و قطع وابسته‌گي به بيگانه‌گان نيست.

حکومت نيازمند بازتعريف منبع قدرت براي ايستاده‌گي در برابر طالبان و همه تروريست‌هاي مزدور بيگانه‌گان است. حکومت بايد قدرت مردم را باور کند و براي بقاي خود و حفظ نظام و برقراري امنيت و شکست دشمن، به قدرت مردم مراجعه کند.

همچنين ماشين تبليغاتي حکومت، بسيار ضعيف عمل مي‌کند، در حالي که طالبان در عرصه تبليغات و بزرگ‌نمايي پيشروي‌هاي خود و سرعت اطلاع‌رساني و مديريت افکار عمومي با توسعه وحشت رسانه‌اي، ميدان‌دار است.

حکومت بايد در حوزه تبليغات و ضد تبليغات، سرمايه‌گذاري فکري، رسانه‌اي و مالي کند تا در جبهه جنگ نرم نيز به دست‌آوردهايي برسد که حداقل آن ايجاد اميد در مردم و زدودن سموم هول و هراس از ذهنيت همه‌گاني آنان است. در غير اين صورت، اوضاع بدتر خواهد شد.

راحل موسوي/ ديد

نوشته های مشابه

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بستن
رفتن به نوار ابزار