زمستان براي کابلنشينان پر از دردسر و کابوسوار است. سرماي بيشازحد، نبود امکانات، فقر بيرويه مردم و از همه مهمتر دغدغه گرم کردن خانهها در اين فصل بينهايت سرد، از مشکلات اساسي مردم ساکن کابل است. البته اين وضعيت را تقريباً ميتوان به سراسر افغانستان تعميم داد، اما اين که پايتخت يک کشور با چنين وضعي روبهرو باشد، بيشتر قابل تأمل است.
افغانستان شايد در صدر کشورهايي باشد که کمترين ميزان توليد انرژي را دارد. نه به اين معنا که وضعيت اقليمي و ژئوفيزيکي افغانستان به نحوي است که نتواند انرژي توليد کند. بل بر اساس دادهها و بررسيهاي دانشمندان عرصه انرژي، افغانستان توانايي توليد سالانه 310 هزار مگاوات انرژي برق را دارد. از اين ميزان، 23 هزار مگاوات از منابع آبي افغانستان قابل تأمين است. 200 هزار مگاوات را هم از انرژي آفتاب ميتوان به دست آورد و 68 هزار مگاوات را هم ميتوان از منابع بادي افغانستان فراهم کرد.
با اين حال افغانستان با اين همه توانايي توليد انرژي، وابسته به واردات از کشورهاي همسايه است. در حال حاضر افغانستان در حدود يک هزار و 400 مگاوات برق براي مصرف سراسري کشور نياز دارد. از اين ميان تنها 25 درصد توليد داخل است و بقيه از منابع خارجي تأمين ميشود. افغانستان از تاجيکستان، ازبيکستان، ترکمنستان و جمهوري اسلامي ايران، چهار کشور همسايه شمالي و غربي خود برق وارد ميکند که بخشي از اين برق در شهرهاي مسير تا کابل استفاده ميشود و يک بخش آن هم به کابل و شهرهاي اطراف کابل ميرسد.
متأسفانه اين برق هيچگاه قابلاعتماد نبوده است و نميتوان به دايمي بودن آن اتکا کرد. با اين که اين برق بر اساس قراردادهاي رسمي از کشورهاي همسايه به افغانستان وارد ميشود، با اين حال تداوم برقرساني به رابطه سياسي افغانستان و اين کشورها و نياز به انرژي در خود اين کشورها، بستهگي دارد. بهطور مثال هر زماني که رابطه سياسي ميان افغانستان و جمهوري اسلامي ايران به دليلي پرتنش شده، اين کشور برق را از افغانستان دريغ کرده است. يا زماني که در کشورهايي مثل ترکمنستان، ازبيکستان يا تاجيکستان، نياز به برق بيشتر ميشود، برق افغانستان قطع ميشود. حالا مشخص نيست که اين قطع کردن برق صادراتي اين کشورها به افغانستان، در قراردادهايشان هم گنجانده شده يا خير. اين گونه است که هم در زمستان و هم در فصل تابستان، افغانستان و پايتخت آن کابل، با نوسان برق روبهرو هستند، زيرا در اين دو فصل از سال نياز به برق، بيشازحد معمول است.
نبود برق در کابل در کنار اين که تاريکي را بر اين شهر حکمفرما کرده، مشکلات ديگري نيز به وجود آورده است. بهطور مثال کمبود برق سبب شده است تا مردم براي گرم کردن خانههاي خود از هر منبع قابل اشتعال استفاده کنند. اين مسأله آلودهگي هواي بيشازحد شهر کابل را در پي داشته است. در حال حاضر به دليل قطعي برق بهصورت متواتر، شهر کابل تبديل به آلودهترين شهر جهان شده است که ميزان آلايندههاي هواي آن از خطرناکترين معيار آلودهگي نيز عبور کرده است. همين امسال در اثر آلودهگي هوا در شهرهاي افغانستان، چهار هزار نفر جان خود را از دست دادهاند که بيشترين آنها ساکنان کابل بودهاند.
دولت افغانستان در 20 سال گذشته نتوانسته است زيربناي قوي در عرصه توليد انرژي ايجاد کند. بر اساس آمارها در طول 20 سال گذشته بيش از چهار ميليارد دالر در عرصه انرژي در افغانستان هزينه شده که اکثراً هم مقطعي و روبنايي بوده است؛ ازجمله خريداري جنراتورهاي توليد برق که هرکدام براي مدتي بازده مناسب داشت وبعد به دليل مصرف بيش از حد سوخت، کمتر مورداستفاده قرار گرفت.
بخش بيشتر اين پول هم براي واردات انرژي برق از کشورهاي همسايه هزينه شده است. تنها در شش هفت سال گذشته تا حدي تلاش شد تا سدهايي براي توليد برق در داخل افغانستان بنا شود که «بند برق سلما» در هرات نمونه آن است. همچنين ساخت بند برق کمال خان در ولايت نيمروز در غرب افغانستان و بند برق بخش آباد در ولايت فراه، همسايه نيمروز، از تلاشهاي جديد براي توليد برق و مديريت انرژي در داخل خاک کشور خبر ميدهد.
درحاليکه دولت افغانستان پنج سال پيش تعهد داده بود که ظرف چهار سال، کشور را از نظر انرژي به خودکفايي ميرساند، اما با گذشت چهار سال، ما هنوز هم درهمان نقطه اوليه قرار داريم.