ادامه کمکها به افغانستان به معني تضمين موفقيت نيست، اما قطع کمکها شکست را تضمين ميکند. 4 ميليارد دالر پول زيادي است. اما فرصت مناسبي به واشنگتن ميدهد تا بنبست نظامي را در افغانستان ايجاد کند.
در ماه اپريل، رييس جمهور جو بايدن خروج 2 هزار و 500 سرباز امريکايي را از افغانستان پيش از 11 سپتمبر 2021 ميلادي اعلان کرد. موافقان اين اقدام را ستودند به اين دليل که سرانجام کتاب طولانيترين جنگ امريکا بسته ميشود و واشنگتن روي امنيت ملي و مهمترين چالشهايي که با آن مواجه است، متمرکز خواهد شد. مخالفان اين تصميم را محکوم کرده و آن را «خطرناک» توصيف کردند و نسبت به عواقب آن هشدار دادند.
هر دو جانب بحث کوشش کردند اهميت خروج نيروهاي امريکايي را بزرگنمايي کنند. کليد جنگ در افغانستان نظاميان خارجي نيست، بلکه تداوم کمکها است. دولت بايدن بايد با تعهد طولانيمدت کمکهاي مالي، نيروها را خارج کند، زيرا اين امر پايداري را در اولويت قرار ميدهد، از شرايط غير واقعي جلوگيري و مسووليت را با ساير کمک کنندهگان تقسيم ميکند.
با اين حال، خروج سربازان امريکايي به معني پايان حضور فزيکي ايالات متحده در افغانستان نيست. بر بنياد گزارشها، سيآياي صدها نفر از عوامل مخفي را براي هدف قرار دادن القاعده و داعش در افغانستان جابهجا کرده است. يک گروه کوچک نظاميان امريکايي براي محافظت از امکانات ديپلماتيک مانند سفارت امريکا فراتر از سپتمبر 2021 در افغانستان باقي خواهد ماند. روشهاي خلاقانهاي براي افزايش تعداد نيروهاي نظامي فراتر از شمار رسمي نيز وجود دارد.
عامل حياتي شکلگيري سرنوشت افغانستان، نيروهاي خارجي نيست بلکه کمکهاي خارجي است. در سالهاي اخير، واشنگتن حدود 4 ميليارد دالر براي کمکهاي امنيتي و 500 ميليون دالر کمکهاي ملکي را به افغانستان تحويل داده است. از اين ميان، 3 ميليارد دالر آن براي حمايت از ارتش افغانستان تخصيص يافته است.
جاي تعجب نيست اما با توجه به مشکلات موجود، کمکهاي خارجي به افغانستان هم از نظر مبلغ و هم از نظر مدت تعهد، به تدريج کاهش يافته است. فشارهاي سياسي در واشنگتن شک و ترديد بيشتر را نسبت به آينده کمکهاي ايالات متحده به افغانستان مطرح ميکند. کمکهاي ايالات متحده با حملات جناحهاي راست و چپ مواجه است.
واشنگتن بايد چه کار کند؟ ايالات متحده منافع واقعي در افغانستان دارد، از ثبات منطقه گرفته تا مقابله با گروههاي افراطي و تعهد اخلاقي به مردم افغانستان.
نخست، واشنگتن بايد به يک برنامه چهار ساله کمکهاي نظامي و غيرنظامي متعهد شود تا نشان دهد که ايالات متحده قصد پشتيباني طولانيمدت را از افغانستان دارد. اين امر موثرترين روش براي ترغيب طالبان به پذيرش صلح، تغيير انتظارات آنها در مورد آينده و کاهش اعتماد شان براي پيروزي آسان است. تضمين تداوم کمک بدين معني است که طالبان ممکن با بنبست دردناکي روبهرو شوند و بيشتر از توافق مورد مذاکره استقبال کنند.
دوم، واشنگتن بايد روي تقويت تواناييهاي نظامي و غيرنظامي تمرکز کند. ايجاد قواي هوايي افغانستان با فناوري پيشرفته بدون دانش فني ايالات متحده نکتهاي قابل تأمل است.
سوم، مهم است که اين کمکها با وضع شرايط همراه باشد. نظارت از پروژهها به گونه موثر به اين خاطر که پولهاي کمکشده در جاي درستي مصرف ميشود، براي قانع کردن ماليهدهندگان امريکايي شايد کافي باشد.
چهارم، مهم است که کمککنندگان بينالمللي در ترتيب بودجه اشتراک داشته باشند. خوشبختانه، شرکاي کليدي مانند اتحاديه اروپا، جاپان و ناروي براي کمک به افغانستان همچنان متعهد هستند.
ادامه کمکها به افغانستان به معني تضمين موفقيت نيست، اما قطع کمکها شکست را تضمين ميکند. 4 ميليارد دالر پول زيادي است. اما فرصت مناسبي به واشنگتن ميدهد تا بنبست نظامي را در افغانستان ايجاد کند، طالبان را مجبور به صلح و از تکرار فاجعه سايگون 1975 با تمام آسيبهاي آن جلوگيري کند.