حکومت افغانستان هر چند در ظاهر امر همواره خود را طرفدار صلح میداند، اما قرآین و شواهد زیادی وجود دارد که نشان میدهد تیم ارگ درکابل، دستکم با برنامه صلحی که خلیلزاد در توافق با طالبان طراحی کرده، مخالف است. معنای دیگر این حرف این است که حکومت افغانستان مخالف صلح است. حکومت افغانستان به صراحت اعلام نمیکند که مخالف صلح است، اما با بیان اینکه مخالف برنامه صلح خلیلزاد است، به گونه غیر مستقیم مخالفت خود را با روند صلح اعلام میدارد.
در واقع چون در حال حاضر یگانه برنامه صلح، همان برنامه صلح خلیلزاد است، مخالفت با آن به معنای مخالفت با صلح نیز تعبیر میشود. حکومت افغانستان خود کدام طرح و برنامه مدون برای صلح ارایه نکرده است. این خود دلیل دیگری است که حکومت را بر سر یک دو راهی قرار میدهد که یا مخالف برنامه صلح خلیلزاد باشد یا موافق با آن. چون حکومت افغانستان پیوسته با برنامه صلح خلیلزاد مخالفت کرده، میتوان گفت که حکومت افغانستان مخالف صلح است.
برنامه «نامدون» و «اعلام ناشده» صلح حکومت افغانستان را میتوان به این شرح چارچوببندی کرد: طالبان دست از جنگ بردارند، اسلحه خود را تسلیم حکومت کنند و در یک روند مشابه به روند مصالحه حکومت با حزب اسلامی حکمتیار، طالبان نیز طبق یک توافق سیاسی که سهم این گروه در قدرت را مشخص کند، وارد حکومت شوند. حکومتی که رهبری آن را شخص اشرف غنی به عهده دارد و داشته باشد. البته جدول زمانیای نیز برای این کار مشخص نشده و حکومت افغانستان بارها گفته که تابع و مقید به کدام زمان خاص نیست. به احتمال زیاد، منظورحکومت افغانستان این است که جدول زمانی تعیین شده همان جدول زمانیای است که قانون اساسی به پایان کار حکومت کنونی تعیین کرده است. یعنی چهارسال!
اما طالبان برنامه صلح حکومت را نمیپذیرند. این گروه به کمتر از گرفتن کل حکومت قانع نمیشود. به همین دلیل طالبان، تا دو سال پیش به هر دعوت صلحی پاسخ رد داد تا اینکه امریکاییها با توافق ضمنی به خواست مذکور طالبان، با این گروه وارد تعامل شد و توافقنامه صلح دوحه شکل گرفت. این توافقنامه که در آن به حکومت اسلامی پسا صلح اشاره شده، در واقع سندی برای کنار گذاشتن حکومت فعلی و واگذاری قدرت به طالبان است که امریکا پای آن امضا کرد و تعهد سپرد که در عملی شدن آن اقدام میکند.
در واقع آنگاه که امریکاییها توافقنامه صلح با طالبان را در دوحه امضا کردند، پذیرفتند که باید قدرت به طالبان انتقال کند یا دستکم طالبان سهمدار عمده حکومتی باشند که توافق صلح دوحه آن را به میان خواهد آورد. به عبارت دیگر، امریکاییها با امضای توافق صلح دوحه با طالبان، آتش خشم حکومت افغانستان را بر افروختند. وزیر دفاع وقت امریکا به منظور جلوگیری از زبانه کشیدن این آتش، همزمان با امضای توافق صلح دوحه، به کابل آمد و اعلامیهیی در حمایت از حکومت افغانستان صادر کرد. از آن تاریخ به بعد تمام موضعگیریهای مقامهای امریکایی را میتوان در چارچوب مهار همین آتش برافروخته شده در ارگ ریاست جمهوری افغانستان به تحلیل نشست.
هرچند حکومت افغانستان با گرفتن برخی از امتیازهای مقطعی، در شکلگیری توافق صلح دوحه تا حدودی نقش بازی کرد، اما وقتی تیم ارگ با این واقعیت عریان روبرو شد که توافق صلح دوحه راه ادامه حیات سیاسی آنان را سد کرده، بیشتر خشمگین شد، تا آنجا که آقای غنی از پذیرفتن خلیلزاد در ارگ اجتناب کرد و به اصطلاح اوج نارضایتی و خشم خود را از روند صلح مورد نظر خلیلزاد به نمایش گذاشت. شعلههای آتشی که در ارگ افروخته شده، در سخنرانیهای تند مقامهای حکومت افغانستان در دفاع از جمهوریت، در نیش و کنایههای آنان نسبت به روند صلح، در آماده سازی نیروهای امنیتی برای جنگ و…دیده شده است.
یگانه روزنه امید به تیم ارگ در کابل این بود که با روی کارآمدن حکومت جدید در امریکا، توافقنامه صلح دوحه بازنگری شود و امریکاییها مجاب شوند به اینکه این توافقنامه، صلح ناعادلانه و ناپسندی را بر امریکا و افغانستان تحمیل کرده است. به همین دلیل، حکومت افغانستان انتظار داشته که حکومت جدید امریکا، با مردود شمردن توافق صلح دوحه یا اعمال تغییرات گسترده در آن، مجالی فراهم کند که در آن بتوان صلح را از زاویه و دریچه دیگر مفصلبندی کرد. شاید زاویه و دریچهای که در آن غفلت و سهلانگاری حکومت افغانستان در شکل گیری توافق صلح دوحه تلافی شده باشد و به اصطلاح صلحی شکل گیرد که منافع تیم حاکم در کابل نیز تأمین گردد.
اما به نظر میرسد که دولت جدید امریکا، طبق میل و انتظار حکومت افغانستان رفتار نکرد. به تازهگی جوبایدن رییس جمهوری جدید امریکا اعلام کرده که دولتش از روند صلح افغانستان قویاً حمایت میکند. آقای بایدن، روز جمعه، ۱۹ فبروری، با حضور مجازی در کنفرانس امنیتی مونیخ گفته که “دولت من قویاً از روند جاری اقدامات دیپلماتیک در افغانستان حمایت میکند تا به این جنگ که در آستانه ورود به ۲۰ سالگی است پایان دهد.”
گفته میشود که حمایت آقای بایدن از مذاکرات صلح با طالبان، یکی از معدود زمینههایی است که او در همسویی با تلاشهای دولت دونالد ترمپ و رویکرد وزارت خارجه تحت امر مایک پومپئو پیش گرفته است.
معنای حرف رییس جمهوری جدید امریکا این است که امریکاییها بالای آتش خشم رهبران حکومت افغانستان آب سرد ریخته باشند. به نظر میرسد که این آب سرد در کوتاه مدت به شعلهورتر شدن آتش خشم مقامهای حکومت افغانستان بیانجامد مگر اینکه آب بر آتش غلبه کند!
جو بایدن کار انجام شده توسط خلیلزاد را تأیید کرد. در اظهارات او هیچ اشارهای به حمایت از حکومت افغانستان و دوام وضعیت موجود سیاسی صورت نگرفته است. او گفته که «ما همچنان به این شعار وفادار خواهیم ماند که هرگز نگذاریم افغانستان روزی دوباره به پایگاهی برای فعالیتهای تروریستی علیه امریکا، متحدانش و منافع ما بدل شود.»
شاید حکومت افغانستان این بخش از سخنان آقای بایدن را طوری تعبیر کند که او در حمایت از حکومت افغانستان سخن گفته، اما با اندکی تعمق میتوان گفت که چنین نیست. او گفته که نمیگذاریم که افغانستان دوباره پایگاهی برای فعالیت گروههای تروریستی علیه امریکا و متحدینش و منافعش مبدل شود. او اشاره به دست آوردهای هژده سال اخیر افغانستان نکرده است. او بر لزوم برقرار ماندن نظام سیاسی فعلی برپایه اصول دموکراتیک تاکید نکرده است. ناگفتهِ حرف بایدن این است که اگر طالبان طبق توافق صلح عمل کنند و اجازه ندهند که گروه های تروریستی دیگر در افغانستان لانه گزینی کند، دولت امریکا با به قدرت رسیدن طالبان مشکل ندارد. کافی است که منافع امریکا و متحدینش تأمین شود و بالای آنان ازافغانستان حمله صورت نگیرد. طالبان در توافق صلح دوحه چنین تعهدی را به امریکا دادهاند و بایدن فقط خواسته که بر این موضوع تاکید دوباره کند و به طالبان فرصت دهد که بر تعهد شان دوباره مهر تأیید بزنند.
اینکه ناتو و امریکا بر لزوم حفظ همآهنگی در باره تصمیم خروج نیروها از افغانستان تاکید کردند به این معنا است که به طالبان فرصتی دادند تا نشان دهند که به تعهدات خود عمل کنند. در واقع ناتو و امریکا ابهام موجود در موضع خود در قبال صلح و جنگ افغانستان را برای مدتی دیگری تمدید کردند تا در پایان این مدت مگر پیشرفتی در روند صلح دیده شود. این همان مهلت و مدت است که طالبان میتواند در آن صلح خواهی خود را به اثبات برساند و حکومت افغانستان نیز فرصت خواهد داشت تا خلاف ادعای طالبان را ثبات کند. به این ترتیب میتوان گفت که وضعیت جاری موجود، برای مدتی ادامه خواهد داشت.