سیاسی

استراتيژی هند در افغانستان، قدرت نرم عليه پاکستان!

 

هند از زمان جواهر لعل نهرو سعی دارد تا از یک طرف خود را در مسیر بازی‌گران اصلی منطقه قرار دهد و از طرف دیگر موقعیت جهانی به دست آورد. در کنار چین، پاکستان از بسیاری جهات هند را به چالش می‌کشد. هند به عنوان یک قدرت در حال ظهور، می‌خواهد نقش خود را ارتقا بخشد و حضور خود را در افغانستان آسیب‌پذیر پسا-۱۱ سپتامبر محکم کند، کشوری که قبلاً پاکستان در آن نقش برجسته‌ای داشت. برای این منظور، اشغال افغانستان از سوی امریکا و سیاست‌های متعاقب واشنگتن، زمینه خوبی را برای دهلی‌نو فراهم کرد تا سیاست فعالی را در قبال افغانستان اتخاذ کند.

به چند دلیل، نقش برجسته هند در افغانستان همواره مورد شک و تردید اسلام‌آباد بوده است. از دیدگاه پاکستان، هند با پشتیبانی از عناصری در افغانستان که خواهان پشتونستان هستند، سعی در بی‌ثبات‌سازی پاکستان دارد. از همین رو، هند با استفاده از مرزهای شمال غربی پاکستان، از آشوب در بلوچستان حمایت می‌کند. این مطلب به بررسی چگونگی استفاده هند از قدرت نرم خود علیه پاکستان و متشنج کردن روابط افغانستان و پاکستان می‌پردازد.

پس از سقوط رژیم طالبان و تشکیل حکومت سیاسی جدید در افغانستان، از آن‌جا که کابل روابط صمیمی با دهلی‌نو داشت، تعاملات هند با افغانستان چند بعدی شد. اندکی پس از روی کار آمدن دولت موقت در اواخر سال ۲۰۰۱، دفتر رابط هند به سفارت تمام عیار در کابل تبدیل شد. از آن زمان به بعد، هند سیاست تعاملات در سطح کلان را از طریق کمک‌های بشردوستانه، مالی و پروژه‌ای به منظور مقابله با نفوذ اسلام‌آباد در افغانستان دنبال کرده است. به همین ترتیب، در دهه ۱۹۹۰، هند از اتحاد شمال ضد طالبان حمایت کرد، زیرا پاکستان از طالبان حمایت می‌کرد. این یک انتخاب طبیعی برای هند بود. بسیاری از اعضای اتحاد شمال در تشکیلات سیاسی جدید، پست‌های کلیدی داشتند.

کمک‌های مالی هند به افغانستان تقریباً بالغ بر ۳ میلیارد دالر می‌شود که در قالب پروژه‌های توسعه‌یی، بورسیه‌های تحصیلی، پروژه‌های زیربنایی، بسته‌های غذایی و اعمار ساختمان‌های دولتی و سرک صورت گرفت. بنابر این، هند به یکی از شش کشور بزرگ کمک ‌کننده تبدیل شد. هند پروژه‌‌های زیادی را در افغانستان انجام داده است: ساخت پارلمان افغانستان، نهادهای تحصیلی، سد، خطوط تأمین برق، تسهیلات بهداشتی، دانشگاه، نیروگاه برق در شهر کابل، تسهیلات ورزشی، سردخانه در شهرهای مختلف، خطوط تیلفون و بازسازی چندین مخزن آب.

با توجه به پروژه‌های ذکره شده، کمک‌های هند به هیچ وجه مبتنی بر شرایط بشردوستانه نیست. مهم‌ترین نگرانی هند مقابله با پاکستان در افغانستان و بی‌ثبات کردن این کشور از طریق شورشیان در بلوچستان است. زاخاری کنستانتینو، مشاور استراتیژیک پیشین فرماندهی ایالات متحده در افغانستان گفته که هند و پاکستان اهداف منحصر به فردی را در افغانستان دنبال می‌کنند و از ابزارهای کاملاً متفاوت برای دستیابی به اهداف مربوطه استفاده می‌کنند.

افزون بر این، مقامات امریکایی معتقدند که پاکستان از گروه‌های شبه‌نظامی، از جمله طالبان به عنوان نیابتی‌های استراتیژیک خود استفاده کرده است در حالی که هند به نفوذ قدرت نرم خود اهمیت قابل توجهی داده است. با این حال، به نظر می‌رسد چنین روایت‌هایی در محیط منطقه‌یی معاصر دیگر رنگی ندارد، جایی که هند آشکارا با استفاده از عوامل خود در افغانستان مشغول فعالیت علیه پاکستان بوده است.

نفوذ هند سبب نفرت عظیم اذهان مردم افغانستان هم در سطح دولتی و هم غیردولتی علیه پاکستان شده است. حتا مردم افغانستان نمی‌تواند ببیند که یک پاکستانی از شهرهای افغانستان دیدن کند، در حالی که آن‌ها در پاکستان تجارت می‌کنند، با بورسیه تحصیلی پاکستان در این کشور آموزش می‌بینند و از بهترین امکانات بهداشتی در پشاور و اسلام‌آباد برخوردار هستند.

بنابر این، بزرگ‌ترین تهدیدی که هند از ناحیه افغانستان احساس می‌کند، طالبان است، چنانچه پاکستان همان‌طور که بسیاری باور دارند، هنوز بالای این گروه نفوذ دارد. پس از توافق ایالات متحده و طالبان در دوحه، استراتیژی هند در افغانستان به هم ریخته است. در صورتی که طالبان بخشی از دولت افغانستان گردد، هند می‌خواهد این گروه دیگر آن اهرم فشار قبلی را علیه دولت نداشته باشد. هر گونه اختلاف یا بی‌اعتمادی بین پاکستان و طالبان ممکن در آینده به نفع هند باشد که باید از آن جلوگیری شود. با این وجود، شامل نمودن طالبان در دولت کابل احتمالاً صلح را به این کشور جنگ‌زده خواهد آورد و در نهایت سیاست افغانستان را نسبت به کشورهای همسایه متعادل می‌کند.

 

منبع: دیلی تایمز/ برگردان، دید

نوشته های مشابه

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بستن
رفتن به نوار ابزار