زاويه مهم ديگر: به نظر ميرسد که همه پيمانهاي چند جانبه بهخاطر منافع اقتصادي، سياسي و امنيتي متنوع کشورهاي دخيل در آن، هميشه توأم با مشکلات و چالش هاي غير پيش بيني شده ميباشد. توافقنامه تجاري-ترانزيتي افغانستان و پاکستان هم در همين راستا کدام امر استثنايي نيست. حالا سوال اين است که چگونه به اين مشکلات فايق آمد و چگونه اين توافقنامه ميتواند عامل مهمي براي منافع جيوپليتيکي/ اقتصادي و نيز تضمين کننده رفاه مردم هر دو کشور باشد.
هرچند پاکستان بهدليل فوق الذکر از صادرات هند به افغانستان جلوگيري کرد، اما راه براي صادرات کالاهاي افغانستان به هند از طريق مرز زميني واگه، هميشه باز بوده يعني طبق توافقنامه مذکور، افغانستان در صادرات خود به هند از طريق پاکستان مشکل ندارد.
نکته مهم ديگر اين است که براي ميوه و سبزيجات تازه افغانستان که يک بخش مهم صادرات افغانستان است تاهنوز هم خود پاکستان يک بازار مطمين بوده است. بر اساس گزارش “استراتيژي ملي صادرات افغانستان 2018-2022م”، سکتور ميوه و سبزيجات تازه Afghanistan national Export Strategy 2018-2022, Fresh Fruits and Vegetables sector))” که یکی از نشرات وزارت تجارت و صنایع افغانستان است، بیش از ۹۰ درصد میوهها و سبزیجات افغانستان در پاکستان به مصرف می رسد و در سالهای آینده الی ۴۵ درصد افزایش خواهد یافت. طبق گزارش نشر شده صادرات میوه و سبزیجات افغانستان به پاکستان به ارزش حدود ۷۱.۵ میلیون دالر سالانه بوده است. افزون بر این پاکستان بازار بزرگ برای زغال سنگ افغانستان هم است. بهطور نمونه فقط یک شرکت پاکستانی بهنام “سیمان فوجی Fauji Cement Company Ltd.))” سالانه حدود ۳۲۴۰۰۰ تن زعال سنگ از افغانستان نیاز دارد.
1- بدون شک بندر چابهار یکی از بنادر مهم در منطقه است و افغانستان و هند هردو بدون گذر از پاکستان تجارتهای بینالمللی خود را میتوانند، دوام دهند، اما بازهم باید یادآور شد که این همکاریهای متقابل به چگونهگی روابط ایران و هند بستهگی دارد که تا هنوز با همه ناهمآهنگیها در سیاست منطقه، آسیب ندیده است. البته در آینده مسیر تحولات در منطقه قابل پیشبینی نیست. همان طوری که قبلاً تذکر داده شد، یکی از اهداف هند از طریق بندر چابهار دسترسی به افغاسنتان است، اما هند هدف بزرگ تری از افغانستان را در نظر دارد که آن عبارت از دسترسی به آسیای میانه، روسیه و اروپا است.
در این رابطه باید تذکر داد که در سپتامبر ۲۰۰۰م میان روسیه، هند و ایران در شهر سن پترزبورگ، یک توافقنامه دیگر تجاری-ترانزیتی به امضا رسیده بود که تحت عنوان “دهلیز حمل و نقل بینالمللی شمال-جنوب(The International North-South Corridor- INSTC)” یاد میشود. این مسیر زمینی و دریایی، هند را به همه مناطق یاد شده بدون گذشتن از افغانستان، وصل میکند.
حالا پرسش عمده این است که چرا هند از افغانستان به عنوان یک مسیر ترانزیتی استفاده کند در حال که ایران دارای زیر ساختهای بهتر، جادهها و بزرگ راههای بهتر، خطوط راه آهن منظم و ارگانهایی مدیریتی بهتر میباشد و همچنان مسیر ترانزیتی ایران در تمامی فصلهای سال قابل استفاده است و نه تهدید امنیتی دارد و نه از مناطق صعب العبور کوهستانی میگذرد.
2- یک توافقنامه دیگر تجاری-ترانزیتی چهار جانبه تحت عنوان “توافق نامه چهار جانبه حمل و نقل ترانزیتی (The Quadrilateral Traffic in Transit Agreement-QTTA) “میان پاکستان، چین، قرغیستان و قزاقستان در تاریخ ۹ مارچ ۱۹۹۵م به امضا رسیده که حدود یک و نیم دهه قبل تر از “اپتا-APTTA” نهایی گردیده. این مسیر با دور زدن افغانستان از طریق بزرگ راه قراقرم که پاکستان (گلگت بلدستان) را با چین (سنجیانگ) وصل میکند. پیوند دهنده این چهار کشور میباشد. گرچه این نزدیک ترین مسیر نیست، اما راه مطمین تجاری-ترازیتی پاکستان به چین و آسیای میانه و مناطق دور تر از آن است. این مسیر هم در فصل زمستان مشکلات معین خود را دارد که بیشتر از مشکلات کوههای سالنگ در مسیر میان کابل و مزار شریف نیست . این جاده از سالها به اینسو فعال است و جز پروژه “سی پیک- CPEC ” می باشد. در سال ۲۰۱۷م تاجیکستان هم تمایل خود را به پیوستن در این پروژه اعلام کرد و در ۸ می ۲۰۲۰م معاون نخست وزیر اوزبیکستان “سردار عمر زاکوف” نیز از درخواست رسمی آن کشور به عضویت این توافقنامه خبر داد. این دهلیز قرغیزستان، تاجیکستان، قزاقستان، و اوزبیکستان را قادر میسازد تا در بازارهای چین و پاکستان و نیز همزمان به بنادر دریایی پاکستان هم دسترسی پیدا میکنند.
نتیجه گیری: همه از مناسبات ناهمگون و توأم با فراز و نشیب میان افغانستان و پاکستان آگاهی دارند، اما با آن هم خیر هر دو جانب هنوز هم در حل مشکلات دو جانبه نهفته است وگرنه این مناسبات درشت و نامطلوب و غیر دوستانه همه عرصههای زندهگی در هر دو کشور را تحت الشعاع قرار خواهد داد و ثبات سیاسی و اقتصادی هر دو کشور، خصوصاً به افغانستان شدیداً ضربه وارد خواهد شد.
1- اگر توافقنامه تجاری-ترانزیتی دو جانبه تمدید نگردد، تأثیرات و عواقب آن برای افغانستان بیشتر خواهد بود و به جز از مسایل امنیتی، افغانستان دیگر با درنظر داشت موقعیت جغرافیایی خود، ظرفیت ادغام منطقه را از دست خواهد داد یعنی اجتناب افغانستان از امضا برای تمدید این توافقنامه، حیثیت آن را به حیث نکته وصل کننده کشورهای منطقه از دست خواهد داد که طبعاً قدرت نفوذ افغانستان را کاهش میدهد. کشورهای همسایه افغانستان که از ثبات سیاسی و اقتصادی بهتر برخوردار اند، فعالیتهای تجاری-اقتصادی شان را بدون افغانستان میتوانند دوام دهند. دو نمونه پروژه های “دهلیز حمل و نقل بینالمللی شمالی و جنوب- INSTC ” و “توافقنامه چهارجانبه ترانزیتی-QTTA” به ترتیب به رهبری روسیه و چین در فوق مورد بحث قرار گرفته است.
2- بدون شک جمهوری هند یکی از کشورهای مهم منطقه است، اما فشار بیش از حد افغانستان برای شمولیت آن در توافقنامه-APTTA نخواهد تحقق پیدا کند. روابط خصمانه میان پاکستان و هند، جنبههای سیاسی، امنیتی و تاریخی دارد که بدون شک حل و فصل آن برای ادغام، همآهنگی و یک پارچهگی منطقه یک امر ضروری است، اما تا زمان که مشکل هند و پاکستان حل نگردیده، توافقنامه-APTTA باید بدون هند دوام پیدا کند. حکومت پاکستان گرچه هند را از راه خاک خود اجازه صادرات را نمیدهد، اما برای صادرات کالاهای افغانستان به هند، اجازه ویژه داده شده است که این یک امتیاز بزرگی به سیاست تجاری افغانستان به حساب میآید.
3- افغانستان بهخاطر شمولیت هند در این توافقنامه نباید قمار بزرگتر از حد یک پیمان ترانزیتی بزند و از سوی دیگر هند برای دستیابی افغانستان و آسیای مرکزی راه متبادلی را در اختیار دارد و افغانستان نگران منافع اقتصادی کشور بزرگ هند نباشد.
4- غیر از مسایل تجاری و ترانزیتی از کوتاه ترین مسیر، پاکستان برای افغانستان در عرصه دیگر یک همسایه مهم است و یا اگر اینطور گفته شود که رمز قفل صلح پایدار، اگر چهار رقمی باشد، دوی آن در اختیار پاکستان است. تأمین صلح و ثبات پایدار در افغانستان بدون همکاریهای صمیمی پاکستان دور از امکان است، زیرا حکومت کابل دست به فعالیت های تحریک آمیز نزند که مردم افغانستان تا سالهای طولانی دیگر بهایی آن را بپردازند.