وزیر امور خارجه روسیه اخیراً به منظور گفتوگو در مورد صلح افغانستان به هند و سپس پاکستان سفر کرد.
سفر وزیر امور خارجه روسیه به هند چندان غیر معمول نیست، اما سفر او به پاکستان یک تحول دیپلوماتیک غیر متعارف به نظر میرسد. رابطه روسیه و پاکستان چندان خوب نبوده و به همین دلیل مقامهای روسی به آسانی به پاکستان و برعکس مقامهای پاکستانی به آسانی به روسیه سفر نمیکنند.
سفر وزیر امور خارجه روسیه به پاکستان که نخستین سفر یک مقام بلندپایه روسیه در 9سال اخیر به اسلامآباد گفته شده، اگر از یک طرف نشان دهنده اهمیت نشست آینده استانبول در مورد صلح افغانستان از سوی دیگر به این معنا است که روسیه از افزایش تنش میان هند و پاکستان بر سر آینده پسا صلح در افغانستان نگران است.
اخیراً رسانههای غربی به نقل از منابع استخباراتی امریکا گزارش کردهاند که سازمانهای استخباراتی امریکا در توافق سری با مقامهای هندی، متعهد شدهاند که برای هندوستان نقش و نفوذ برجسته و قابل ملاحظهای در افغانستان پسا صلح در نظر گرفته شود. گفته میشود که هند با ابراز نگرانی از به قدرت رسیدن طالبان منحیث نیروهای وفادار به پاکستان، از جامعه جهانی خواستار تضمینهایی شده که بر مبنای آن منافع هند درافغانستان به مخاطره مواجه نشود و از جمله از افغانستان خطر امنیتی متوجه هند نگردد. بنا به گزارش رسانهها، امریکاییها به هند وعده دادهاند که نفوذ هند در نیروهای امنیتی و دفاعی افغانستان تضمین میشود تا این کشور اطمینان حاصل کند از اینکه نیروهای امنیتی افغانستان در جهت مبارزه با گروههای دهشت افگن، که هند آنان را خطری به امنیت خود تلقی میکند، عمل میکنند. برخی از تحلیلگران به این باوراند که دادن چنین نقشی برای هند در آینده افغانستان، موجب خشم و نارضایتی شدید پاکستانیها میگردد و آنان در این زمینه خاموشی اختیار نخواهند کرد.
وزیر امور خارجه هند در دیدار اخیری که با وزیر امور خارجه روسیه داشته گفته که «هر آنچه که در افغانستان اتفاق میافتد به طور مستقیم بر امنیت هند تاثیر میگذارد. ما نظریات خود را شریک کردیم که صلح پایدار در افغانستان و اطراف آن به منفعت همه است. روند صلح باید بر این اصول استوار باشد که ما همه آن را تأیید و راه حل سیاسی باید به معنای یک افغانستان مستقل، حاکم، متحد و دموکراتیک باشد.»
در این موضعگیری وزیر امور خارجه هند، به صورت آشکار نگرانی شدید این کشور از آینده سیاسی پسا صلح در افغانستان بازتاب یافته است. در این موضعگیری، هند نگران یک فیصله یکجانبه در نشست آینده استانبول است که به احتمال زیاد به نفع طالبان صورت گیرد. وقتی هند از «منفعت همه» سخن میگوید، معنایش این است که منفعت هند نیز باید در توافق صلح افغانستان در نظر گرفته شود. تاکید به صلح پایدار نیز مترادف همین معنا را میرساند. تاکید بر صلحی که بر پایه اصول استوار باشد، نیز متضمن همین معنا است. حرف هند این است که اگر صلح پایدار، با اصول در افغانستان تامین نشود هند آن را تایید نخواهد کرد. البته که صلح پایدار و با اصول نیز همان صلحی است که مورد نظر هند باشد.
روسیه که شاید بیش از همه منتظر خروج امریکا از افغانستان و برچیدن شدن بساط حضور دایمی امریکا از افغانستان است، خود را در موقعیتی میبینید که باید در جهت رفع تنشهای منطقهیی اقدام کند. زیرا این تنشها روند صلح را تضعیف میکند و تضعیف روند صلح به معنای تمدید حضور امریکا در افغانستان و منطقه خواهد بود.
وزیر امور خارجه نیز بر صلح پایدار و مشارکت همه طرفها در آینده سیاسی پسا صلح تاکید کرده است. این تاکید روسیه نیز حاوی این معنای ضمنی است که اگر مشارکت اقوام و گروههای سیاسی در قدرت تضمین نشود، جنگ رجعتپذیر خواهد بود. شاید روسیه بالای صداقت امریکاییها مشکوک است و میپندارد که امریکاییها آگاهانه و عمدی بنیاد یک صلح متزلزل را میگذارند تا در آینده بهانهای برای برگشت به منطقه داشته باشند.
در سوی دیگر، وقتی امریکاییها از افغانستان خارج شوند، نوعی خلای قدرت ایجاد میشود. وضعیت امنیتی و مناسبات دیپلوماتیک کشورهای منطقه طوری است که برای نگهداشتن نظم و ثبات نسبی، نیاز به یک نیروی قدرتمند فرامنطقهیی است تا از یک طرف از وقوع یک جنگ داخلی درافغانستان جلوگیری شود و از سوی دیگر روابط و مناسبات منطقهیی کشورهای منطقه طوری به وخامت نگراید که بسترهای هرگونه تفاهم و تعامل از بین برود. در چنین حالتی، امنیت روسیه نیز به مخاطره مواجه خواهد شد و به همین اساس روسیه هم خود را محق به مدیریت تبعات احتمالی تحولات سیاسی آینده افغانستان میداند و هم چنین توقع و انتظار اخلاقیای از روسیه وجود دارد. حالا که امریکا منحیث رقیب روسیه جا خالی میکند و روسیه نیز مشتاق این کار است، باید روسیه جای خالی امریکا را پر کند و در عرصه حفظ نظم منطقه مسوولیت فعالانه بیشتری بگیرد.
باری دونالد ترمپ رییس جمهوری پیشین امریکا گفته بود که امریکا و ناتو جنگی را در افغانستان تمویل میکنند که باید آن را روسیه و چین تمویل کنند. ترمپ در واقع جنگ افغانستان را جنگ روسیه و چین خوانده بود و گفته بود که اگر چین و روسیه نگران امنیت افغانستان و منطقه شان هستند، باید هزینه جنگ افغانستان را بپردازند و نباید آن را امریکا و ناتو بپردازد. در واقع چنین نیز است. امنیت وثبات درافغانستان و منطقه به همان پیمانه که برای کشورهای منطقه مهم است برای روسیه و چنین نیز حایز اهمیت و مفید است. این دو کشور از امنیت منطقه سود سیاسی و اقتصادی زیادی را نصیب خواهند شد. برعکس موجودیت گروههای تروریستی در افغانستان همواره به امنیت چین و روسیه یک خطر بالقوه است. همان گونه که هند موجودیت این گروه ها را برای خود خطر بالقوه تلقی میکند.
به احتمال زیاد که روسیه به هند و پاکستان اطمینان و هشدار بدهد که مراقب رفتار و رقابت خود در افغانستان باشند و نباید برای تصاحب سهم و منفعت بیشتر در این کشور چنان حرکت هایی را انجام دهند که منجر به توقف روند صلح شود. در مقابل شاید هند و پاکستان از روسیه تضمین بخواهند که در غیاب حضور امریکا در افغانستان، توازن و تعادل لازم میان منافع هند و پاکستان در افغانستان را در نظر بگیرد.
با توجه به اینکه امریکاییها تعهد نقش و نفوذ هند در افغانستان پسا صلح را دادهاند، پاکستان در واکنش به این کارامریکاییها یک گزینهای که دراختیار داشت/دارد، نزدیکی با روسیه به منظور اعمال فشار بر امریکا بود. بنابراین اگر سفر وزیر خارجه روسیه به این معنا باشد که روسیه نیز در تبانی با امریکا پیش از پیش به جای گوش دادن به شکوه و گلایه پاکستان از امریکا، تصمیم گرفته باشد که در صحبت از نزدیک این کشور را به خونسردی و احتیاط دعوت کند، معنایش این است که موانع موفقیت نشست استانبول از راه برداشته شده و در این نشست یک راه حل به جنگ جاری در افغانستان پیدا خواهد شد.