سیاسی

آيا بايدن طرفدار نظام فدرالی در افغانستان است؟

 

جو بايدن، رييس ‌جمهوري جديد امريکا، افغانستان را ماموريت دشوار مي‌داند و آن دل‌سوزي و سخاوت دوران طلايي گذشته را ندارد که در آن، جورج بوش با پروژه دولت‌سازي در محور نظام رياستي متمرکز با هزينه سنگيني در اين کشور پيش گرفته بود. آقاي بايدن پيش از انتخاب خود به رياست‌جمهوري امريکا گفته بود که افغانستان درست‌شدني نيست و «اصلاً امکان ندارد که اين کشور يکپارچه شود.»

اما سؤال اساسي در اين شرايط حساس سياسي اين است که آيا او طرفدار بخش‌بندي و فدرالي شدن افغانستان است تا تمام جناح‌ها و گروه‌هاي سياسي از جمله طالبان حاکم قلم‌رو خود باشند؟

در شرايطي که امريکا با تفرقه داخلي، همه‌گيري کرونا، اقتصاد آسيب‌ديده، روابط شکننده جهاني، بحران هسته‌يي ايران، اختلافات خاورميانه، چين توسعه‌طلب و روسيه ستيزه‌جو دست‌به‌گريبان است، مسأله افغانستان شايد از دردسرهاي بزرگ جو بايدن به حساب نيايد، اما درهرحال براي در امان نگه‌داشتن امريکا از بازگشت القاعده، داعش يا هر گروه پيکارجوي ديگر، حفظ دستاوردهاي بزرگ 20 ساله مشترک امريکا و افغانستان و بازگرداندن ثبات نسبي در اين کشور، افغانستان اهميت پيدا مي‌کند.

هرچند آقاي بايدن در روزهاي نخست کاري‌ خود به‌عنوان قدرت‌مندترين مرد جهان، سياستش در قبال افغانستان را اعلام نکرده است، اما با بررسي سخنان پيشين او شايد بتوان ذهن او را تا حدي خواند.

آقاي بايدن پيش‌تر درباره افغانستان سخنان تندي زده است. او برخلاف دونالد ترمپ، اين کشور و منطقه جنوب‌آسيا را مي‌شناسد و از پيچيده‌گي اوضاع در اين منطقه باخبر است. رييس‌جمهور جديد امريکا که همين چهار سال پيش در سمت معاون رياست‌جمهوري امريکا بر جنگ‌هاي عراق و افغانستان نظارت داشت، قاطعانه خواهان پايان جنگ در اين منطقه است. او در سخنان خود درباره افغانستان وعده داده بود که به جنگ‌هاي بي‌پايان در افغانستان و خاورميانه خاتمه مي‌دهد و بيشتر نيروهاي امريکا را از افغانستان به خانه بازمي‌گرداند، اما ماموريت نيروهاي امريکا را به‌طور دقيق بر مبارزه با القاعده و داعش در اين منطقه متمرکز مي‌کند.

او تصريح کرده بود: «گير افتادن در جنگ‌هاي غيرقابل پيروزي، فقط توانايي ما را از هدايت موضوعات ديگري که توجه ما را مي‌طلبد، از بين مي‌برد و از بازسازي ابزارهاي ديگر قدرت امريکا باز مي‌دارد.»

بايدن بعداً و در آستانه انتخابات رياست‌جمهوري امريکا در گفت‌وگوي تلويزيوني گفت: «درباره افغانستان بايد بگويم من کاملاً مخالف ايده ملت‌سازي در اين کشور بودم…ممکن نيست که آن کشور متحد شود، اصلاً امکان ندارد که آن کشور يکپارچه شود.»

بسياري، اين سخنان را حمل بر طرفداري آقاي بايدن از يک نظام غيرمتمرکز براي اداره امور کشوري کردند که اقوام، قبايل و گروه‌هاي سياسي گوناگوني در آن با تفاوت‌هاي نژادي و فرهنگي کنار هم زنده‌گي مي‌کنند. بايدن در اين سخنان به‌صورت ضمني «فدراليزم» را راه‌حل افغانستان دانسته بود، چرا که او پيش‌تر و در اظهارات قبلي‌ خود در ماه سپتامبر 2019 هم تاکيد کرده بود: «وقتي که پاکستان سه ولايت افغانستان را در شرق کشور کنترل مي‌کند، نمي‌توانيم افغانستان را درست کنيم. درست‌شدني نيست.»

وي سپس به‌صراحت بين طالبان و القاعده تفاوت قائل شد و گفت که امريکا نه طالبان، بلکه القاعده را دشمن خود مي‌داند. او در سال 2011، زماني که معاون رياست‌جمهوري امريکا بود، به مجله نيوزويک گفته بود: «طالبان دشمن ما نيست، اين بسيار مهم است. تاکنون هيچ جمله‌ يا اظهارنظري از رييس‌جمهور اوباما در زمينه سياست ما شنيده نشده که گفته باشد طالبان دشمن ماست، زيرا اين موضوع منافع ايالات‌متحده را تهديد مي‌کند.»

بااين‌حال، افغانستان دموکراتي که در آن حقوق زن و مرد تا حد زيادي برابر شده و حقوق بشر نسبت به گذشته به‌مراتب بهبود يافته است، بخشي از ميراث سياسي بايدن نيز قلم‌داد مي‌شود و او بر اين نکته هم تاکيد کرده است که نبايد شيرازه حکومت‌ در اين کشور از هم گسسته شود. او گفته بود: «اگر طالبان در موقعيتي قرار گيرند که قادر به سرنگوني حکومت کنوني افغانستان که براي جلوگيري از آسيب رساندن افراد بد به امريکا، با ما همکاري مي‌کند، باشند، آنگاه اين موضوع به مسأله‌يي براي امريکا تبديل خواهد شد.»

بنابراين دولت جديد امريکا هرچند طرفدار بازگشت طالبان در رأس قدرت نيست، اما از روند صلح و مذاکرات با طالبان حمايت خواهد کرد. مشاوران ارشد بايدن اکنون سرگرم بررسي توافقنامه صلح امريکا با طالبان است که در دوره ترامپ تدوين شده است. هيأت مذاکره‌کننده‌گان طالبان و دولت نيز منتظرند تا دريابند دولت بايدن چه قدر به آنچه بر آن توافق شده، راضي است و آيا نيروهايش را تا ماه مه سال جاري از اين کشور خارج خواهند کرد يا خير؟

اکنون شايد بزرگ‌ترين گامي که آقاي بايدن مي‌تواند در اين زمينه بردارد، اين باشد که طالبان و دولت را هرچه سريع‌تر تشويق کند تا ماه مي سال جاري روي نقشه‌راه سياسي براي آينده اين کشور توافق کنند و خروج نيروهاي امريکايي باقيمانده را که تعدادشان به دو هزار و 500 نفر مي‌رسد نيز به اين توافق‌نامه مشروط کند. به اين ترتيب بزرگ‌ترين شانس براي پايان آبرومندانه جنگ امريکا و برقراري ثبات نسبي در افغانستان، به هدر نخواهد رفت.

وحيده پيکان

نوشته های مشابه

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بستن
رفتن به نوار ابزار