اخبار
خانهتکانی در نهادهای امنیتی افغانستان
با اوج گيري جنگ و حملات بيپايان طالبان به مراکز ولسواليها که ميکوشد حلقه محاصره مراکز ولايتها را تنگتر کند، اشرف غني، رييس جمهوري کشور، تغييراتي در رهبري وزارتخانههاي دفاع و امورداخله به وجود آورده است تا مديريت جنگ عليه طالبان را تقويت کند.
بسمالله محمدي، وزير پيشين امور داخله و دفاع در دولت حامد کرزي، به سرپرستي وزارت دفاع ملي گماشته شده است. از سوي ديگر، جنرال عبدالستار ميرزکوال که سابقه نظامي دارد، به جاي حياتالله حيات که تجربه جنگ ندارد، براي وزارت داخله معرفي شده و جنرال ولي محمد احمدزي نيز به عنوان، رييس ستاد مشترک ارتش افغانستان تعيين شده است.
آقاي غني در مهرهچيني جديد ظاهراً دو هدف را دنبال ميکند. او با حفظ ترکيب قومي بين تاجيکها و پشتونها در دو نهاد مهم امنيتي که بيشترين بودجه دولتي را مصرف ميکنند، دو مقام ارشد به پشتونها و يکي را که وزارت دفاع ملي است، به تاجيکها واگذار کرده است.
اما هدف مهمتر شايد اين باشد که جبهه دفاع در برابر طالبان را تقويت کند. آقاي غني که همواره سياست استفاده از مهرههاي وفادار به خود را در قياس با بهکارگيري افراد قابل در ميان احزاب و جريانهاي طرفدار جمهوريت دنبال ميکرد، اکنون يک گام فراتر گذاشته است و سکان وزارت دفاع را به بسمالله محمدي واگذار کرده است که عضو تيمش نيست.
شايد دليل آن انتخاب، موضع و سابقه ضدطالباني آقاي محمدي و کوتاه نيامدنش در برابر طالبان باشد. جنرال بسم الله محمدي از فرماندهان ارشد ضدطالبان و از ياران پيشين احمدشاه مسعود قهرمان ملي کشور است که در چهار دههي گذشته در جبهه فعال بوده است. او از مهمترين فرماندهان مسعود براي دفاع در برابر حملات طالبان به شمال کشور بود که پس از حملات يازدهم سپتامبر، با اتحاد با امريکا، در بازپسگيري دوباره کابل از طالبان نقش ايفا کرد، و دولت پساطالبان هم او را به وزارتخانههاي مهم داخله و دفاع گماشت.
گروه طالبان در ماههاي اخير توانسته است حدود 40 ولسوالي را به تصرف خود درآورد. انتقادهاي زيادي از سوءمديريت جنگ و سپردن اداره نهادهاي امنيتي و دفاعي به افراد غيرحرفهاي (که تنها مهارتشان وفاداري محض به اشرف غني است) خاصه در ميانه حملات گسترده طالبان و پيشروي آن گروه مطرح است.
اکنون آوردن يک چهره آشتيناپذير با طالبان به رهبري وزارت دفاع، ميتواند به برخي از اين نگرانيها پاسخ دهد و به قول معروف، «آب را به سوي خانه طالبان سرازير کند.» اما با فروکش کردن دشمني با طالبان، اين احتمال هم وجود دارد که آقاي محمدي هم به مهره سوخته ديگر تبديل شود و کنار گذاشته شود و آن جايگاه دوباره به حلقه نزديک و وفاداران آقاي غني واگذار شود.
بسمالله محمدي و نيروهايي که در افغانستان به جبهه شمال معروف شدهاند، نشان دادهاند که هرگز حاضر نيستند به آساني جبهه خود عليه طالبان را ترک، و از آن عقبنشيني کنند. جوانان زيادي از ولايتهاي مختلف، به ويژه شمال کشور، جلب ارتش ملي شدهاند و در جبهههاي داغ جنگ عليه طالبان حضور دارند، ميجنگند و قرباني ميدهند، اما درباره رهبري آنان در سطوح بالا، همواره پرسشهاي وجود داشته است.
اکنون، با تغييراتي که در رهبري نيروهاي دفاعي و امنيتي رخ داده است، نخستين انتظار اين است که پيشروي طالبان به سمت مراکز ولسواليها متوقف شود. سرعت طالبان در تصرف ولسواليها، بهويژه در شمال کشور، بسياري را نگران کرده است. انتظار دوم، کاهش تلفات انساني است، و انتظار ديگر هم اين است که رهبري جديد وزارتخانههاي امنيتي، راهبرد تازهاي تهيه کند که دولت را در پس گرفتن ولسواليها از طالبان، تأمين امنيت شهرها، و عقب راندن طالبان، کمک کند.
پيش از رسيدن به هر نوع تفاهم سياسي در پي مذاکرات صلح، لازم است طالبان بدانند که نميتواند از راه جنگ بر کابل چيره شود و تا اين باور شکل نگيرد، اميدي به پيشرفت مذاکرات صلح وجود نخواهد داشت. «اجماع ملي» که دولت افغانستان به دنبال آن است و به تقسيم منابع دولتي و قدرت به حلقه فراتر از ياران نزديک ارگ ميانجامد، شايد بهترين سپر دفاعي در برابر حملات طالبان باشد.
وحيده پيکان