فرهنگ و هنر

کاربرد درستِ چند واژه

جاويد فرهاد

یادآوری:

کاربرد برخی از واژه‌ها به گونه‌ی نادرست و بدون توجه به مفهوم اصلی آنها، با دریغ این روز‌ها در رسانه‌ها و حتا در نوشته‌های شماری از نویسنده‌گان کشور رایج شده است.

انگیزه‌ی نخست درکاربرد این نادرستی‌ها، بی گمان از نبود درک و یا هم سهل انگاری ما در فرایند به کارگیری زبان‌های نوشتار و گفتار ناشی می‌شود که در این جا به چند کاربرد نادرست – و نیز معنای اصلی این آن‌ها – اشاره می‌کنم.

– چالش:

این واژه در زبان ما به گونه‌ی نادرست به جای ” مشکل ” به کار می‌رود؛ در حالی که این واژه اسم مصدر بوده و به معنای “مبارزه” و “کسی را به مبارزه طلبیدن” است.

افزون بر این در فرهنگ سخن ( فرهنگ فشرده‌ی دوجلدی سخن، تألیف دکتر حسن انوری صـ783 ) چالش به معنای “تلاش، مسأله و نیز مسأله‌ای که برای آن چاره اندیشی شود، آمده است.”

در فرهنگ فارسی مُعین (فرهنگ یک جلدی، چاپ پنجم، نشر سُرایش، تهران، 1382، صـ 369 ) افزون برمعنای واژه‌ی چالش به مفهوم آنچه گفته شد، این واژه به معنای ” زد و خورد، جنگ و جدال ” نیز آمده است؛ اما به نظر می رسد مفاهیم بعدی این واژه تا حدی متروک شده‌است و تنها چالش به معنای “مبارزه” و “کسی را به مبارزه فراخواندن” تا اکنون باقی مانده است.

از سوی دیگر “چالش” برابر واژه‌ی “چلنج” در زبان انگلیسی است.

باید گفت بسیاری از پارسی زبانان به دلیل بودن حرف ” چ ” در واژه‌ی ” چالش ” تصور می‌کنند این واژه پارسی است؛ در حالی که ” چالش ” واژه‌ی پارسی نه؛ بلکه تُرکی است.

– راهکار:

این واژه ( راهکار ) برابر واژه ی فرانسوی میکانیزم (Mekanizam) در زبان پارسی است و کاربرد آن به جای واژه‌ی “راهبرد” که این روز ها باب شده، نادرست است.

در فرهنگ فشرده‌ی سخن (صـ 2268) افزون بر راهکار، “سازوکار” نیز در زبان پارسی به معنای همان واژه‌ی میکانیزم (میکانیسم) آمده‌است.

– ر اهبرد:

” راهبرد “واژه‌ی برابر ” استراتیژی ” در زبان فارسی است. در فرهنگ دو جلدی سخن ” راهبرد ” به معنای ” عمل تجهیز و به کارگیری نیروها و توانایی‌ها در جهت دست‌یابی به هدف معیّن ” است. (صـ 1119) به کارگیری واژه‌ی ” راهبرد ” به جای ” راهکار ” ( یا کاربرد یکی به جای دیگری ) نادرستی محض است که باید از آن پرهیز شود.

– فرایند:

کاربرد واژه‌ی ” فرایند ” به جای ” سیستم ” یا برابر دانستن آن با این واژه (سیستم) در زبان فارسی نادرست است.

فرایند در معنای نخست: “مجموعه‌ای از فعالیت‌های مختلف (است) که برای دست یافتن به نتیجۀ خاصی انجام می‌شود مانند: فرایند گرفتن گواهی نامه”؛

فرایند در معنای دوم: مجموعه‌ای از تحولاتی ( است) که به صورت طبیعی رخ می‌دهد و منجر به تغییری می‌شود مانند: فرایند هضمِ غذا”؛

فرایند در معنای سوم: مجموعه‌ای از کارها، طرح‌ها، و اندیشه‌ها که به کمک آن، تصمیمی گرفته می‌شود، یا پاسخ مسأله‌ای یافته می‌شود، یا چیزی ساخته یا تولید می‌شود، مانند: فرایندِ تصفیه‌ی نفت ( تیل ) یا فرایندِ ساختِ موشک.” ( فرهنگ دو جلدی سخن،
صـ 637 )

– مصون:

نوشتن این واژه‌ی عربی ( مصون ) به گونه‌ی ” مصؤن ” و نیز به شکل “مصئون” (و بدتر از این ها به گونه‌ی مصؤون ) نادرست است؛ زیرا در فرهنگ‌های گوناگون پارسی مانند: فرهنگ مُعین، فرهنگ معاصر فارسی و فرهنگ بزرگ سخن این واژه ( مصون ) بدون داشتن همزه؛ یعنی به گونه‌ی ” مصون ” نوشته شده است.

مصون (Masun) اسم مفعولی بوده و محفوظ، حفظ شده و نگاه‌داشته شده معنا می‌دهد.

نوشته های مشابه

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بستن
رفتن به نوار ابزار