نامه های سرگشاده
نامه سرگشاده محمدظاهر (موفق طاهر)
درد دلى باشما دررابطه باسردرگمى ها وجاروجنجال هاى ناشى از ثبت و توزيع شناسنامههاى برقى؟
اى هموطنان عادل وصادق!
(بياييد افغانستان را به انسانستان ارتقا دهيم)
ازانسان هاى عادل وصادق وطنم باناله وفريادعاجزانه تمنادارم كه ديگرنفاق،خودخواهى،تفرقه افگنى وبيعدالتى بس است،مادروطن به سوگ فرزندان خود ماتم داردهمه ازخاك خلق شده وهمه بنى آدم اند،اين شعربيدل مارا به سوى نوروحدت دعوت مينمايد:
بيدل! به سجودبنده گى توأم باش
تابارنفس به دوش دارى خم باش
زين عجزكه دركارگه طبيعت توست
الله نميتوان شدن آدم باش
عزيزانم!
افغانستان وافغان صرف يك نام است درگذشته هاى دوراين سرزمين نام هاى ما قبل آريایی نيز داشته است ونام هاى گذشته هاى نه چندان دور مانندآريانا،باختر،تركستان،خراسان و… نيز صرف يك نام بودند؟
اينجاانسان هاى دردديده مظلوم وستم كشيده درين جغرافياى خونين هزارهابارمرده وزنده شده اند.
پشتون، تاجك، ازبيك تركمن، هزاره، بلوچ، پشهاى … و ديگر نامهاى نيك وتاريخى وقابل تحسين قبايل،طايفه ها واقوام موجود در كشور نيز يك نام اند. ديديم كه بسيارى از نام هاى كهن تاريخى چگونه در این سرزمين تبديل و تغيیر يافتهاند، ايكاش اين همه تغيیر و تبديلها ما را به مقام انسانى بالا ميبرد و ما همه آدم ميشديم.
براى ادامه ظلم وجنگ نام هاى قوم وقبيله ودين ومذهب را بهانه نسازيد،انسانيت وزنده گى وحيات خدادادى راباجداساختن مردم صلح دوست اين خطهى باستانى وپاشيدن نمك به زخم هاى ناشى ازنفاق وبيعدالتى هادرين سرزمين بيشترازين به مخاطره نيندازيد باوحدت وهمدلى روحيهى عدالت وآزادى وحيات انسانى رادردل زخم ديدهى باشندهگان اين وطن تقويت كنيد، از كرسى هاى آدم كشى ،تخريب وجاه طلبى وزورگویی و من منى به جاده هاى هموارزنده گى صلح آميزروآوريد،مانندانسان يكجا با هم بنام خداوبخاطر انسان وانسانيت دل هاى زخم ديدهیى بيوهها، يتيم ها و زخمى ها را مرهم بگذاريد، روح پرفتوح شهداى گلگون كفن واقعى گمنام و معصومان خفته به گور ميهن عزيزرا بابلندكردن بيرق عدالت دركشورشادساخته ونام ودرجه اى آن رابه انسانستان ارتقا دهيد.اشك مادروطن راپاك ودردسترخوان انسان وطن نان وغذابياوريد.
و در شناسنامههاى خود بدون تبعيض همه انسان بنويسيد.ديگربس است خودنمايى وتفرقه،ديگربس است بى عدالتى وستم،ديگربس است تكيه به نام هاى قوم، قبيله ومنطقه ومحل همه نام هاى گذشته وحال مايه عبرت وآموزش است، راه واقعى ما براى رسيدن به درجه عالى انسانيت خدادادى درهمديگرپذيرى ،انصاف دردادن حق به حقدار، تأمين حقوق برابر شهروندى وحقوق بشرى وانكشاف متوازن واحترام متقابل باتكيه براصول(اعدلو هواقرب لى التقوا)عدالت نزديك تراست به تقوا ميباشد. اين نصيحت تاريخى. گذشتهگان را بخوانيد وآنرا به خط زرين نوشته ودرعمل تحقق بخشيد:
كه ته وايى چه زه يم
كه زه وايم چه زه يم
نه به ته بى نه به زه يم
كه ته وايى چه ته يى
كه زه وايم چه ته يى
هم به ته يى هم به زه يم
اين است يگانه راه براى نجات همه ما و شما ازين جنگ ومصيبت وتفرقههاى قومى، قبيلوى، مذهبى، منطقهیى ومحلى كه آتش آن ازجانب دشمنان ما دامن زده ميشود. درينجا اين پيام انسانى مولانا جلال الدين محمدبلخى رومى كه خودش را به زبان لطيف ومهربانانه چنين معرفى ميكند تا به انسانها گوشزد كند كه همه تقسيمات جغرافيایی، مليتى، قومى، زبانى، نژادى ساخته شدهاى خودانسان هااست به خاطر بسپاريد و به يادداشته باشيد:
چه تدبيراى مسلمانان كه من خودرا نميدانم
نه ترسانه يهودم من نه گبرو نه مسلمانم
نه شرقيم نه غربيم نه بريم نه بحريم
نه ازاركان طبيعيم نه ازافلاك گردانم
نه ازهندم نه ازچينم نه ازبلغارو سقسينم(ماچينم)
نه ازملك عراقينم نه ازخاك خراسانم
نه ازخاكم نه ازآبم نه ازبادم نه ازآتش
نه ازعرشم نه ازفرشم نه از كونم نه ازكانم
نه ازدنيا نه ازعقبى نه ازجنت نه ازدوزخ
نه ازآدم نه از حوا نه ازفردوس ورضوانم
….
پس ماهمه انسانيم وانسانستان وطن مااست.
از ديو و دد ملولم و انسانم آرزواست. انسانهاى واقع بين، عادل و عارى از نفاق وتبعيض وطن ماافغانستان مايه افتخارما است در نتيجه سعى و همديگر پذيرى ووحدت ميتوانند ازجنگ ومصيبت وبرادركشى وبدبينى ها واعمال خلاف كرامت انسانى رهاى يافته ويك جامعه انسانى باوقاروعادلانه رامتكى به ارزش هاى والاى حقوق بشرى پايه گذارى واعمارنمايند كه درآن كرامت انسانى محفوظ و عدالت برقرار گردد.