مسى: انتظارش را نداشتم که اين‌گونه از بارسلونا جدا شوم

ستاره آرژانتيني تيم فوتبال بارسلونا در آخرين نشست خبري‌اش در اين تيم، درباره جدايي‌اش از آبي‌و‌اناري‌ها و مقصد احتمالي‌اش صحبت کرد. ليونل مسي روز يکشنبه (17 اسد) آخرين نشست خبري‌اش در اين تيم براي صحبت درباره جدايي‌اش از بارسلونا را برگزار کرد، نشستي کاملاً احساسي که با حضور بازيکنان فعلي و تعدادي از اسطوره‌هاي سابق تيم و اعضاي کادر فني برگزار شد. مسي پس از گريه‌اي طولاني و بغضي در گلو صحبت‌هاي خود را اينگونه آغاز کرد: نمي‌دانم آيا بتوانم صحبت کنم يا نه. در اين روزهاي اخير فکر مي‌کردم که مي‌مانم، اما واقعيت اين است که هيچ اتفاقي نيفتاد و مسير من بسته شد. براي من جدا شدن از بارسلونا بعد از اين همه سال بازي و سپري کردن تمام زندگي‌ام در اينجا بسيار سخت است. وي افزود: من سال گذشته زماني که با فکس به باشگاه اطلاع دادم که مي‌خواهم بروم، مطمئن بودم که بايد بروم اما امسال نه. امسال مطمئن بودم که مي‌توانيم در خانه‌مان به کاري که انجام مي‌داديم ادامه دهيم و اين همان چيزي بود که من بيش از همه مي‌خواستم. من در بارسلونا هم از نظر فردي هم از نظر ورزشي روزهاي خوشي را سپري کردم و الان بايد با همه آنها خداحافظي کنم. خيلي سال قبل بود که من به عنوان يک نوجوان به بارسلونا پيوستم و الان بعد از 21 سال بايد همراه با همسر و سه فرزندم اينجا را ترک کنم. من بيشتر از اين نمي‌توانم به کارهايي که اينجا انجام دادم و زندگي‌اي که در اين شهر داشتم افتخار کنم. من الان مي‌روم اما به فرزندانم قول دادم که بعد از چند سال دوري دوباره برمي‌گرديم. من بايد از همه به خاطر چيزهايي که اينجا تجربه کردم تشکر کنم. من با ارزش‌هاي اين باشگاه بزرگ شدم و هميشه سعي کردم که رفتاري متواضعانه داشته باشم. مسي پس از چند دقيقه که دوباره احساساتي شد و گريه کرد، ادامه داد: من در بارسلونا خاطرات زيباي زيادي را سپري کردم، البته اتفاقات بد هم برايم رخ داد، اما همه آنها به من کمک کردم بزرگ شوم و فردي باشم که الان هستم. من هميشه با تمام توانم در خدمت بارسلونا بوده‌ام. از روزي که آمدم و تا آخرين روز براي اين پيراهن جنگيدم. پس احساسم چيزي فراتر از رضايت است. از همه مردم به خاطر ابراز احساسات‌شان تشکر مي‌کنم و دوست داشتم که مي‌شد به شيوه‌اي ديگر خداحافظ کنم.

وي خاطرنشان کرد: من براي چنين خداحافظي آماده نشده بودم چون هرگز به آن فکر نکرده بودم. دوست داشتم در زمين فوتبال با هواداران خداحافظي کنم و براي آخرين بار در آنجا صداي تشويق‌هاي‌شان را بشنوم. دلم براي‌شان خيلي تنگ شده است چون خيلي وقت است   که نتوانسته‌ايم در حضور آنها بازي کنيم. دلم براي شادي گل کردن در کنار آنها تنگ شده است، دلم براي زماني که اسمم را صدا مي‌زدند تنگ شده است. اما حالا من بدون اين که آنها را ببينم دارم از بارسلونا جدا مي‌شوم. دوست داشتم آنها باشند تا از آنها هم خداحافظي کنم، اما قسمت اينگونه بود. با اين حال همين حا از همه آنها که هميشه به من محبت و لطف داشتند تشکر کنم و اميدوارم که يک روز به هر نحوي که شده بتوانم به بارسلونا برگردم و به اين تيم کمک کنم که بهترين تيم دنيا باشد. من قطعاً خيلي چيزها را فراموش کرده‌ام که بگويم … اين تمام چيزي است که الان مي‌توانم بگويم. الان در شرايطي نيستم که بيشتر از اين بتوانم صحبت کنم. از همه متشکرم.